تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
2-10-3- پیشآیندها و سبکهای ارتباط زناشویی نگهدارنده اعتیاد
تنوعی از رویدادها و محرکهای پیشآیند ممکن است بر مصرف مواد مقدم باشد که ممکن است شامل: عوامل فردی، زوجی یا سایر عوامل مؤثر باشد. پیشآیندها ممکن است اشکالی از محیط فیزیکی (مانند: دیدن ابزار مصرف یا مکان مصرف قبلی)، زمان خاصی از روز یا رویدادهای بینفردی باشند. در اینجا بر پیشآیندهای خانوادگی که با مصرف مواد در ارتباطند اشاره میکنند (اپشتاین، مککرادی[1] و سل[2]، 2003، به نقل از دریانورد، 1388).
رفتارهای مقابلهای خاص همسران یک دسته از پیشآیندهای مصرف را تشکیل میدهد. زنان (همسران افراد معتاد) اغلب شوهران معتاد خود را ترک میکنند به این دلیل که معتقدند ترک همسرشان آنها را در جهت پرهیز از مصرف مواد تقویت میکند، اما مطالعات تجربی نشان دادهاند که عکس این قضیه ممکن است صادق باشد. مطالعهای که توسط موس، فینی و کرانکیت[3] (1990) انجام شد و قبل از آن، آنچه توسط ارفورد[4] (1975، به نقل از دریانورد، 1388) و همکاران انجام شد، دریافتند که رفتارهای اجتنابی و ترک کردن منجر به پیامدهای مصرفی بدتری میشود. درحالیکه سبکهای مقابلهای همسران جرأتورز[5] و متعهد[6]، با کاهش در میزان مصرف شوهران معتاد آنها در ارتباط بوده است. بنابراین برنامههای خانوادهدرمانی باید بر آموزش ارتباطات قاطعانه اما حمایتکننده تأکید ورزند (مککرادی، اپشتاین و سل، 2003، به نقل از دریانورد، 1388).
دسته دوم پیشآیندهای خانوادگی، تعاملات منفی است. مدل نگهداری شناختی-رفتاری-سیستمی تا حدی بر یک سری یافتههایی مبتنی است که خانوادههای معتادان منفیتر، متعارضتر و بیگانهتر[7] (دورتر) از خانوادههای کنترل هستند (روتاندا و افارل[8]، 1997). وجود این تعاملات منفی منبع استرس برای خانوادههای معتادان است و به عنوان یک پیشآیند برای مصرف و عود خدمت میکند.
همچنین مککرادی، اپشتاین و سل (2003، به نقل از دریانورد، 1388) دو سبک ارتباطی دیگر را در تعاملات زوجهایی که یکی از همسران معتاد است مشخص کردهاند که عبارتند از سبک ارتباطی تقاضا-ترک[9] و سبک ارتباطی با سطح بالای هیجان ابراز شده[10]، آنها در ادامه این دو سبک را اینگونه توصیف میکنند:
1- تعاملات تقاضا- ترک
تعاملات تقاضا- ترک نوع خاصی از سبک ارتباطی منفی در خانوادههای معتادان است که در آن یک همسر تعقیب[11] و تقاضا میکند در حالیکه همسر دیگر فاصله میگیرد، دفاع میکند و کنار میکشد. این نوع تعامل در روابط همسری معتادان بسیار رایج است که در آن همسر غیرمعتاد، انتقاد میکند و از همسر معتاد که کنار میکشد تقاضای تغییر میکند و این حالت منجر به یک چرخه تقاضا- ترک میشود. این چرخه ممکن است مشکل مصرف را حفظ کند و همچنین منجر میشود به استرس و نارضایتی زناشویی بیشتر برای هر دو همسر و استرس و نارضایتی هم به نوبه خود پیشآیندی برای مصرف بیشتر میشود.
2- هیجان ابراز شده
هیجان ابراز شده نیز شکلی از ارتباطات منفی است که در ادبیات اعتیاد و خانواده مورد توجه بسیاری قرار گرفته است (اُفارل، چوکیت[12] و کاتر[13]، 1998) و احتمالاً یک پیشآیند مهم برای مصرف را نشان میدهد. استرس ابراز شده در خانوادههای معتادان، ترکیبی از انتقادگری، خصومت و درگیری هیجانی بیش از اندازه به سمت همسر معتاد، تعریف شده است. هیجان ابراز شده بالا (در همسران معتادان)، در مقایسه با هیجان ابراز شده پایین، با رضایت زناشویی پایینتر، نرخ بالاتر عود، زمان کوتاهتر برای عود پس از درمان ارتباط دارد. انتقادگری و ناامیدی همسر غیرمعتاد هنگامی که به سوی همسر معتاد باشد، ممکن است منجر شود به استرس زناشویی بیشتر و سرانجام مصرف بیشتر مواد شود. به نوبه خود یک مشکل اعتیادی شدیدتر ممکن است منجر به هیجان ابراز شده بیشتر و به همان اندازه، احتمال بیشتر عود شود. مشکلات ارتباطی خاص، مانند نارضایتی و بدکارکردی جنسی، ممکن است منابع دیگر استرس و یک پیشآیند امکانپذیر برای مصرف مواد باشد.
