دانلود پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود متن کامل با فرمت ورد- پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود متن کامل با فرمت ورد- پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود متن کامل با فرمت ورد- پایان نامه های دانشگاه ها
همه رشته ها : مدیریت حقوق روانشناسی حسابداری برق عمران کامپیوتر روانشناسی حسابداری مدیریت ادبیات تاریخ فلسفه فقه الهیات

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

پایانی

طرحواره تصوریِ زبان، فعالیتی است که هم توجه ما را به خود می­خواند و هم از چنگ توجه ما می­گریزد. بنابراین سعی کردم با تعدد اشعار، به تحلیل طرحواره های بیشتری بپردازم. البته لازم به ذکر است بعضی از اشعار بیش از یک طرحواره را به خود اختصاص داده اند اما با توجه به وضوح طرحواره، آن را در این فصل ارائه دادم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

۴-۱- طرح واره حجمی[۱۱]

یکی از انواع طرحواره­های تصوری،طرحواره حجمی می باشد. طرحواره حجمی مورد بررسی جانسون قرار گرفته است. به اعتقاد وی، انسان از طریق قرار گرفتن در محیط های اطراف که معمولاً دارای حجم و بعد هستند- نظیر اتاق، ماشین، خانه و … – که می توانند نوعی ظرف تلقّی شوند، و نیز قرار دادن اشیاء مختلف درون ظرفهای گوناگون، بدن خود را مظروفی تلقّی میکند که می تواند در ظرفهای انتزاعی قرار گیرد و یا طرحواره های انتزاعی از احجام فیزیکی در ذهن خود پدید آورد. در این پژوهش به این مبحث، اشاره شده است و علاوه بر تصورِ ظرف تلقّی شدن انسان، تمام مفاهیم انتزاعی که در عالم خارج فاقد حجم و بعد هستند نیز در این مقوله گنجانده شده اند. برای درک بهتر، به ارائه چند مثال می پردازیم:

  • بیا بیرون از تو فکر
  • افتادم تو فلاکت
  • سعی کن تو منجلابِ اینجور فکرا فرو نری

با دقّت در مثال­های ارائه شده متوجه می شویم که ما برای فکر، فلاکت و بدبختی نوعی حجم قائلیم که حکم ظرف را پیدا می کنند و انسان به صورت مظروف درون آن ها قرار می گیرد.

بنابر تعریف فوق طرحواره حجمی را در نمونه های تصادفی انتخاب شده در بیت هایی از اشعار مازندرانی بررسی می کنیم:

      1. آسِمون مِه دل بَهیتِه مِیاء

لَلِه مِه دَس دَرِه، گِسفِن مِه هِمراه

āsemu::ne me del bāhite mi∞e

l∞le me d∞s dāre, gesfen me hemrāh

آسمان دلم را ابر گرفته است

نی لبک در دستم و گوسفند همراهم (اتا مجمه عاشقی؛ حسن علی خوش مکان، ص ۱۸).

  • در این مثال شاعر به دل وسعت آسمان داده که غم مانند مه آسمان دلش را پر کرده است.

********************

      1. مِه بَسوتِه دل تِه پَشو زَندی

صبح ستاره ایی مِه وَر سو زَندی

me bāsote dele te pāšo zāndi

sobhe set∞rei me vār so zāndi

دل سوخته مرا بهم می پاشی

مثل ستاره صبح برای من نور افشانی میکنی (شعبان نادری).

  • شاعر در این جا دل را دارای حجم تصور کرده که مانند ظرفی است که معشوقه اش درون آنرا بهم می زنند.

********************

      1. دل مِن کوره آهِنگِریِه

مِه سینه پای مالِ مِسگِریِه

dele men korehye ∞hengerie

me sine p∞ie māle mesgārie

دل من کوره آهنگری هست

سینه من جای پای مسگری هست (همان).

  • در اینجا نیز دل دارای حجم و بعد متصور شده که شاعر آن­را کوره ی آهنگری در نظر گرفته که غم و اندوه در آن آتش به پا کرده است.

********************

      1. اون خِنِه کِنِشِه دَروازِه پولاد

سُخن گوش نِشونِه بر آمیزاد

تو آهوی وحشی مِن کهنه صِیاد

چَنگ مِن دَر بوردی صَد داد و بیداد

On xene keneše dāv∞ze pol∞d

Sox∞n gu::še nāšone b∞r ∞d∞miz∞d

To ∞hoye v∞ši men kone sey∞d

Č∞ng men d∞r bordi s∞d d∞d o bid∞d

آن خانه کیست که دروازه ی پولادین دارد؟

چرا سخن ها در گوش آدمیزاد نمی نشیند

تو آهوی وحشی هوشیار و من صیاد کارکشته هستم

اما از چنگم در رفتی، صد داد و بیداد!

  • در این بیت سخن دارای حجم و بعد تصور شده است و موجودی زنده که می تواند در گوش انسان بنشیند.

