4.1 مقدمه 79
4.2 تصریح الگو 79
4.3 آزمون اعتبار محدودیت های گشتاوری 82
4.4 برآورد الگو 83
4.5 تفسیر نتایج حاصل از برآورد الگو 86
4.6 جمع بندی 87
5 فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات 88
5.1 مقدمه 89
5.2 خلاصه پژوهش 89
5.3 پیشنهادات 91
5.4 پیشنهادات برای پژوهش های بعدی 92
6 منابع 93
6.1 منابع فارسی 93
6.2 منابع انگلیسی 96
7 پیوست 99
فهرست جداول و نمودارها
جدول 1 بدترین و بهترین کشورهااز نظر شاخص کسب و کار اکونومیست 46
نمودار نمودار راداری ایران در سال 2009 50
جدول2 نتایج حاصل از تخمین مدل 85
1 فصل اول:کلیات پژوهش
1.1 بیان مساله
انباشت سرمایه به عنوان یکی از پیش نیازهای اساسی در فرایند رشد اقتصادی میباشد که میتواند از منابع داخلی یا خارجی تامین گردد. منابع مالی خارجی به عنوان مکملی برای پسانداز داخلی میباشد. از مهمترین راههای ورود منابع مالی خارجی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) میباشد.
فواید سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) شامل جذب سرمایه، تکنولوژی روز، دانش جدید، بالا بردن توانایی مدیریت، افزایش اشتغال، بهبود تراز پرداختها و افزایش قدرت رقابت است. براساس مطالعات، سرمایه گذاری خارجی تابع عوامل زیادی از قبیل نرخ بازگشت سرمایه، باز بودن اقتصاد، زیرساختها، رشد اقتصادی، سرمایهگذاری داخلی، منابع طبیعی، سرمایه انسانی، تورم، نرخ ارز، بدهی خارجی، وضع مالی دولت و اندازه بازار میباشد.
یکی از موارد بسیار موثر بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) وضعیت مقررات در کشورهای میزبان میباشد. مقررات به طور نسبی میتواند به صورت مانعی برای ورود سرمایهگذاران به عرصه تولید میباشد. مانعی که هم میتواند بر سر راه سرمایهگذاران داخلی و هم سرمایهگذاران خارجی (به صورت شدیدتر) باشد. مثلا اگر مالکیت خارجیان بر دارائیهای داخل کشور ممنوع باشد، انگیزه سرمایهگذارن را، برای سرمایهگذاری، کاهش میدهد.
هزینههای مقررات به دو صورت پولی و زمانی میباشد. هزینههای پولی، هزینههایی است که در انجام فرایند سرمایهگذاری و یا در طول بهرهبرداری از سرمایهگذاری، به عواملی غیر از عوامل تولید باید پرداخت گردد مانند هزینههایی که برای ثبت شرکت باید پرداخت گردد و یا هزینههایی که براساس قانون باید به عوامل تولید بیشتر از هزینه مستقیم تولید باید پرداخت گردد مانند هزینههایی که براساس قانون کار به صورت حق مسکن و . باید پرداخت گردد. هزینههای زمانی هم، هزینههایی است که به سرمایهگذاران، به دلیل از دست دادن زمان تحمیل میشود. آنچه که در دنیای امروز بسیار مهم میباشد مسئله زمان است. قوانین پر پیچ و خم که اکثرا زمانبر هم میباشند سرمایهگذاران را از فرصتهای سرمایهگذاری دور مینماید.
بعضی از اثرات منفی بالا بودن مقررات در فضای کسب وکار را میتوان این گونه برشمرد:
بزرگ شدن بخش غیررسمی اقتصاد و ایجاد بازار سیاه که به خاطر فرار از هزینههای ناشی از مقررات یا گریز از مراحل پر پیچ و خم مقررات، به وجود میآید
کاهش سرمایهگذاری در اقتصاد و به تبع آن بالا رفتن میزان بیکاری در کشور و کاهش رشد اقتصادی کشور.
امروزه موسسات بین المللی زیادی، شاخصهایی را در زمینه آزادی و سهولت مقررات فضای کسب و کار ارائه میدهند که در ادامه به برخی از این موسسات اشاره خواهد شد.
بعضی از قوانینی که بر فضای کسب و کار و ورود به آن تاثیر میگذارد میتوان به قانون کار، قوانین بازنشستگی و از کارافتادگی، قانون تامین اجتماعی، قانون مالیات، قوانین مربوط به مالکیت، قانون ورشکستگی و قانون تجارت اشاره نمود. این فراوانی قوانین به صورت موانعی بر سر راه ورود بخش خصوصی به فضای تولید کشور میباشد که میتوان با حذف یا اصلاح برخی از این قوانین، راه را برای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران داخلی و خارجی هموار کرد. اصلاح قوانین موجود باید سه ویژگی مهم را دربرگیرد. اول اینکه تعداد مراحل قانونی انجام یک فعالیت تا حد امکان کاهش یابد. در مرحله بعد باید هزینههای ناشی از قانون تا حد ممکن کاهش یابد و مهم تر از همه مدت زمان اجرای یک فرایند قانونی کاهش یابد.
