یکی از ویژگیهای مهمی که پدیدههای فناوری اطلاعات و ارتباطات از آن برخوردار است، این است که باعث میشود ارتباط انسان با انسان، هم چنین انسان با محیط تسهیل یافته و ارتقاء یابد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات به دلیل قدرت پذیری و توانایی برقراری ارتباط پویا که میتواند با دانش آموزان داشته باشد از نقشهای مهمی در انتقال دانش برخوردار است.
دربارهی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزهی تعلیم و تربیت دو دیدگاه وجود دارد:
رویکرد اول که رویکرد اصلاح گرا نام گرفته، بر این باور است که اثر فناوریهای جدید(نوین) بر آموزش و پرورش تدریجی بوده و این پدیده باعث میشود که آموزش به شیوه سنتی تنها به گونهای کارآمدتر انجام شود. به عبارت دیگر ICT باعث تسریع اطلاعات در آموزش و پرورش میشود. در کنار این رویکرد، رویکرد تحولگرا مطرح است که معتقد به تحول زایی ICT در آموزش و پرورش میباشد و بر این باور است که فناوری نوین ابزارها و حتی خط مشیها و اهداف تعلیم و تربیت را به صورت اساسی تغییر داده و متحول میکند. این مقاله تلاش دارد با بیان نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزهی تعلیم و تربیت به بررسی تأثیر این پدیده بر روی برنامه درسی بپردازد. برنامه درسی را میتوان دستور کار آموزش دانست، به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی فواید فراوانی به همراه دارد از جمله اینکه بهرهگیری از یک برنامه درسی تلفیقی را برای معلم و دانش آموزان فراهم می آورد.
این نوع برنامه درسی، بیش از آنکه بخواهد دانش معینی را به دانش آموزان القاء کند، زمینهای فراهم میکند که از طریق آن امکان شکوفایی قابلیتهای فردی دانش آموزان و گسترش تجربه های فردی و مستقل آنها افزایش مییابد. (ماهنامهی تخصصی IT ، 1388، ص 41)
عصر حاضرکه عصر تغییر از جامعه صنعتی به جامعه فرا صنعتی یا جامعه اطلاعاتی لقب گرفته است، طبیعی است که اطلاعات، دانش و آگاهی به عنوان اساسیترین دارایی ها برای انسانها و جوامع بشری به حساب میآید. رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT ) در جامعه امروزه به حدی سرعت گرفته است که میزان توجه به آن را به عنوان مهمترین شاخص توسعه یافتگی برای کشورهای در حال توسعه در نظر گرفتهاند و معتقداند که عصر حاضر دنیایی متفاوت خواهد بود که راهبری آن را فناوری نوین بر عهده خواهد داشت. ویژگی مهمی که فناوری اطلاعات و ارتباطات از آن برخوردار است این است که باعث میشود ارتباط انسان با انسان و هم چنین انسان با محیط تسهیل یافته و ارتقاء یابد.
فناوری اطلاعات به دلیل تحول پذیری و قدرت تأثیر فراوانی که در رشد آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، امنیت ملی، جهانی شدن و تعدیل مشکلات اطلاع رسانی سنتی دارد به یکی از پویاترین و بحث انگیزترین رشتههای علم و فناوری محسوب میشود. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که فناوری اطلاعات(IT ) به دلیل یکی از ویژگیهای خاصی که از آن برخوردار است، همواره مورد سوء استفادههایی نیز قرار گرفته است که این سوء استفاده ها، سوء تعبیرهایی را در زمینهی بکارگیری از این پدیده موجب شده است. با این وجود باید بر این مسئله اعتراف کرد که فناوری اطلاعاتی دارای قابلیتهای فراوانی به منظور انتقال دانش، تسهیل ارتباطات و تعاملات به سرعت بخشیدن به روند رو به رشد شدن توسعه دانش و اطلاعات میباشد که البته همه اینها در صورت بهرهگیری صحیح از این پدیده امکان پذیر است. (همان منبع، ص 42)
ماهیت فناوری نوین (فناوری اطلاعات و ارتباطات)
فناوری اطلاعات واسطهایی است که امکان بیان طیف گستردهایی از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند. این پدیده به دلیل برخورداری از ویژگیهای متفاوت دارای تعاریف گوناگونی است.