********************

      1. بِهاربیَموئِه دَشتِ مَشت هاکِرده

مِه خَسِّه دِل شِه داغِ دَشتِ هاکِرده

مِه گَلی بُغضِ وارِه چی بِنالِم

اَسری چِش کِنارِه چی بِنالِم

شِه قَدِ تا ولِینگ شِکاکِمِه

تِه غِم له نِشا کِمِه

behār biāmoü d∞šte māšt hākerde

mexāse del še d∞ge dāšte h∞kerde

me gāli bogz vāre či benālem

āseri češe kenāre či ben∞lem

še q∞de t∞ ve ling šekākeme

te q∞me le neš∞ keme

بهار آمد و دشت عریان را لبالب از رنگ و بوی خوش کرد

و دل خسته من داغش را به دل ها ارزانی کرد

گلویم آماس بغض و بارش است چه بگویم

اشک درکناره چشمانم حلقه زده است چه بگویم

بالیم را فهمیده و پاهایم را تکیده و استخوانی می کنم

تا بوته غم تو را در دلم نشا کنم.(غریب سو جلیل قیصری)(نوچ محمود جوادیان کوتنایی)

  • در اینجا غم که مفهوم انتزاعی است دارای حجم و بعد و مانند بوته گیاه در دل که مانند ظرفی در نظر گرفته شده کاشته می شود.

********************

      1. غم و غصه مه دل پر هاکرده

کدورت مه زانو ره شل هاکرده

مه یار در غریبی منزل هاکرده

مه ره نو بهار بلبل هاکرده

Q∞m o qose me dele por h∞kerde

kedorāt me z∞no re šel h∞kerde

me y∞r d∞r q∞ribi m∞nzel h∞lerde

me nobehere bolbol h∞kerde

غم و غصه دل مرا پر کرد

رنج و اندوه، زانوی مرا شل کرد

یار من در غربت ماندگار شد

و من از بی قراری چون بلبل نو بهار شدم

  • در این مثال نیز غم و غصه دارای حجم و بعد است که دل مانند ظرف تصور شده که غم آن را پر کرده است.

********************

      1. آقوز کل بیمه دیمه دار سر

مر کپل زنه اینور و اونور

مره کپل نزنین آی آدما

شمه دل پاروئه من دارمه دلبر

Aqu::ze kel bime d∞ime dāre s∞r

mere k∞ppel z∞nne inv∞rā ou:nv∞r

mere k∞ppel n∞zenin āi ādema

šeme del pāroe men dārme delb∞r

دانه گردویی بودم بر شاخه درخت

از هر طرف به سویم چوب پرتاب می کنند

آی آدما به سویم چوب پرتاب نکنید

دلتان سوخته که من یار دارم

  • شاعر دل را که مفهوم انتزاعی دارد آنرا دارای حجم تصور کرده که مانند تکه گوشتی پاره پاره می شود

********************

      1. بزن لَلِه لَلِه وای بلاره

چِش و دِهِون و هِوای بلاره

بزن لَلِه که این دل بیته غم

بزن لَلِه ته صدای بلاره

b∞zen l∞le l∞le vāye belāre

češ o dehon o hevāye belāre

b∞zen l∞le ke in delle b∞ite q∞m

b∞zen l∞le te sedāye belāre

نی بنواز که قربان آوای نی

قربان چشم و دهان و هوای نی

نی بنواز که دلم را غم گرفته

نی بنواز قربان صدایت

  • در اینجا نی مانند موجودی زنده تصور شده که دارای چشم و دهان است و شاعر با او حرف می زد .

********************

      1. بلن بالا بلنی ر ته دارنی

امه مله قشنگی ر ته دارنی

امه مله قشنگی مال رشت

منا ته عاشقی دنیا ر مشت

belen bālā belendi re te dārni

∞me m∞le q∞šengi re te dārni

∞me m∞le q∞šengi māle r∞šte

menā te āšeqi denye re m∞šte

بلند بالا قد بلندی داری

در محل ما قشنگی را تو داری

در محل ما قشنگی مانند رشتی هاست

عشق من و تو دنیا را فرا گرفت

  • در اینجا شاعر ، عشق را که مفهوم انتزاعی دارد دارای حجمی با قابلیت پر کردن تصور کرده که دنیا را فرا گرفته است.

********************

      1. تِلا تِه وَنگِ وا بَیتِه کِلی رِ

کَهو کورِک بَزِنِه تِه گَلی رِ

چِه بیخِد بیخِدی وَنگِ وا کِنی

ویشار هاکِردی خوجِه پاپِلی رِ

telā te v∞nge vā b∞ite keli re

k∞ho ku::rek b∞zene te g∞li re

če bixed bixedi v∞nge vā keni

viš∞r hākerdi xo je pāpeli re

خروس سر و صدایت لانه را فرا گرفت

گلویت دچار سیاه زخم گردد

چرا بی جهت سر و صدا می کنی

پروانه را از خواب بیدار کردی

  • در این مثال ، صدای خروس که در عالم واقع دارای حجم و بعد نیست، دارای حجمی با قابلیت پر کردن تصور شده که لانه را پر کرده است.