به عنوان بخشی از مدل شناختی- رفتاری- سیستمی نگهداری، هر تعاملی که منجر به عواطف منفی با استرس شود، احتمالاً سهمی در نگهداری سوءمصرف مواد دارد (مککرادی، اپشتاین و سل، 2003، به نقل از دریانورد، 1388).
2-11- پیشینه پژوهشی
مطالعات بلیسنر[14]، آلبرچ[15]،شواگر[16]، وکبکر[17]، لیچرمن[18] و کلینگمولر[19] (2004) روی گروهی از سوءمصرفکنندگان هروئین، نشاندهنده شیوع قابل ملاحظه این اختلال در بین بیماران در شروع درمان است. در پژوهشی که روی 201 مرد سوءمصرفکننده مواد تحت درمان نگهدارنده متادون در 7 کلینیک درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین صورت پذیرفته، مشخص شده است که 24% از این بیماران از اختلالات خفیف تا متوسط جنسی و 18% آنها از اختلالات شدید جنسی در رنج بودند (وسپس و همکاران، 2006؛ به نقل از باباخانیان و همکاران، 1390). در پژوهشی که در ارتباط با شیوع اختلالات جنسی در مردان مبتلا به سوءمصرف مواد انجام شد، محققان دریافتند که این بیماران، دارای اختلال قابل ملاحظه در عملکرد جنسی به خصوص عملکرد نعوظی در مقایسه با جمعیت سالم بودند (لاپرا[20]، فرانچ[21]،تگی[22] و مچیا[23]، 2003).
مطالعه هانبری و همکاران (2000) روی عملکرد جنسی معیوب 50 بیمار مرد تحت درمان نگهدارنده متادون نشان داد که 33% این افراد، دچار اختلال جدی در عملکرد جنسی بوده و 50% این افراد، حتی پس از گذشت یک ماه از درمانشان، همچنان دارای اختلال بودند. در این میان، افراد مصرف کننده هروئین به میزان 71% این اختلال را نشان دادند.
پژوهش تاتاری، فرنیا، فقیه و نصیری (2010) روی 177 بیمار وابسته به مواد افیونی صورت پذیرفته و نشاندهنده وجود اختلالات جنسی قابل ملاحظه در 70% مراجعهکنندگان بوده است.
باباخانیان و همکاران (1390)، به بررسی مقدماتی اختلال عملکرد جنسی در گروهی از بیماران وابسته به مصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون قبل و بعد از 6 ماه درمان پرداختند و دریافتند که عملکرد نعوظی با افزایش میانگین بهبودی متوسطی را نشان داد، درحالیکه وضعیت مقاربت جنسی بهبودی کامل یافت. میزان میل جنسی و نمره کلی رضایت جنسی بهبود جزئی نشان دادند در حالیکه عملکرد ارگاسمی با تغییر اندک نشاندهنده بهبودی نبود.
باباخانیان و همکاران (1390) مطالعهای در زمینهی اختلالات عملکرد جنسی مردان مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون انجام دادند و نتایج تحقیق مبین شیوع اختلالات عملکرد جنسی و بهبود برخی از مؤلفههای عملکرد جنسی در درمان بود.
رحمانی، صادقی، اللهقلی، مرقاتی خویی (1389) در تعیین ارتباط رضایت جنسی با عوامل فردی در زوجین نشان دادند که ارتباط آماری معناداری بین هرکدام از عوامل فاصله سنی زوجین، مدتزمان ازدواج و وضعیت اعتیاد زنان و مردان و رضایت جنسی آنان وجود دارد.
رحمانی، مرقاتی خویی، صادقی، اللهقلی (1390) طی تحقیق دیگری نشان دادند که رضایت از زندگی زناشویی با رضایت جنسی رابطه معناداری دارد. همچنین بین رضایت از زندگی زناشویی و فاصله سنی زوجین ارتباط آماری معناداری پیدا شد.
وزیری و لطفی کاشانی (1387)، 194 نفر از دانشجویان زن دانشکده روانشناسی واحد رودهن را مورد مطالعه قرار داده و اعلام داشتند که خودکارآمدی جنسی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری داشته و از نمرات خودکارآمدی جنسی میتوان نمرات سازگاری زناشویی افراد را پیشبینی کرد.
نتایج مطالعه دان[24]، دی[25]، برونو[26]، دجنهارت[27] و کمپبل[28](2010) بر روی مصرفکنندگان قرص اکستازی سطوح بالایی از روابط جنسی محافظت نشده را در شش ماه گذشته نشان داد. همچنین روابط جنسی محافظت نشده با دگرجنسگرایی مرتبط بود.