فناوری نوین به مجموعهای از ابزارها و روشها اطلاق میشود که به عنوان اطلاعات را در اشکال مختلف جمع آوری، ذخیره، بازیابی، پردازش و توزیع میکند. فناوری نوین در جهت گسترش توانمندیهای اندیشههای انسان تکوین یافته است. اصطلاح فناوری نوین را میتوان از دو دیدگاه مورد مشاهده قرار داد: از دیدگاه اول : اصطلاح فناوری نوین برای توصیف فنونی به کار میرود که ما را در ضبط و ذخیره سازی، پردازش، بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات یاری میکند.
از دیدگاه دوم : فناوری نوین به مجموعهای از ابزارها و روشها گفته میشود که امکان تولید، پردازش و عرضه اطلاعات را برای کاربر انسانی فراهم میآورد. همچنین فناوری را میتوان به عنوان یک فعالیت هدفمند بشری دانست که برای طراحی و ساخت محصولات مختلف از آن بهره گرفته شده و نوع خاصی از دانش اطلاعاتی که فناوری برای حل مسئلهی علمی به صورتی علمی بکار میبرد، فناوری نوین گفته میشود . فناوری نوین به دلیل تحول پذیری و قدرت تأثیر فراوانی که در رشد اقتصادی اجتماعی، امنیت ملی، جهانی شدن و تعدیل مشکلات اطلاع رسانی سنتی دارد، یکی از پویاییترین و بحث انگیزترین رشتههای علم و فناوری محسوب میشود. اهمیت از این پدیده در حدی است که آنرا همانند محور و مرکز مجموعهایی از فعالیتهای هدایت شده دانستهاندکه کنترل مدیریت، بهرهوری، تولید، آموزش و ارتقای یک سیستم را با یک مرکزیت به عهده دارد. تعریف کرده اند در جایی دیگر و با افقی بالاتر در تعریف فناوری نوین (اطلاعات) آورده شده است که : فناوری نوین بشر یک استراتژی، اندیشه، فکر و ابزار در حوزهی انسانها است که با نوآوری همراه میباشد. در کنار تعاریفی که این پدیده را با نگاهی مثبت نگریستهاند باید توجه شود که آن نیز یکی از محدودیتهایی برخوردار است. قرارگرفتن ویژگیهایی مهم همچون شمول مفاهیم عمومی، پیچیدگی، سرعت، رشد، فعالیتهای تعیین پذیری و در عین حال انعطاف پذیری و ...
نشان دهندهی برخی محدودیتهای فناوری نوین هستند که در بهرهگیری از آن نمیتوان این محدودیتها را از نظر
دور داشت. (جاویدان، 1386، ص 134)
فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزهی تعلیم و تربیت :
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT ) را میتوان به بارانی تشبیه کرد که اگر در جای مناسبی ببارد میتواند باعث رویش و زنده شدن طبیعت شود ولی در صورتی که در جای نامناسب ببارد میتواند سبب جاری شدن سیل یا منشأ شکل گیری باتلاق شود. ورود این پدیده بر حوزه ی تعلیم و تربیت خالی از دو نقش نیست. بنابراین لازم است به این نکته توجه شود که پیش از فراهم کردن امکان آمیختگی این دو مقوله باید زمینه سازی فرهنگی، علمی مناسب برای آن صورت گیرد. اگر اساس تعلیم و تربیت انتقال دانش و آگاهی است و دانش نیز چیزی جز اطلاعات شناخته شده نمی باشد، سپس لازم است برای انتقال اطلاعات به مهارتهای مناسب برای این منظور توجه شود. فناوری اطلاعات و ارتباطات در طی زمان کوتاه توانسته است به یکی از اجزاء اساسی تشکیل دهنده جوامع مدرن تبدیل شود به گونهای که در بسیاری از کشورها به موازات خواندن نوشتن و حساب کردن، درک فناوری اطلاعات و ارتباطات و تسلط بر مهارتها و مفاهیم پایهی فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخشی از هسته مرکزی آموزش و پرورش این جوامع مورد توجه قرار گرفته است . (خواجوی، 1385، ص 211)
در حوزهی تعلیم و تربیت، فناوریهای اطلاعات و ارتباطات مجموعه وسایل و ترکیبات به کارگیری کامپیوتر و برقراری ارتباط است که به اشکال مختلف معلمان، دانش آموزان، فرآیند یادگیری و گسترهی بالایی از فعالیتهای آموزشی را مورد حمایت قرار میدهند. (اینترنت1)
رویکرد 4 : بطور کلی درباره تأثیر ورود فناوریهای نوین در حوزهی تعلیم و تربیت دو دیدگاه وجود دارد در این باره میتوان به گسترهایی از آراء اشاره کرد که همهی آنها به این نکته قائلند که : اثر فناوریهای نوین بر آموزش و پرورش، تدریجی است و این اثر سبب میشود که آموزش به شیوهی سنتی به گونهای کارآمدتر انجام شود. بر این اساس ICT باعث تسریع اطلاعات در آموزش و پرورش میشود.