********************

      1. غَم و غِرصِه مِه دِل پِر هاکِره

کِدورِت مِه زانو رِه شِل هاکِرده

فلِک چِتی مِه رِه لینگِ لو کِندی

مِرِه آوارِه کوه به کوه کِندی

Qam o qerse me dele por hākerde

Kedu::ret me z∞no re šel hākerde

f∞lek četi mere linge lu:: kendi

mere āvāreie ku::h be ku::h kendi

غم و غصه دلم رو پر کرده

کدورت قدرت راه رفتن را از من گرفته

فلک چگونه مرا لگدمال می کنی

مرا آواره کوه به کوه می کنی

  • در این مثال نیز شاعر غم و غصه که فاقد بعد و حجم هستند دارای حجم و بعد تصور کرده همچنین دل را مانند ظرفی در نظر گرفته که غم و اندوه آنرا پر کرده است. همچنین کدورت مفهوم انتزاعی هست دارای قدرت تصور شده قدرت راه رفتن از شاعر گرفته است

********************

      1. مِن هِی بِنالِم شِما هادین گوش

کوه اَندِه سَنگینی کِنده مِه دوش

اَتی مِه دوش اَتی مِه دِل کِنار

غَمِ دوش کَشِمبِه دیار به دیار

men hey benālem šemā hādin gu::š

ku::h ∞nde s∞ngini kende me du::š

∞ti me du::š āti me dele ken∞r

q∞me du::š k∞šembe diār be diār

من پیوسته ناله کنم و شما هی گوش کنید

به اندازه کوه بردوشم سنگینی می کند

مقداری بر دوشم و مقداری در گوشه دلم

دیار به دیار غم را بر دوش می کشم(بلبل سر کوه؛ علیرضا خسروی آلاشتی).

در این بیت غم که مفهومی انتزاعی است، دارای حجم و وزن تصور شده که مانند کوهی بر دوش شاعر سنگینی می کند و آن را از محلی به محل دیگر به دوش می کشد.

********************

      1. هفت کِندِ لَلِه وارِه غم بَهیتِه

مِه دِل بهانه همدم بهیتِه

بَتِتِمِه کوه به کوه یارِّ نَدیمِه

مِه چِش وارِش و شبنم بهیتِه

H∞ft kende l∞le vāre q∞m bāhite

me dele b∞hu::ne h∞md∞m bāhite

b∞tetemeh ku::h be ku::h y∞re n∞dime

me češe vāreš š∞bnem bāhite

نی لبک هفت بند را غم گرفت

دل من بهانه همدم گرفت

دلم کوه به کوه گشت یار را ندید

اشک مثل شبنم و بارون چشمانم را گرفت (شعبان نادری).

  • در این مثال هم غم دارای بعد و حجم تصور شده که هفت قسمت از نی را پر کرده است و همچنین دل در اینجا موجودی زنده متصور شده است که بهانه ی معشوقه را میگیرد.
      1. دِل رِه گِمبِه غَم نَخور، چارِه نیه

تِه غَم بُخردِن روز رِه کِناره نیِه

کِدوم شَهره که عاشقِ ناله نیِه؟!

کِدوم دِله که تیر خورنِه و پارِه نیِه

Del re gemme q∞m n∞xer čāre niye

te q∞m b∞xerdene ru:z re kenāre niye?!

kedu:m Š∞hrekeāŠeqe nāle niye?!

kedu:m dele ke tire xerne o pare niye?!

به دل میگویم غم نخور که غم روزگار را چاره ای نیست

غم روزگار بی پایان است

کدام شهر است که پر از ناله ی عاشق نیست؟

کدام دل است که تیر نمی خورد و پاره نیست؟(از مصیبت روزگار غمگین و آزرده نیست؟).

  • در این مثال دل را دارای حجم و بعد تصور کرده و گویی موجود زنده ای است دارای گوش که حرف های شاعر را می شنود.

********************

۴-۱-۱۵-زمونه بشکنه دل ره سنگ تفرقه جه

نه قوم و خویش بموندسه و نه دوس و برار

zemu:ne beškene del re s∞nge t∞frege je

nā gome xiš bāmu:ndesse nā du:s o berār

زمانه با سنگ تفرقه دل را شکسته

نه قوم و خویش برایم مانده و نه برادری

  • در این مثال زمان که مفهومی انتزاعی است ، دارای حجم تصور شده و تفرقه که خود نیز مفهوم انتزاعی است ، دارای حجم تصور شده که مانند سنگی دل را میشکند. در اینجا دل نیز مانند دارای حجم تصور شده که مانند شیشه با سنگ تفرقه میشکند.