چان[29]، هایو[30]، روان[31]، کسل[32]، چن[33]، شین[34] و همکاران (2008) اثر متادون را بر روی رفتارهای پرخطر جنسی در 557 مصرفکننده هروئین در چین اندازه گیری کرده و دادهها بیانگر اثر مثبت و کوتاهمدت متادون روی رفتارهای پرخطر بود اما برای بررسی آثار بلندمدت تحقیقات بیشتری لازم است.
تحقیق حیدری و همکاران (1390) بر روی تغییرات رفتارهای جنسی محافظت نشده و تزریق مشترک در معتادان مراجعه کننده به مراکز درمان نگهدارنده با متادون نشان داد که میانگین تعداد تزریقهای مشترک و تماسهای جنسی محافظتنشده در بعد از مراجعه به مرکز نسبت به قبل از آن به طور معناداری کاهش یافت.
جانسون[35]، هانسون[36]،متزگر[37]، برمز[38] و دوان[39] (2012) طی تحقیقی تغییرات فعالیت جنسی را طی درمان وابستگی به مواد نشان دادند. آنان اعلام داشتند شش ماه پس از ترک درمان، رفتارهای جنسی که شامل رفتارهای پرخطر نیز بود، افزایش معناداری نسبت به قبل از آن داشت.
موحد و عزیزی (1390) نشان دادند که رابطه معکوس و معناداری بین رضایتمندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران وجود دارد، بدان مفهوم که هرچه رضایتمندی جنسی زنان افزایش مییابد، تعارضات زوجین کاهش پیدا میکند و بالعکس.
بخشایش و مرتضوی (1388) طی مطالعهای در میان زوجین ساکن شهرستان یزد نشان دادند که همبستگی بین رضایت جنسی و سازگاری زناشویی مثبت است، اما این متغیر با سلامت عمومی رابطهای ندارند، همچنین مدتزمان ازدواج با سازگاری زناشویی و سلامت عمومی معنادار نبود اما با رضایت جنسی رابطه معنادار و معکوس داشت.
واقعی، میری و قاسمیپور (1387)، عوامل مرتبط با میزان سازگاری زناشویی را در کارمندان دو دانشگاه بیرجند بررسی کردند و دریافتند که عمدهترین میزان نارضایتی از بین مؤلفههای نهگانه در زمینه روابط جنسی و حل تعارض بود.
استاکرت و بورسیک[40] (2003) در تحقیقی، رابطه بین باورهای ارتباطی و سبک دلبستگی (ایمنی، دوسوگرایی و اجتنابگری) و نیز نارضایتی ارتباطی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که افراد ناایمن، با باورهای ارتباطی غیرمنطقی رابطه معنادار دارد و عدم رضایت از ارتباط نیز با باورهای غیرمنطقی رابطه دارد.
مولر و وانزیل[41] (1991) نیز در پژوهشی بین باورهای ارتباطی و سازگاری زناشویی نشان دادند که بین نمره مقیاس سازگاری زناشویی (DAS) و خردهمقیاسهای باور به تخریبکنندگی مخالفت (D) و کمالگرایی جنسی (S) از سیاهه باورهای ارتباطی (RBI) همبستگیهای معناداری وجود دارد.
سالیوان و سویبل[42] (1995) در پژوهشی به بررسی رابطه بین انتظارات جوانان و سطوح باورهای غیرمنطقی و رضایت آنها از روابط زناشویی پرداختند. نتایج نشان داد که عدم رضایت از زندگی فعلی با سطوح باورهای غیرمنطقی و انتظارات آنها رابطه دارد.
سلیمانیان (1373) تأثیر تفکرات غیرمنطقی بر نارضایتی زناشویی را در یک نمونه ایرانی بررسی کرد. نتایج نشان داد که افراد با تفکرات غیرمنطقی به طور معناداری از نظر سازگاری زناشویی در سطح پایینتری قرار دارند.
[1]-Mc Crady, B. S.
[2]-Sol
[3] - Moos, Finney & Cronkite
[4] - Orford
[5] - Assertive
[6] - Engaged
[7] - Estrranged
[8]-Rotunda, R.J. & O’farrell, T.J.
[9] - Demand- Withdraw
[10] - Expressed Emotion
[11] - Pursue
[12] - Choquette
[13]- Cutter
[14]-Beliesener
[15]-Albrecht, S.
[16]-Schwager, A.
[17]-Weckbecker, K.
[18]-Lichtermann, D.
[19]-Klingmuller, D.
[20]-Lapera, G.
[21]-France, G. C.
[22]-Taggi, F.
[23]-Macchia, T.
[24]- Dunn
[25]- Day
[26]- Bruno
[27]-Degenhardt
[28]- Campbell
[29]-Qian
[30]-Hao
[31]-Ruan
[32]-Cassell
[33]- Chen
[34]- Qin
[35]- Johnson, M.E.
[36]- Hanson, B.L.
[38]-Brems, C.
[40]-Stackert, R. & Bursik, K.
[41]-Moller, A. & Vanzeyl P. D.
[42]-Sullivan, B. & Shwebel, A.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
- ۹۵/۰۵/۰۱