(رویکرد اصلاح گرا)، در کنار رویکرد، رویکرد دیگری وجود دارد که معتقدند به تحول زدایی ICT در آموزش و پرورش بوده و بر این باور است که فناوریهای جدید ابزارها و حتی اهداف تعلیم و تربیت را به صورت اساسی تغییر داده و آنها را متحول میکند(رویکرد تحول گرا). از جمله کسانی که دیدگاه اصلاح گرانهی ICT را پذیرفتهاند، میتوان به ماسون اشاره کرد، او تاریخ شکلگیری فناوری نوین را تاریخ یک انقلاب ناکام میداند و ایدهی تحولات بنیادی آموزش و پرورش بر اثر فناوریهای نوین را رد میکند، به عبارت دیگر او معتقد است که فناوریهای نوین فرآیند تعلیم و تربیت را تسریع میکند نه متحول .
در مقابل راست در دیدگاه تحول گرایانهی خود، معتقد است که فناوری اطلاعات و ارتباطات به مرزهای ساختاری نظام آموزش سنتی فائق آمده است. در این رابطه میگم و گرین نیز معتقدند که ورود فناوریهای نوین به مدارس و محیطهای آموزشی، صرفاً منجر به کارآمدکردن روش انتقال دانش نشده است، بلکه موجب خلق زمینههای جدید اجتماعی و اطلاعاتی برای یادگیری شده است.
همچنین رزنیک به سه دیدگاه دربارهی اینترنت (به عنوان جزئی از فناوری اطلاعات و ارتباطات) اشاره میکند به زعم او عدهایی اینترنت را به عنوان یک راه و روش جدیدی برای آموزش میدانند. در این جا با تأکید بر رویکرد تحول گرایی ICT در آموزش و پرورش، اقتصاد بر این است که اینترنت، فرآیند آموزش را متحول کرده و اهداف آموزشی و متناسب با آن روشهای آموزش را تغییر میدهد. (عاطفی، 1386، ص114)
عدهایی دیگر اینترنت را به عنوان یک پایگاه اطلاعاتی وسیع میدانند که برای دانش آموزان فرصت کشف کردن را میآورد. این دیدگاه با تأکید بر دو رویکرد تحولگرایانه و اصلاح گرایانه ICT در آموزش و پرورش اینترنت را ابزاری میدانند که به وسیلهی آن دانش آموزان امکان خودآموزی و خودمحوری را به دست آورند و در نتیجهی آن امکان کشف پدیدههای علمی برای آنها فراهم میشود. عدهایی نیز آنرا به عنوان یک رسانه جدید میبینند که فرصت جدید برای دانش آموزان به منظور بحث و گفتگو، مشارکت و همکاری بر روی ساختها و موضوعات علمی فراهم میآورد. این دیدگاه تأکید بر رویکرد اصلاح گرایانه ICT در آموزش و پرورش، معتقد بر این است که اینترنت سبب میشود که آموزش به همان شیوهی سنتی ولی با ابزاری جدید که فرصتهای مناسبتری را برای دانش آموزان فراهم میکند انجام میپذیرد. (همان منبع، ص 116)
بنابر آنچه گفته شد توجه به این نکته حائز اهمیت است که در جهان امروز و با وضعیتی که براثر حرکت بسوی دهکده جهانی به وجود آورده است، دیگر رویههای سنتی انتقال دانش از طریق متن، ورقه تمرین و مانند آنها نمیتواند توجه جوانانی را که در جهان اشباع شده از رسانهها به سر ببرند را به خود معطوف کند. به نظر ضروری می رسد که عناصر اصلی نظامهای آموزشی بویژه معلمان در معرض تحولات آموزشی متناسب با پیشرفتهای جهان امروز قرار بگیرند و آگاهی بیشتری از قابلیتهای فناوریهای جدید بیابند و به موازات آن راهبردهایی طرح شود که به ورود فناوریهای جدید به کلاسها و محیطهای آموزشی، منجر به آموزش و یادگیری بهتر شود و در عمل باعث میشود که نقش معلم به عنوان منبع قدرت که اطلاعات در انحصار اوست از بین برود و نقش او از ناشر اطلاعات به نقش تسهیل کننده فرایند کسب اطلاعات تغییر یابد. به موازت تغییراتی که در عناصر نظام آموزشی در نتیجهی ورود فناوریهای اطلاعات به وجود میآید، تغییرات در سطح مدارس نیز قابل توجه است. در این رابطه به هفت تغییر اساسی میتوان اشاره کرد : (زمانی، 1386، ص 29)
