۳۲۱۵۳
۲۱۹
صنایع نساجی، پوشاک و چرم
تولید منسوجات
ریسندگی،بافندگی و تکمیل منسوجات
تولید محصولات نساجی ساخته شده غیر از پوشاک
کش باف و جوراب باف
تولید قالی و قالیچه
تولید طناب و ریسمان
تولید منسوجات طبقهبندی شده در جای دیگر۳۲۲
۳۲۳
۳۲۳۱
۳۲۳۲
۳۲۳۳
۳۲۴تولید پوشاک غیر از کفش
تولید چرم و محصولات چرمی و خز
دباغی و تولید چرم
عمل آوردن و رنگ کردن پوست و خز
تولید محصولات چرم و چرم مصنوعی غیر از کفش و پوشاک
تولید کفش غیر از کفشهای لاستیکی و پلاستیکی
منبع:آمار کارگاههای بزرگ صنعتی، مرکز آمار ایران
اهمیت و جایگاه صنعت نساجی:
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، صنعت نساجی نقش تعیینکنندهای در رشد و شکوفایی صنعتی داشتهاند.بطوریکه این کشورها بخشی از موفقیتهای خود را ناشی از گسترش این صنعت در مراحل اولیه صنعتی شدن میدانند.
همانگونه که میدانیم، انقلاب صنعتی با ماشینی شدن تولیدات منسوجات آغاز شد و صنعت نساجی به دلیل ماهیت و ویژگیهای خاص خود زمینه رشد سایر صنایع را نیز فراهم آورد. کاربر بودن، مرتبط بودن آن با تأمین یکی از نیازهای اساسی انسان و از همه مهمتر دانش فنی و تکنولوژی ساده برای ماشینی کردن تولیدات و منسوجات از مهمترین خصوصیات این صنعت میباشد که سبب رشد اقتصادی و توسعه صنایع با تکنولوژی پیچیدهتر را فراهم آورده است. بررسی تاریخی روند صنعتی شدن کشورهای صنعتی، نشان میدهد که صنعت نساجی در مرحله اوجگیری صنعتی، نقش پیشرو داشته است. هر چند بعد از ورود به مرحله فراصنعتی سهم این صنعت از مجموع صنایع کاهش یافته است.در این مرحله زمینه برای پیشتازی سایر رشته های صنعتی نظیر الکترونیک، شیمیایی، ماشینآلات و نظایر آن بهوجود میآید. صنعت نساجی با توجه به ویژگیهایش میتواند موتور توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه نیز بهشمار آید. هرچه نقش و جایگاه این صنعت در مراحل اولیه صنعتی شدن اقتصاد بیشتر باشد، پیش زمینه ها و مقدمات لازم برای ورود به مرحله صنعتی و رسیدن به بلوغ صنعتی بیشتر مهیاست. پس از این مرحله این نوع صنایع جایگاه و موقعیت خود را به عنوان موتور توسعه از دست میدهند و صنایع پیشرفتهتر این نقش را ایفا خواهد کرد. بدین ترتیب کشورهای دارای پایه های صنعتی قوی، زمینه فعالیت خود را به صنایع با ارزش افزوده بالاتر گسترش دادهاند و تمایل چندانی به سرمایه گذاری در صنعت نساجی ندارند.(عزیزی،۱۳۸۰ ، ص۸۳)
در کشور ما نیز این صنعت به عنوان قدیمیترین صنعت کشور از جایگاه ویژهای برخوردار است، چرا که این صنعت نسبت به دیگر صنایع از توان اشتغالزایی بالایی برخوردار است. این ویژگی ناشی از گستره مشاغلی است که این صنعت دارا میباشد. به عبارتی این صنعت پیوندهای پسین و پیشین زیادی با صنایع دیگر دارد.
متأسفانه در حال حاضر صنایع نساجی ایران به دلایل مختلفی اعم از مسایل داخلی ناشی از عملکرد مسئولان صنعتی و اقتصادی کشور یا مسایل خارجی ناشی از الزامات جهانی شدن در عرصه اقتصاد دنیا، با چالشهای گوناگونی روبرو شده است که اگر به آنها توجه نشده و در راستای رفع تنگناهای موجود چارهای اندیشیده نشود، باید انتظار داشت که در آیندهای نه چندان دور فرایند تولید در این صنعت بکلی مسدود شود.