********************

۴-۱-۱۶-مه جان سو بکشیه انجه دل سر

مه جان پرده نمانه: چشمه ور

me jāne su: b∞kešie ∞nje dele s∞r

me jāne p∞rde nemane češme v∞r

جانم بر دل پاره و خسته ام، روشنی دمید

جانم در کنار چشمه، پرده و تصویر می نمایاند

  • در این مثال شاعر جان را دارای بعد و حجمی تصور کرده است که دارای روشنی است و می تواند روشنی ببخشد. در این شعر جان توانسته به دل شاعر روشنی ببخشد.

********************

۴-۱-۱۷- جان خدا مه جا پدر هاکن

هر کاری من کمه ته یاری هاکن

مه دل پر بئیه خالی هاکن

مه کهنه دشمن کناری هاکن

jāne xedā me jā pederi hāken

h∞r kāri men kemme te yāri hāken

me del per b∞iye te xāli hāken

me ku:hne dešmenne kenāri hāken

خدایا برای من پدری کن

هرکاری می کنم یاریم نما

دردهای دلم را خالی نما

دشمن دیرینه ام را محو کن

  • دل در این مثال نیز مانند ظرفی دارای حجم تصور شده است که درون آن پر شده است و شاعر میخواهد که خالی شود.

********************

۴-۱-۱۸- اَتا دَریو بِرمه دارمِه، مِره مَشتِ هسته نِواجِش

هول این دارمه بِوارِم، جایِ اثری خون بیه چِش

مه زلیخا نالِه کِنده، سنگِ دلِ پاره کنده

ویشه از داغ وِ خالی، نامرال موندِنه نا مِش

∞tā d∞ru: berme dārme, mere māšte hāste nevāješ

Hu:le in dārme bevārem, jāye ∞seri xu:n bie češ

me zoleixā nāle kende, s∞nge dele pāre kende

više ∞z dāqe ve xāli, nā merāl mu:ndene nā meš

یک دریا گریه ام، پر از ناله و نوا

می ترسم ببارم و خون بجای اشک از چشمانم سرازیر شود

دل سنگ از ناله های یارم پاره می شود

از داغ او بیشه خالی از آهوان است.

  • در این شعر، شاعر ناله و نوا را دارای حجم تصور کرده که درون او را پر کرده است. همچنین سنگ را موجودی زنده متصور شده که دارای دل است و در اینجا دل هم دارای حجم و بعد است که برایش ناله ها پاره پاره می شود.

********************

۴-۱-۱۹- دل رِ گِمه نوش پاره پاره

تِرِ با دختر مردم چیکاره

چِش رِ گمه چش، تو نکن نظاره

زوون گمه بلاگردون یاره

del re gembe nu:š pāre pāre

tere bā kijāye m∞rdem čikāre

češ re gembe češ, tu: nāken nezāre

zevu:nne gemme belā g∞rdu:ne y∞re

به دل می گم پاره پاره نشو

تو را با دختران مردم چه کار!

به چشمانم می گویم: نگاه بد نکن

با زبان می گویمبلاگردان یارم شوم

  • دل در اینجا، جان دارمتصور شده ، مانند انسان دارای گوش است که میتوان با او حرف زد.یعنی به آن حجم داده است.

********************

      1. چی اِسا موندِنه، مه دئیِن وسِه؟!

من و دل سبزی و تنهایی و غم؟!

هرزمونی که بخواهی، شِه کَشه دارمِه بِهار

در و دیفارِ مه دل، عکس مه یار

دل پیش سفره ی سر خواهونی

مجمعه مجمعه امید، آرزو جوراجور

ته بِلا بَنه مِره، بسم الله…

Či esā mu:ndene me d∞eiene vese?!

men o del s∞bzi o t∞nhāei o q∞m?!

H∞r z∞mmu:ni ke bexāhi še k∞še d∞rebe beh∞r

D∞r o difāre me del , ∞kse me yāre

Del piše sofre s∞r xāhu:ni

M∞jm? m∞jm? omid ārezu: ju:rāju:r

te belā b∞nne mere, besmellāh

چه چیز بهانه موندنم می شود؟

نه، دل سرسبز و شاد من با غم و تنهایی دمساز نیست

هرزمانی که بخواهی، بهار در آغوش دارم،

بر در و دیوار دلم عکس یارم دیده می شود.

در برابر دل، بر سر سفره عشق

مجمعه مجمعه امید و آرزوهای رنگارنگ بر سفره چیدم

فدات شوم بفرمایید و کنار سفره بنشینید…

  • در این مثال دل مانند اتاقی دارای حجم و بعد است که در روی در و دیوار آن عکس معشوقه ی شاعر چسبانده شده و همچنین امید هم دارای حجم تصور شده که آن را داخل سینی بر سر سفره چیده است.
      1. دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ

خودِم چابُکسِوار اسب خوش رنگ

اگر تو بوشی کوه دماوند

ترِ نوِرمه و تِر بئیره ننگ

Del∞m t∞ng o Del∞m t∞ng o Del∞m t∞ng

Xod∞m čābok sev∞re ∞sbe xošr∞ng

∞ger tu: bu:ši ku:he D∞māv∞nd

tere n∞verme o tere bāeire nāng

دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ است

خودم چابک سوارم و اسبم به رنگ زیبا است

اگر تو به ابهت کوه دماوند شوی

تو را نخواهم گرفت، ننگ بر تو باد!