1 . تغییر به صورت افراد درون مدرسه : بصیرت به آرزوها و آرمانهای افراد درون مدرسه و درون نظام آموزشی به عنوان یک کل اشاره دارد. با ورود فناوریهای نوین به مدرسه، رسالتها میشوند و مبنای روشنتری را برای تصمیم گیری فراهم میکنند. بیان واضح و روشن رسالتها به اعضای جامعهی یادگیری این امکان را میدهد تا آرمانهای مدرسه را برای آینده و اقدام موزون و هماهنگ طور مناسبتری تجسم نمایند. (همان منبع، ص 30)
2 . تغییر فلسفه یادگیری و پلاگوژی : نحوهی تعامل معلمان و دانش آموزان و نحوهی ادارهی مدرسه برای یادگیری، بخشی از فلسفهی یادگیری و پلاگوژی مدرسه است. با ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به محیط مدرسه این منطقه دچار تغییر شده و محیطی که در آن معلم به عنوان فراهم کنندهی اصلی محتوای آموزشی شناخته میشود. (فلسفهی معلم محور) به محیطی تبدیل میشود که در آن معلم نقش تسهیل کنندهی فرآیند کسب اطلاعات توسط دانش آموزان را بر عهده دارد. (فلسفهی دانش محور)
3 . تغییر تدوین طرحها و خط مشیها : ورود فناوریهای نوین به محیط مدرسه و تغییری که در نتیجهی آن در فلسفهی آموزش و یادگیری در مدرسه به وجود میآید این زمینه را فراهم میکند که خط مشیهای آموزش نیز دچار تغییر شوند با شکلگیری این تغییر رویههای دستیابی به اهداف کلی و جزئی نیز تغییر میکنند. (سکاییان، 1385، ص 41)
4 . تغییر در تسهیلات و منابع اطلاعات : علاوه بر تغییرات ساختاری که جهت آنها به سویطراحی آرگونومیک (امنیت و برای محیط کار) میباشد. ورود فناوریهای نوین به مدرسه این امکان را میدهد که دانش آموزان و معلمان بتوانند از اطلاعات روز جهان در سطحی وسیع آگاهی یابند. همچنین ابزارهای جانبی مانند میکروسکوپهای دیجیتالی، نرم افزارهای مختلف تحقیقاتی و غیره این امکان را فراهم میکند که دانش آموزان ارتباط نزدیکتری با محتوای آموزشی برقرار نمایند.(همان منبع، ص 31)
5 . تغییر در تواناییهای حرفایی کارکنان مدرسه، بویژه معلمان : به موازات توسعهی فناوریهای نوین در مدرسه این احساس نیاز در کارکنان شکل میگیرد که تواناییهای خود را بالا برده و به مهارتهای اساسی در سطح وسیع دست یابند. (زمانی 1386، ص 32)
6 . تغییر در میزان مشارکت جامعه : همان طور که مشخص است فناوری نوین این امکان را فراهم میکند که
تعادل میان مدرسه یا جامعه (والدین، بنگاههای علمی، صنعت و مؤسسات خصوصی، سازمانهای اجتماعی، مذهبی و حرفهایی و هم چنین سایر مؤسسات آموزشی) بطور چشمگیری افزایش یابد . (همان منبع، ص 32)
7 . تغییر در شیوه ارزشیابی : ارزشیابی هم شامل ارزشیابی از دانش آموزان و هم ارزشیابی نظام آموزشی به عنوان دو جنبهایی که کاملاً در هم تنیده هستند، میباشد. ارزشیابی کلی نظام آموزشی به عنوان بررسی جهت تعاملات میان نظام آموزشی با ابعاد مختلف جامعه مانند صنعت، دانشگاه و ... سنجیده میشود. فناوری نوین این امکان را میدهد که ارزشیابی دانش آموزان به جای شیوهی قلم و کاغذ، روش ترکیبی و تحولی باشد به گونهای که متناسب با ویژگیهای هر دانش آموز تهیه گردد. (نیک نژادیان، 1388، ص 211)
- ۹۹/۱۱/۰۵