روح آدمی خواهد شد.
انسان ها بیش تر دچار افراط در «حبّ ذات» می شوند. اگر انسان به سبب غلیان و فوران حبّ ذات در مواجهه با گناه، پا روی خود نگذارد، چنین شخصی از نظر معنوی بیمار تلقی می گردد. انسانی که بیش از حدّ به حبّ ذات، گرفتار است، اعمال کوچک خود را بزرگ و ارزشمند تلقی می کند و خود را از خوبان درگاه الاهی به شمار می آورد؛ اعمال ناچیز خود را مستوجب انواع پاداش های دنیوی و اخروی می داند؛ نسبت به دیگران بدبین و نسبت به خود خوش بین است؛ و خود را طلبکار حضرت حق تعالی می داند.
۲٫۱٫۵٫۳٫ حبّ دنیا
انسان به محیط اطراف خود، دو نوع نگرش می تواند داشته باشد: می تواند دنیا را سرایی گذرا و ناپایدار و مقدمۀ حیات جاویدان بداند؛ و یا آن را سرایی ابدی تلقی کند و در عالم غفلت و خوش گذرانی غوطه ور شود.
حضرت علی ۷ در این باره چنین می فرماید:
دنیا سرای گذشتن است نه خانه ماندن؛ و مردم در آن دو دسته اند: دسته ای در آن خود را می فروشند و در نتیجه خود را هلاک می سازند؛ و گروهی خود را می خرند و خویشتن را از عذاب می رهانند. [۴۵]
دنیا نیز دو چهره دارد: چهره ای بسیار زیبا و پسندیده[۴۶] که مخصوص اهل توحید و کسانی است که نفس و اخلاق خویش را تهذیب و پاکیزه کرده اند؛ و سیمای دیگری دارد که بسیار زشت و ناپسند است و دنیای افرادی است که به بیماری دنیازدگی دچار شده اند. گروه دوم به دنیا و ابزار دنیایی شدیداً وابسته اند و دل کندن از آن برایشان بسیار سخت است؛ از این رو دنیا برای این گروه به هدف تبدیل شده است، نه آن که وسیله ای باشد برای رسیدن به آخرت.
نکوهش دنیا در متون دینی، به این دلیل است که روی آوردن به دنیا برای ارضای خواهش های درونی، غالباً با غفلت و فریب همراه است. غفلت از موانع مهم تهذیب نفس به شمار می آید و حالتی است که بر نیروهای توجه و شناخت آدمی عارض می شود و او را از توجه به امور دیگر بازمی دارد.
برخی از انسان ها، روح های ضعیفی دارند که بسیار در معرض غفلت قرار می گیرند؛ اما گروه دیگر، دارای روح های قدسی نیرومندی هستند که به سبب سعۀ وجودی و حیطۀ اقتدارشان، از توجه به عالم بالا بازنمی مانند، حتی اگر به امور دنیوی همچون معاش و دیگر امور مادی التفات کنند. چنین افرادی همواره در مسیر تزکیه و تهذیب نفس قرار دارند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
۲٫۱٫۵٫۴٫ ظلم و ستم
رکن اساسی برای سالک در مسیر تهذیب نفس و اخلاق این است که به هیچ موجود زنده ای ستم روا ندارد. زیرا ظلم آثار ویرانگر بسیار زیادی دارد که جبران آن ها بسیار مشکل خواهد بود؛ از جملۀ این آثار می توان به مواردی همچون سلب نعمت ها و جلب نقمت های الاهی اشاره کرد که برای همیشه سالک را زمین گیر خواهد کرد. [۴۷]
۲٫۱٫۵٫۵٫ خشم و غضب
یکی از موانع تهذیب اخلاق، خشم و غضب است که هنگام بروز، انسان را از حالت اعتدال خارج می کند و بر عقل و اندیشۀ انسان اثر می گذارد؛ در نتیجه احتمال بروز هرگونه کاری که از عقل و منطق به دور باشد، وجود خواهد داشت.
