اثرات ادراک زیرآستانهای
با وجود مباحث فراوان در مورد وجود ادراک زیرآستانهای در سالهای اخیر، شواهد زیادی مبنی بر وجود ادراک زیرآستانهای بدست آمده است. در نتیجه این پرسش اصلی این است که در مواجهه با محرکهای زیرآستانهای دقیقاً چه چیزی بدست میآید. آیا ادراک زیرآستانهای نسبتاً بی ضرر است و فقط تاثیرات معنایی کوتاهی دارد یا میتواند بر موضوعات مهمتری همچون زندگی هیجانی و رفتارآشکار تاثیر داشته باشد؟
تاثیرات ادراک زیرآستانهای در ادامه توضیح داده شده است که شامل موارد (الف) همبستههای عصبی، (ب) تاثیرات ارزشی و هیجانی، (ج) تاثیرات معنایی، (د) تاثیرات بر قضاوت اجتماعی و (ه) تاثیرات بر رفتار آشکار (دیجکسترهویس و همکاران، ۲۰۰۵) میباشد.
۲-۱-۳-۲-۱- همبستههای عصبی
به جرات میتوان گفت اولین شواهد فیزیولوژیک برای ادراک زیرآستانه ای را لیبت[۱]، رایت[۲] و فانشتاین[۳] (۱۹۹۷؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱) فراهم کردند. پوست شرکت کنندگان در آزمایش آنها تحریک شد اما نتوانستند آگاهانه آن را گزارش کنند. با این حال، تغییرات الکتریکی در اطراف مغز نشان داده شد. آنها در پژوهش خود شواهد واضحی برای فعالیت مغز در نتیجه ادراک که معطوف به آگاهی هوشیارانه نبود فراهم کردند. بعدها دی هائر و همکارانش (۱۹۹۸) نیز شواهدی بر تاثیرات نورولوژیکی تحریک زیرآستانهای گزارش کردند.
۲-۱-۳-۲-۲- اثرات هیجانی و ارزشی
در سال ۱۹۶۸ زاجونک[۴] ایدهٔ مواجهه صرف را بیان نمود که به معنای دوست داشتن بیشتر محرک در اثر مواجهه بیشتر با آن بود. در ابتدا کانست – ویلسون[۵] و زاجونک (۱۹۸۰) توضیح دادند که حتی مواجهٔ زیر آستانهای با یک محرک، نگرش فرد به سمت این محرک را افزایش میدهند. در آزمایش آنها، آزمودنیها با ده چند ضلعی هرکدام ۵ بار و به مدت ۱ میلی ثانیه مواجه شدند. بعد از آن برای آزمودنیها جفتهای چندضلعی قدیمی (قبلاً ارائه شده) و چند ضلعی جدید ارائه شد. برای هر جفت، باید نشان داده میشد که کدامیک از آنها قبلاً ارائه شده و به کدامیک علاقه بیشتری دارند. آزمودنیها اغلب چندضلعی قبلاً ارائه شده را در مقایسه با چند ضلعی جدید را ترجیح داده؛ بدون آنکه قادر به بیان آن باشند که با کدامیک قبلاً مواجه شدهاند. این اثر مواجهٔ کوتاه زیرآستانهای چندین بار دیگر نیز تکرار شد.
۲-۱-۳-۲-۳- اثرات معنایی پایه
دبنر[۶] و جاکوبی [۷] (۱۹۹۴؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱) شواهدی برای پردازش زیرآستانهای معنایی بدست آوردند. در آزمایشهای آنها یک واژه پنج حرفی (مثلاً جمجمه) به صورت زیرآستانهای بر صفحه کامپیوتر نمایش داده شد. بعد از ارائه واژه، آزمودنیها با کلمههای ناقص مواجه شده که دارای ۳ حرف یک واژه بود (مثلاً جمج…) از آنها خواسته شد واژهای پنج حرفی ساخته تا واژه ارائه شده را تکمیل کند. در برخی شرایط، مجبور به عدم انتخاب واژههای قبلاً مواجه شده بودند. در مقایسه با گروه کنترل (که در آن واژهٔ یکسان بدون مواجهه قبلی با یک واژه زیر آستانهای ارائه شد) درخواست عدم استفاده از واژهٔ زیر آستانهای ارائه شده منجر به استفادهٔ بیشتر آن شد. با این تکلیف شواهدی در تایید پردازش معنایی واژه بدست آمد درحالیکه در همان زمان اطمینان وجود داشت که این واژه آگاهانه ادراک نشده است.
۲-۱-۳-۲-۴- قضاوتهای اجتماعی
برق[۸] و پیتروموناکو[۹] (۱۹۸۲؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱) نشان دادند که سازههای صفت فعال شده، زیرآستانهای بر شکل گیری عقیده ما در مورد دیگران تاثیرگذار است. شرکت کنندگان در آزمایش آنها با واژههای واقعی زیرآستانهای در نقاط مختلف صفحه مواجه شده و از آنها خواسته شد که محل هر کدام از آنها را تشخیص دهند. بسته به شرایط آزمایشی، صفر، ۲۰ یا ۸۰ درصد واژهها مرتبط با صفت خصومت بود. بعد از تکمیل این تکلیف، شرکت کنندگان با توصیف کوتاهی از فردی مواجه شده که با او به روشی خصمانه به طور مبهم رفتار میشد. عقیده آنها در مورد این شخص با مواجهه زیرآستانهای واژهها تحت تاثیر قرار گرفت؛ یعنی واژههای خصمانهتر قبلی منجر به شکل گیری عقیده منفیتر شد.