  • در این مثال نیز، دل دارای حجم و بعد است که میتواند تنگ باشد.

********************

      1. اَور بِمو کو رِ سیو هاکِردِه

وارِش بِموئِه وَرفِ او هاکِرده

رَنگرَج مِه دِل رِ کَهو هاکِرده

سیو چِشمون مِه روزِ شو هاکِرده

āvr bemu: ku: re siu: hākerde

vāreš bemu:e v∞rfe ou: hākerde

rāngrāj del re k∞hu: hākerde

siu: češmu:n me ru:ze šu: hākerde

ابر آمد کوه را سیاه کرد

باران آمد و برف را ذوب کرد

رنگرز دلم را کبود کرد

سیاه چشمان روز را سیاه کرد

  • دل در اینجا نیز دارای حجم و رنگ است که در اینجا، رنگ او کبود می شود.

********************

      1. کَهو آسمونا دی بزه نپار

گالش اون دیاری، سردنه مارمار

مره دور هاکرده، ت فکرا خیال

دل، پیش تجنه آ، من وِنه دنبال

K∞hu: āsemu:nā di b∞ze nepār

Gāleš u:n diāri, s∞r dene mār mār

mere du:r hākerde, te fekrā xiāl

del, piš t∞jene ā, men vene denbāl

آسمان آبی همچون نپار دود گرفته شد

گالش از دور گاوش و با نوازش به سوی گاو بنه می خواند

دلم گرفت و فکر و خیال تو تمام وجودم را پر کرد

دلم در پی تو می دود و من به دنبالش می دوم.

  • در این شعر فکر و خیال دارای حجم است که تمام وجود شاعر را گرفته و همچنین دل دارای حرکت است که در پی معشوق می دود.

********************

    1. طرحواره حرکتی

از دیگر انواع طرح های تصویری، طرح واره حرکتی (P∞th Schem∞)است. به اعتقاد جانسون، حرکت انسان و مشاهده حرکت سایر پدیده­های متحرّک، تجربهای در اختیار انسان قرار داده تا طرح وارهای انتزاعی از این حرکت فیزیکی در ذهنِ خود پدید آورد و برای آنچه قادر به حرکت نیست، چنین ویژگی­ای را در نظر بگیرد«(صفوی، ۱۳۷۹: ۲۷۵). ما همواره در گفتمان­هایمان در طول شبانه روز تغییراتی را مشاهده میکنیم که گویا نمودارِ مسیری حرکتی اند و آدمی برای رسیدن به آ نها بایستی از نقطه ای آغاز کند تا به نقطه پایان برسد و این حرکت و گذر، نیازمند زمان است که به طور پنهان یا آشکارا در این طرح واره مطرح است. برای درک بهتر، به ایراد نمونه هایی می پردازیم:

آخرش یه روز به حرف من می رسی.

این قصه سرِ دراز دارد.

دوستی با آدمای ناباب آخرش تورو به ترکستان هدایت می کنه.

همانگونه که ملاحظه می شود، تصورِ رسیدن به مقصود حرف با طی کردن مسیری آبستنِ زمان، یا سر و ته داشتن قصه همچون مسیری طولانی و یا رسیدن به مکانی نامعلوم درجریان رفاقت با دوستان ناباب، همه و همه برگرفته از تجربیاتی است که در تشریح موضوع به آن ها اشاره شد.

« من ایستاده بودم

تا زمان

لنگ لنگان

از برابرم بگذرد»

تصور لنگان لنگان قدم برداشتنِ زمان که مفهومی است انتزاعی و گذشتنش از برابر شاعر، تداعی کننده تابلویی پویا و روان است که اگرچه صفت لنگ لنگان، حرکت ذهن را با دست اندازهایی روبرو می سازد اما نمی تواند مانع حرکت در امتداد یک مسیر طولانی شود.

      1. گِتِه مِه ذِهنِ جِه، یور بوردِه قدیمایِ خِشی

بوردِه مِه خاطِرهِ جا، اون همه آواز و سرود

گِته دیگه، مِره خونِش دنی یِه

«تِرِز[۱۲]» بلبل و بِرمِه؟!

مِن کِجه، بِرمِه کِجِه؟!

دیگه اون ولگِ سیما، خونِش وارِش

درِه لَس­لَس شونیه مِه خاطِرِ جا

دیمِه«لوشکا» ملج تک

مِه نفس تازه، مه دل مِشت امید

ناشته فرقی مِه پلی، شو یا روز

وارِشی، آفتابی

اون «تِرِز» پر بیه مه خونِش و سوت

مه دهون بوی خدا دا، دل و جان بوی امید

بال و پر بوی اناریجه و اوجی زولنگ

منا غِرسه، منا برمِه؟!

«ترز» بلبل آ، بی خونش و لال؟!

«ترز»بلبل آ، تنهایی و غم؟!