حضرت علی۷ در این زمینه می فرماید: «از غضب و خشم بپرهیز که آن آتشی سوزاننده است».[۴۸]
۲٫۱٫۵٫۶٫ موانع دیگر
عوامل دیگری همچون آمال و آرزوهای دراز، پرخوری، زیادخوابی، بی هدفی در زندگی و مواردی از این دست، می توانند موانعی جدّی برای تهذیب اخلاق به شمار آیند.
۲٫۱٫۶٫ نتایج و آثار تهذیب نفس
۲٫۱٫۶٫۱٫ آرامش روحی و روانی
یکی از پیامدهای تهذیب نفس، آرامش روح و روان سالک است و مادامی که به گناه آلوده نشده باشد، همواره با وی قرین است.
۲٫۱٫۶٫۲٫ حال خوش
حال خوش، حالتی نفسانی است که سالک پس از تکرار اعمال نیکو در قلب خود احساس می کند. ماندگاری حال خوش معنوی به مقدار تأثیر اعمال نیکو در تصفیه و تهذیب قلب انسان، بستگی دارد.
۲٫۱٫۶٫۳٫ یقین
سالک پس از تزکیه و تهذیب نفس و مداومت در پاکیزه بودن به صفای قلب دست می یابد و قلب او پس از استقامت و استواری، به نور یقین روشن می شود.
۲٫۱٫۶٫۴٫ قرب و خشنودی خدا
انسان سالک در مسیر دشوار تهذیب و پاکسازی نفس، اندک اندک سنخیّتی الاهی پیدا می کند و از جنس مقرّبان و خاصّان درگاه حضرت حق تعالی می شود؛ در این صورت به کمال نهایی که قرب و نزدیکی پروردگار است، می رسد و پس از مقرّب شدن به مقام رضا و خشنودی حق تعالی نائل می شود. [۴۹]
۲٫۲٫ معرفی کتاب وظایف قلوب «الهدایه الی فرائض القلوب»
«وظایف قلوب» کتابی است با مضامین عرفانی – اخلاقی، اثر بحیّه بن یوسف بن پقوده اندلسی. نویسنده، در فضای تحت حاکمیّت اسلام زندگی میکرد، بنابراین آن را به زبان عربی به نوشته است. نویسنده تأکید دارد که به دلیل کمتوجّهی پیشینیان نسبت به وظایف معنوی، او کتابی اخلاقی ـ عرفانی نوشته که به وظایف قلبی توجه دارد؛[۵۰] اما در ساختار کتاب، مسائل و موضوعات متنوع دیگری از جمله عرفان یهودی ـ اسلامی، و اخلاق یهودی ـ اسلامی، و کلام و شریعت یهودی نیز گنجانده شده است. هر یک از این مباحث نیز با صبغه ای فلسفی همراه است.
با این حال، محتوای عمدۀ «وظایف قلوب» حاوی تهذیب اخلاق و سیر و سلوک است با مشربی عرفانی؛ عناوین موضوعات و سرفصل های آن، به «اخلاق بندگی» و «اخلاق فردی» سالک توجّه بیش تری دارد تا اخلاق اجتماعی و اخلاق در خانواده.
از میان معدود موضوعاتی که توجه و التفات کتاب را به اخلاق اجتماعی نشان می دهد، می توان به «توکّل»[۵۱] اشاره کرد.
۲٫۲٫۱٫ تاریخ نگارش وظایف قلوب
تاریخ دقیق نگارش کتاب وظایف قلوب روشن نیست؛ تنها میتوان گفت که ابن پقوده آن را احتمالاً در قرن ۱۲ میلادی در اندلس (اسپانیای امروزی) نوشته است.
۲٫۲٫۲٫ هدف کتاب وظایف قلوب
ابن پقوده در میان هدف نگارش کتاب در مقدمه آن چنین ذکر می کند:
دانش دین و شریعت دو قسم است:
یک: علم به فرائض جوارح (واجبات جوارحی و ظاهری)؛ و
دو: علم به فرائض قلوب (واجبات جوانحی و باطنی).