۲-۱-۳-۲-۵- رفتار
پژوهشهای اخیر، تبیین نمودهاند که سازههای صفت فعال شده و کلیشههای اجتماعی نه تنها تاثیر بر قضاوت در مورد دیگران دادند، بلکه بر رفتار آشکار آزمودنی نیز تاثیرگذار است کلیشهها و صفات فعال شده، رفتار را در خط صفت یا کلیشهٔ خاص هدایت میکند (دیجکسترهویس و ون نیپنبرگ، ۱۹۹۸).
۲-۱-۴- فرایندهای ضمنی
روان شناسی به عنوان یک رشته علمی، به درک فرآیندهای زیربنایی رفتار متمایل شده و در طی دههٔ گذشته، پژوهشگران بیشتری به تاثیر فرایندهای ضمنی بر رفتار علاقه مند شدهاند. این سیر تکاملی در زیر شاخههای رشتههای گوناگون علم روانشناسی مانند روانشناسی عمومی، روانشناسی اجتماعی (گرین والد و باناجی، ۱۹۹۵)، روانشناسی بالینی (گمار[۱۰]، سگال[۱۱]، ساگارتی[۱۲] و کندی[۱۳]، ۲۰۰۱؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱) و اعتیاد دیده میشود.
اخیراً بسیاری از پژوهشگران توضیح دادهاند که افراد، اطلاعات درباره خود و محیط را به صورت آگاهانه (یعنی به صورت آشکار و کنترل شده و هشیار) و ناآگاهانه (یعنی در سطحی ناهشیار و خودکار و ضمنی که فراتر از آگاهی است) پردازش میکنند (فازیو، گرین والد و همکاران، ۲۰۰۲). فرآیندهای ضمنی از فرآیندهای آشکار متمایز است در حالیکه فرآیندهای آشکار اشاره به فرآیندهای شناختی داشته که فرد به طور آگاهانه از آن آگاه است (همچون حافظه، قضاوت، توجه)، فرآیندهای ضمنی فراتر از آگاهی هشیارانهٔ فرد هستند (گرین والد و باناجی، ۱۹۹۵). فرایندهای ضمنی نمایانگر شکلهای خودبخودی رفتار بوده و غیر هدفمند، خودکار و ناآگاهانه هستند. از طرف دیگر فرآیندهای آشکار از طریق درون نگری قابل دست یابی است و با خواست و اراده فرد تغییر مییابند؛ بنابراین آگاهی از فرآیندهای آشکار ضرورتاً به معنای درک و کسب اطلاعات مفیدی از تاثیرات فرآیندهای اطلاعات ضمنی (که ادراک کننده از آن آگاه نیست).
با وجود علاقه زیاد به فرآیندهای ضمنی، تقریباً توجه کمی به معنای فرآیند ضمنی معطوف شده است. با این حال در سالهای اخیر پژوهشهایی در این زمینه انجام شده است (دی هائر، ۲۰۰۶).
گرینوالد (۱۹۹۷) بیان میکند که دو فرایند آشکار و ضمنی ممکن است به طور همزمان و مستقل از یکدیگر روی داده، در نتیجه احتمال ناهمخوانی برای آنها وجود داشته، به این معنا که گزارش آشکار افراد همخوان با پاسخ ضمنی آنها نباشد. چندین روش برای تمایز فرایندهای ضمنی از آشکار وجود دارد. روشهای سنجش فرآیندهای ضمنی شامل موارد: تکلیف نام بردن رنگ استروپ (استروپ[۱۴]، ۱۹۳۵؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)؛ تکالیف آشکارسازی نقطه (مک لئود، روترفورد[۱۵]،۱۹۹۸؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)؛ روشهای تکلیف دوگانه (برق و چارت راند[۱۶]، ۲۰۰۰؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)، مقیاسهای حافظه یادآوری آزاد (طبقه بندی) (برق، ارت راند،۲۰۰۰؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)، تکالیف واژههایی متشابه الصوت (آیسنک، ۱۹۹۱؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)، آزمونهای تداعی ضمنی (گرین والد، مگ قی و شوارتز[۱۷]،۱۹۹۸؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)، تکالیف تکمیل اصل کلمه (کرسنر[۱۸] و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)، پردازش مکرر (هاشر[۱۹] و زاکس[۲۰]، ۱۹۷۹؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)، تشخیص ادراکی (کرسنر و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱) و تکالیف تصمیم گیری واژگانی (کرسنر و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱)، میباشد.
[۱]Libet
[۲]Wright
[۳]Feinstein
[۴]Zajonc
[۵]Kunst-Wilson
[۶]Debner
[۷] Jackoby
[۸]Bargh
[۹] Pietromonaco
[۱۰]Gemar
[۱۱]Segal
[۱۲]Sagrati
[۱۳]Kennedy
سایت های دیگر:
پایان نامه معسر |
پایان نامه گرایش جزا و جرم شناسی : مطالعه تطبیقی شهادت شهود در حقوق کیفری ایران |
- ۹۹/۰۲/۱۹