مگه مه دل خواسه؟

به خدا نِشتِنه شادی دزدون

qete me zehne je yu:r borde q∞dim∞ye xeši

bu:rde me x∞tere jā, on h∞me āvāz o sorod

gete diqe mere xu:neš dānie

tereze bolbol o berme?!

men keje, berme keje?!

Dige on v∞lge simā, xu:neše v∞reš

D∞re l∞s l∞s šone me xātere jā

D∞yme loškā m∞leje tek

me n∞fes tāzeh, me del māšte omid

nāštā f∞rgi me p∞li, šo yā roz

vāreši, āftābi

on tereze b∞ie me xu:neš v∞ su:t

me dehon bu:ye xed∞ dā, del o jān bu:ye omid

bāl o p∞r bu:ye enārije o u:ji o zol∞ng

menā qerse menā berme?!

terez bolbol ā bixu:neš o lāl?!

terez bolbol ā , t∞nhāei o q∞m?!

M∞ge me del xāse?

Be xedā neštene šādi dezun

می گفت، خوشی های گذشتهاز ذهنم بیرون رفت

آن همه ترانه و آواز نیز از ذهنم بیرون رفت

می گفت دیگر انگیزه ی خواندن در من نیست

بلبل ارتفاعات جنگلی غرب شیرگاه گریه کند؟

من کجا؟ گریه کجا؟

دیگر آن رقص برگ، آواز باران، انگار می­خواهد آهسته آهسته از خاطرم محو شود.

من بر بالا درخت ملج در «لوشکا» بودم[۱۳].

نفسم تازه بود و دلم سرشار امید

شب برایم چون روز بود- روزهای آفتابی و بارانی برایم فرقی نداشت

آواز و سرودم، پهنه ی «ترز» را پر می کرد

دهانم بوی خدا می داد، دلم بوی امید و

بال و پرم بوی اناریجه و پونه و زلنگ.

من و غصه؟ من و گریه؟

بلبل «ترز» لال بماند؟ آواز نخواند و تنها پرغم باشد- باورکردنی است؟

مگر دلم می خواست؟!

به خدا قسم! دزدان شادی نگذاشتند

  • در این شعر شاعر از کلماتی مانند بورده (رفته) و لَس لَس ( آرام آرام) که نشلن دهنده حرکت هستند برای خاطرات قدیمی به کار برده است. یعنی خاطرات را دارای حرکت تصور کرده که آرام آرام از ذهن او حرکت میکنند و خارج می شوند. البته در این شعر در مصرع “مِه نفس تازه، مه دل مِشت امید” دل را ظرف درنظر گرفته که امید را هم که مفهوم انتزاعی دارد را دارای حجم تصور کرده درون دل را پر کرده است وشادی دارای حجم و بعد تصور کرده که دزدان ان را دزدیدند.
      1. ماه تی تی

ونه می، ونوشه ی بو

وِنِه چِش، عسل لارو

ونه خنده، تِجِن او

زنده لَس­لَس،

میاره پس

شونه دَریو

شونه ویشه

شونه تا رودخونه ی لو

تا بَوینه آفتاب ره

«ماه تی­تی!

دنیا چه سرده!

وَرف و وائِه

یخ لولِک امه صدائه

ورگِ حرف، سرخیِ زخمه

شالِ حرف، همه، دِروئِه

دربِرو،

آفتاب، تِه چِشه سوئِه»

ماه تی­تی رِه، عاشقی حال،

وَرنِه تا کوه

ورنِه تا دشت

ونِه لوچِه، خنده جِه مشتِ

شونِه،

شونه،

تا بَپرسه، عاشقی،

سبزه،

سیوئه،

یا به رنگ آبیِ دریایِ اوئِه.

māh ti ti

vene mi, v∞nu:še ye bu:

vene češ, ∞sele l∞rve

vene x∞nde,tejene ou:

z∞nde l∞s l∞s

miāre p∞s

šu:ne d∞ru:

šu:ne više

šu:ne tā ru:dxu:neye lu:

tā bāvine āftāb re

māh ti ti!

denyā če s∞rde

v∞rf o vāe

y∞x lu:lek ∞me sedāe

verge h∞rf, serxie z∞xme

šāle h∞rf, h∞me, deru:e

d∞r beru:

āftāb te češe su:e

māh ti ti re, ∞šeqi hāl

v∞rne tā ku:h

vārne tā dāšt

vene lu:če, x∞nde je māšte

šu:ne

šu:ne

tā b∞perse, āšeqi,

s∞bzeh,

siu:e,

yā ber∞nge ābie d∞ryāye u:e

ماه تی تی که مو هایش بوی بنفشه دارد،

چشم هایش به رنگ عسل لار است و

خنده اش مثل آب تجن، جاری است،

به آرامی ابر ها را پس می زند.

به دریا میرود/ به بیشه می رود/ تا لب رودخانه می رود/ تا آفتاب را ببیند

ای شکوفه ماه!

دنیا چقدر سرد است! / برف و باد است/ صدای ما، قندیل یخ است.