واجبات جوارحی، فرائضی هستند که یک مکلف با جوارح و اعضای بدن خود انجام می دهد؛ اعمالی همچون نماز و روزه و خواندن کتاب الاهی و نظایر آن ها اما واجبات قلبی یا باطنی، اموری است همچون اعتقاد به این که برای جهان، خالق و آفریننده ای است که جهان را از هیچ آفریده است؛ داشتن اخلاص در توحید و این که تمام هستی را فقط یک خدا آفریده است؛ التزام به طاعت قلبی از خدا؛ توکّل به خدا در همۀ امور؛ تواضع و خشوع در برابر خدا و مواردی از این دست که همگی از وظایف قلبی و باطنی یک مکلف است.
ابن پقوده میافزاید: «اما با وجود این پس از پژوهش و مطالعه کتاب های پیشینیان، دریافتم که علمای پیشین، آثار بسیاری دربارۀ تکالیف شرعی و ظاهری نگاشته اند که اهداف سه گانه را دنبال کرده اند:
۱- گروهی از نویسندگان نظیر ابن جناح صرفاً به شرح کتاب خدا و کتب انبیا پرداخته اند؛
۲- گروهی از آنان دربارۀ سرچشمههای شریعت، کتاب نگاشته اند؛
۳- برخی دیگر به جنبه های گوناگون معانی شریعت پرداخته و با شیوه استدلال و برهان، مدعای خود را اثبات و دلایل مخالفان را رد کرده اند که نمونۀ شاخص آن، کتاب «الامانات و الاعتقادات» و «اصول الدین» است.
با این همه، کتابی نیافتم که ویژه علم باطن و در بر دارندۀ واجبات قلبی برای یک یهودی مؤمن باشد.
از این رو با خود گفتم که چون پیشینیان به نگارش کتابی دربارۀ واجبات قلبی اقدام نکرده اند، حتماً ضرورت نداشته است. اما با پژوهش و بررسی در منابع مکتوب معقول و منقول در آثار پیشینیان، دریافتم که هرگاه یکی از واجبات قلبی دچار خلل شود، آن فساد به واجبات جوارحی نیز سرایت کرده، عمل جوارحی و ظاهری را باطل خواهد کرد.
زیرا انسان از دو جزء شکل گرفته است:
یک) نفس؛ دو) جسد.
هر دو از نعمت های الاهی است و اشاره کردیم که یکی ظاهر و دیگری باطن است.
از طرفی بر ما واجب است که خدا را هم در ظاهر و هم در باطن، اطاعت کنیم. عبادت و طاعت ظاهری مربوط به فرائض جوارح (واجبات جوارحی) می شود؛ مانند نماز، روزه، صدقه، یادگرفتن، یاد دادن و عمل کردن به کتاب خدا و مواردی از این دست که هر کدام به یکی از حواس ظاهری انسان مربوط می شود.
اما اطاعت باطنی همان واجبات قلبی است؛ نظیر توحید و یگانه دانستن قلبی خدا، ایمان به کتاب خدا، لزوم اطاعت از حضرت حق، خداترسی، محبت و دوست داشتن خدا، تواضع در برابر او، حیا و شرم داشتن از معصیت در برابر خدا، توکّل بر او و تسلیم بودن در برابر اوامر الاهی، زهد پیشه کردن، اخلاص در عمل، و مواردی از این دست.
عبادت خدا کامل نمی شود مگر به انجام واجبات ظاهری و باطنی، در این صورت است که اطاعت از خدا تام، کامل و فراگیر بوده، ظاهر و باطن مکلفان را شامل می شود.»
در پایان ابن پقوده به این نتیجه میرسد که واجبات قلبی ای را که پیشینیان مهمل[۵۲] گذاشتهاند، در کتابی به نام «الهدایه الی فرائض القلوب» به آیندگان ارائه کند.
۲٫۲٫۳٫ تمایز کتاب وظایف قلوب از سایر کتب اخلاقی
ویژگی منحصر به فرد کتاب وظایف قلوب، نسبت به سایر کتب اخلاقی در سنت یهودی، آمیختگی آن با سنت اخلاق اسلامی است. [۵۳]
- ۹۹/۱۲/۱۹