در ادامه،ابتدا نقش دولت در سیاستگذاری صنعتی و توسعه صنعتی کشور را مطرح و سپس سیاستها و الزامات پیشبینی شده در استراتژی توسعه صنعتی کشور برای صنعت نساجی و اینکه کشور ما در بخش صنعت نساجی خود به چه مرحلهای باید برسد رابیان کرده و پس از آن شاخصهای مورد نیاز برای دستیابی به این سیاستها که در اسناد ملی توسعه گفته شده را به دقت مورد بررسی قرار داده و در آخر عملکرد و درصد دستیابی به اهداف پیشبینی شده و به طور کلی وضعیت صنعت نساجی از نظر بهره وری را مورد بازنگری قرار میدهیم.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
نقش دولت در سیاستگذاری صنعتی و توسعه صنعتی:
تجارب کشورهای توسعهیافته و صنعتی جهان به ویژه کشورهای جنوب شرقی آسیا به خوبی نشان داده است دولت نقش مؤثر و تعیینکنندهای را در جهت دهی و شتاب دهی توسعه اقتصادی و صنعتی کشور ایفا نموده است و ضمن فراهم سازی زمینه های رشد و توسعه عمومی برای همه فعالیتها نظیر سرمایه گذاری در آموزش، بهداشت، امنیت تأمین خدمات زیربنایی آب و برق و راه و مخابرات، رویکردهای زیر را مدنظر قرار داده است.( وزارت صنایع و معادن، ص ۲، ۱۳۸۵)
– تغییر نقش دولت از بنگاهداری و مدیریت مستقیم در صنایع به سیاستگذاری هدایت و نظارت.
– ارائه سیاستهای تشویقی و حمایتی از توسعه صنایع راهبردی در کشور به عنوان صنایع پیشبرنده و دارای اثر القایی بر سایر صنایع و بخشهای اقتصادی کشور.
– برنامه ریزی کامل در جهت توسعه صنایع پایه نظیر فولادسازی، پتروشیمی، ماشینسازی و تجهیزات، همانند دیگر پیشنیازهای توسعه اقتصادی.
– فراهمآوری امکانات، رفع موانع و تسهیل راه سرمایه گذاری بخش غیردولتی و در صورت لزوم تقبل نقشهای قابلگی و پرورشگری در زمینه های خاص.
– توجه به برقراری عدالت اجتماعی توازن و تعادل اقتصادی در مناطق مختلف کشور بهخصوص در مناطق توسعه نیافته از طریق حمایتهای ویژه مالی وارائه انواع دیگر مشوقها.
– ارتباط مستمر با بخش خصوصی از طریق نهادها و تشکلهای صنفی، غیردولتی و مردمی.
استراتژی توسعه صنعتی کشور در بخش صنایع نساجی و پوشاک:
نظر به اهمیت تدوین راهبرد و مجموعه سیاستهای توسعه صنعتی کشور، برای کلیه صنعتگران و کارآفرینان صنعتی، مدیران و مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور و در اجرای ماده ۱ قانون تمرکز امور صنعت و معدن مصوب سال ۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی، مبنی بر تکلیف تدوین سند راهبرد و سیاستهای توسعه صنعتی به وزارت صنایع و معادن، وزارت صنایع و معادن کلیات سند راهبرد توسعه صنعتی کشور را تهیه و جهت اجرا به حوزه های ستادی ابلاغ نمود که در این سند اهداف صنعت نساجی را اینگونه مطرح کرده بودند:
ـ با بهرهگیری از مزیت نسبی کشور در زمینه توان تولید الیاف مصنوعی، استفاده از تکنولوژی های نوین و بسترسازی دولت به منظور تأمین سایر مواد اولیه مورد نیاز نسبت به تکمیل زنجیره ارزشافزوده و ایجاد خوشه صنعتی اقدام گردد.
ـ با توجه به فرهنگ غنی و قابلیت خلاقیت هنری در کشور، میبایست زمینه و زیرساختهای لازم به منظور صادرات مجدد در صنایع پوشاک فراهم گردد.
ـ صنایع پوشاک به عنوان حلقه پایانی زنجیره ارزش این مجموعه صنایع، بایستی به صورتی فزاینده رشد و توسعه یابد.
ـ با بهرهگیری از پتانسیل موجود در زمینه مواد اولیه، نیروی کار، هزینه نیروی انسانی و انرژی مناسب، نسبت به تولید قابل رقابت و صادرات نساجی و پوشاک به بازارهای جهانی اقدامات لازم به عمل آید.
ـ با امکان سنجی، واحدهای موجود از لحاظ فرایند تولید، فناوری، تجهیزات و نیروی انسانی به روز گردد.)استراتژی توسعه صنعتی کشور، ۱۳۸۵،ص ۳۰)
اهداف بهره وری در سند راهبرد توسعه صنعتی کشور:
همچنین در سند راهبرد توسعه صنعتی کشور اهداف بهره وری اینگونه مطرح شده است:
از آنجا که رشد بهره وری منجر به افزایش رقابتپذیری و بازدهی بیشتر سرمایهگذاریها و سودآوری بنگاه ها که نقش عمدهای در رشد اقتصادی و تولید ناخالص کشور دارد، میشود لذا پرداختن به مؤلفه های اساسی این حرکت که عبارتند از رشد بهره وری نیروی کار، سرمایه، سایر عوامل که به شرح زیر توصیف میگردد از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
الف ـ ارتقای بهره وری نیروی کار:
ـ ارتقای سطح مدیریت منابع انسانی موجود و ساماندهی نیروی کار متناسب با شرح وظایف.
ـ ارتقای کیفی نیروی کار و افزایش مهارتهای شغلی و تخصصی از طریق آموزش.
ـ جذب نیروی کیفی مورد نیاز.
- ۹۹/۱۲/۱۷