حرف گرگ، بوی خون می دهد/ حرف شغال همه دروغ است.

بیا که آفتاب، روشنایی چشم های توست

ماه تی تی را آهنگ عاشقی تا کوه و دشت می برد

در حالی که لبانش پر از خنده است. می رود و می رود تا ببیند عاشقی به چه رنگ است؟ سبز است یا سیاه است؟ یا به رنگ آبی دریاست؟

  • شاعر ماه تی تی را مانند موجودی زنده تصور کرده که دارای مو وچشم است و می خندد. ابر ها را کنار میزند، حرکت میکند و به دریا می رود و به بیشه سر می زند. یا میگوید لب رودخانه می رود تا آفتاب را ببیند. خنده هم دارای حرکت تصور شده که مانند رودخانه تجن جاری است و حرکت می کند. همچنین عشق را دارای آهنگ تصور کرده که دارای حرکت است و ماه تی تی را با خود به کوه و دشت میبرد.

********************

  • ۹۹/۱۲/۲۱
  • admin admin
Cryptography Entrepreneurs Centralbanks Symbol
 از کرم گریم سفید کننده صورت چگونه استفاده کنیم
 راهنمای خرید لباس عروس
   

با این حال، بازده استیبل کوین بستگی داردروی سکه انتخابی و نوع سپرده شما.

Mortgagefraud HMTreasury Venturecapital Ethereum MXC 価格 ( MXC ) Contagion PieterWuille Relativevalue What Is a DAO? Gas Price Metatransaction John Adler BitcoinETF Deflation Token Swap 1hr Accounting Token SHIB CAD Requests jackmallers AdairTurner   The MBOX Token SaudiArabia CaitlinLong Winding Down How-to Guides arkinvestmentmanagment Basisrisk Algorithmics FTSE100   JayClayton Raiden Network HI Price ( HI ) Exchanges Mining Rewards BitcoinMiner ConsenSys Ledger ALGO EUR Basistrading Digitalassets International Protiviti Blockchain SpeedyTrial Giá NEM ( XEM ) Composable Token BTC CNY ETH USD IceClearCredit MartyBent BitcoinATM Fueloil DBSBank Crypto Casey Regulation ManGroup Conferences BGCPartners Pricerisk California Mining Rig هدایای تبلیغاتی Tier1capital ETH NZD Metatransaction ErisExchange Swedbank Relativevalue Keylogger   Euroclear Investmentbanks SLP GBP Lido Finance Unchainedcapital Terrorism What Is Web 3.0? SKILL CHF ERC-721 Secure Element LTC ZAR Venture Capital MonetaryPolicy SHIB BCH SouthAfrica

RiskMetrics Recession Investing XMR RUB Cryptoasset GoldmanSachs Relativevalue

SLP PHP Spot Trading

 

FTSERussell

آلیاژ های پلیمری مفهوم اعتماد اجتماعی دعوی تصرف عدوانی مقدار مدعی به افزایش محافظه کاری سود بازارگرایی حقوق موضوعه ایران ارزیابی مالی غیرسندرمی تاپسیس تفکر انتقادی عدم تقارن زمانی سود اسید پاشی حقوق بین الملل محیط زیست چک تضمین شده آموزش گروهی فرهنگ اشتغال بانوان رادیولوژی سیستم دسته‌بند فازی کانون بانکها ضابطان دادگستری کمبود توجه مسئولیت اجتماعی فریقین از هم گسیختگی خانوادگی نشانگان روانشناختی منابع سازمان روان شناسی تمرین مقاومتی جو سازمانی سیاست جنائی تقویت روحیه کارآفرینی تغییر جنسیت بیزین دینامیک چرخش اجباری یاد داری اختلال سلو پروانه کسب چرخه عمر شرکت­ها والدین معتاد شرط صفت مصارف روستایی تجارت الکترونیکی ارزش کالا جنس مخالف عروق کرونری ورشکستگی مالی خلاقیت کارکنان دانش بومی Fair Ness توسعه انسانی معیارهای ریسک نقدینگی توسعه سیاسی برائت از جرایم اراضی بایر مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی صادرات مصنوعات بازار‌گرائی دلالت های اخلاق نوسانات سود شرکت ها جبران خسارت ناشی از جرم قاعده احسان جریانات نقدی سب رهبری کشف دانش افزوده اقتصادی نرخ موثر مالیات سند رسمی مالکیت ضریب واکنش سود کیفر حبس رسالت مطبوعات اجتماع مدار هالت وینترز محل سکونت تحقیق رشته کامپیوتر ریزماهواره ادراک زمان مدیریت پروژه قوانین حضانت قوانین فعلی بافت های شهری یکپارچه سازی اعتماد فعل زیانبار تعقیب اثر بخشی مدارس آزادی عمل مدل EFQM تقوای خدمت تحلیل رفتار خرید مشتری رافع وصف متخلفانه AHP- TOPSIS مدت عده طلاق مسئولیت کیفری غذادهی مجدد نیازمندی‌های عملیاتی نادر خاکی جرایم خانوادگی بهره هوشی پرچم رسمی ایران روش TOPSIS عملکرد سازمانهای خصوصی ژن هورمون خالص دارایی منابع زغال سنگ مزایده ژیروسکوپ علل عدم توسعه بیمه های اشخاص صادق هدایت زنان شاغل نظریه عقل عملیات مالی درشت دانه سینمای ایران اسناد خزانه آموزش علمی شیوه های جبران خسارت درآمد کافی خوداتکایی علل سرقت جذب دانش خواص اپتیکی حقوق اشخاص گزینش گری در دین تصمیمگیری تعهدسازمانی رژیم تحریم دادرسی افتراقی ژئوفیزیک مؤلفه های انگیزش تحصیلی کمیسیون نظارت ارشد ها استرس زدایی ریسک های زنجیره سیستمهای چند عامله مدیریت صنعتی پایانه های تحریر ترکه مؤسسات فرهنگی جایگاه بورس کرامت انسانی متغیرهای زیست شناختی کیفر تکمیلی تحلیل پایداری تونل وثیقه های مدنی اوراق بهادار توانمندسازی اقتصادی سیل مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش مدل سروکوال مطالعه تطبیقی حقوق داده کاوی شیوه شناختی- رفتاری خودکنترلی تعیین مجازات سود مشمول مالیات بیوتکنولوژی کشاورزی خودمدیریتی شرکت مختلط سهامی زندگی روستاییان شیلات ایستگاه‌های آتش‌نشانی ویل دعاوی سرمایه شرکت های پذیرفته شده تنش شوری مجرمین خطرناک ملاک تعیین قیمت سازه چوب افزایش بهره‌وری تحقیق رشته مدیریت ارتکاب جـرم اعتبار رشد چند حسگری درآمد اختصاصی بررسی تجربی DEMATEL رشد عملکرد سیستم بانکی سازمان دامپزشکی تحجیر شرایط احساسی تصویر برند حسین کرد سوانح طبیعی بانکداری آنلاین مدیریت کلاس عملکردنواوری تقارن اطلاعاتی توسعه گردشگری شرکت های سهامی عام تفاله انگور مواد اپیوئیدی ارشد نرم افزار مرتع داری قراردادهای بیمه کالای امانی مزیت رقابتی جذب مشتریان حق مرغوبیت سطوح دانشی نوع قلمه استراتژی های بازاریابی فسخ تکرار جرم زندگی کاری شخصیت بزهکار روش بدیعه پردازی ضمان درک رفتارهای شهروندی محصورسازی مستخدم رسمی احیای زمین مدلول عقد قرار موقوفی سیاست تقسیم سود نسبت پرداخت سود حفظ مشتری بازاریابی ارتباطی مدیریت مسکن رویکرد ارتباطی ستیر حکم نهایی مدیریت تجارت عوامل گذار آمیخته سطح بلوغ الکترونیک علوفه‏ ای موانع خلاقیت فردی فرض ثلث ترکه نانو کامپوزیت ها اضطراب سلامت تورم قوانین کیفری مولفه‌های خلاقیت سازگاری عاطفی ارزیابی توانها عزل وکیل تنوع فرهنگی سازمان دولتی دینامیکی دیوان بین المللی بارگیری و تخلیه آموزش مدارا ارشد حقوق انتظارات جنسی ریسک قابل پذیرش وسواس مذهبی سود سهام نقدی بانک مسکن سازمان ذوب آهن اختلال هویت جنسی ارشد کامپیوتر نگرش والدین تلفن همراه سازمانهای ایرانی آدیپوکاین مددکاری فزون‌کنشی بزرگ‌سال BMI افشای اطلاعات مالی دندانپزشکی رفتار مصرف کنندگان اختلافات گروه های تکفیری پروژه های تحقیق ارشد فیزیک تاخیرات پروژه فرصت های کارآفرینانه نسب وارث نقش جنسی تحصیلات کلاسیک سود بازرگانی ارائه مدل عملکرد برند بیوفیزیک ساختار های مالکیت کارخانجات ریسندگی و بافندگی جوجه های نر مدل سازی مدیریت متن کامل کامپیوتر عوارض نوسازی استراتژیهای لان سنجش و آموزش موانع اداری کودکان مبتلا سندرم داون تحلیل رفتار ژئوپولیتیکی رشد اجتماعی بیمه تامین اجتماعی مشکلات تحصیلی حرکت نیترات انعطاف پذیری شناختی روانپزشکی هیدروپونیک مردسالاری مواد مخدر توابع شکافت ورزش شهروندی رضایت جنسی اهدای جنین نکاح منقطع رفتارمسالمت آمیز تدریس اثربخش سودآوری شعب بانک انسان شناسی عدالت توزیعی رتباطات سازمانی عدم قطعیت اطلاعات سرمایه روانشناختی تنگدستی مالی سبک مشارکتی آنالیز اجزای اصلی(PCA)