1.2 پیشینه تحقیق
در گذشته تصور بر این بود که بنگاهها اقتصادی برای فعالیت تنها نیاز به ثبات اقتصادی سیاسی دارند اما در دهه 1990 میلادی اهمیت فضای کسب و کار در ادبیات اقتصادی مطرح شد و از سال 2004 که بانک جهانی اقدام به انتشار وضعیت فضای کسب و کار کشورها نمود، این تلاش در دولتمردان بیشتر کشورها بوجود آمد که فضای کسب و کار کشورها را برای سرمایهگذاریها مساعد سازند.
پژوهشهای صورت گرفته در این موضوع را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول پژوهشهایی که به بررسی تاثیر مقررات بر اقتصاد میپردازد. دسته دیگر، پژوهشهایی است که به بررسی تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) بر رشد اقتصادی میپردازد و در نهایت پژوهشهایی که به تاثیر همزمان سرمایه گذاری مستقیم خارجی و متغیر دیگری بر رشد اقتصاد را بررسی میکند.
از پژوهشهای دسته اول به مقالهای که توسط نورمن لویزا[1](2005) به همراه ماریا اویدا[2]و لوئیس سرون[3] انجام شده است، میتوان اشاره کرد. این پژوهش تحت عنوان”بررسی تاثیر مقررات بر رشد اقتصادی و بخش غیررسمی” نهایتا به این نتیجه رسیده که مقررات زیاد به خصوص در بازار کار و تولید منجر به کاهش رشد اقتصادی و تحریک بخش غیررسمی میشود.
در ایران نیز پژوهشهایی در مورد تاثیر مقررات بر رشد اقتصادی صورت گرفته است اما متغیری که به عنوان پروکسی نقش قانون میباشد متفاوت است. در بعضی مقالات از شاخص فساد و در بعضی دیگر از شاخص آزادی اقتصادی استفاده گردیده است. در ادامه به چند مورد اشاره میشود.
در تحقیق شهرزاد برومندجزی (1387) با عنوان”فساد، سرمایهگذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی(مطالعه موردی ایران)” اثر فساد را بر رشد اقتصادی ایران از طریق اثرات آن بر سطح و ترکیب مخارج دولت و سرمایهگذاری بخش خصوصی تحلیل میکند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فساد اثرات منفی بر رشد اقتصادی کشور داشته است.
مرتضی سامتی و همکاران(1385) در مقاله خود با عنوان”تاثیر آزادی اقتصادی بر درآمد سرانه و رشد اقتصادی (با رهیافت Panel Data)”به بررسی اثر آزادی اقتصادی بر درآمد سرانه پرداخته و با استفاده از دو مدل که از ترکیب مدلهای کارلسون[4] و لاند استروم[5] و مدل دادههای تلفیقی پویای وینهلد[6] به دست آمدهاند به بررسی اثر آزادی اقتصادی بر رشد اقتصادی طی سالهای 2003 – 1980در 87 کشور پرداخته است. نتایج حاکی از اثر مثبت آزادی اقتصادی بر سطح درآمد سرانه و رشد اقتصادی کل نمونه است. از بین اجزای آزادی اقتصادی استقلال قضایی و امنیت حقوق مالکیت، پول سالم و ضوابط و قوانین مربوط به بازارکار، اعتبار و کسب و کار بیشترین اثر را بر درآمد سرانه دارند.
در مقاله سید علی اکبر رزمی و همکاران(1388) باعنوان”تاثیر آزادی اقتصادی بر رشد اقتصادی با رویکرد مکتب نهادگرا: بررسی علی” نیز به تاثیر مثبت بین آزادی اقتصادی بر رشد اقتصادی تاکید شده است.
دسته دوم پژوهشها که به بررسی تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) بر رشد اقتصادی میپردازد،
اسحاق تانسن[7] (2003) در مقالهای با عنوان”آیا FDI ، رشد اقتصادی کشورهای کمتر توسعه یافته را شتاب میدهد؟” به این نتیجه رسید که FDI بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه اثر مثبت میگذارد ولی برای کشورهای کمتر توسعه یافته به نتیجه روشنی دست نیافت.
اسلاتر و فورد[8] (2001)، در تحقیقی به بررسی اثرات FDI بر رشد اقتصادی کشورهای آسه ان[9] طی سالهای1996-1970 میپردازند و در نهایت به این نتیجه میرسند که سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) نه تنها منجر به تحریک رشد اقتصادی این کشورها میگردد بلکه اثر آن از سرمایه انسانی و عوامل تکنولوژیک هم بیشتر میباشد.
سید صفدر حسینی(1385) با بررسی” تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی ایران” نشان داد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد و سرمایه انسانی اثر آنرا تقویت میکند. کریم اذربایجانی(1388) نیز نشان داد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی تنها درکوتاه مدت بر رشد اثر می
گذارد که این اثر هم منفی میباشد.
بهروز هادی زنوز و پروانه کمالی دهکردی (1388) در مقالهای با عنوان” اثر FDI بر رشد اقتصادی کشورهای میزبان منتخب” به این نتیجه رسیدند که سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت میگذارد و همچنین درجه توسعهیافتگی کشورها بر جذب FDI اثر گذار میباشد.
در نهایت مطالعاتی که به بررسی تاثیر متغیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) به همراه متغیری دیگر بر رشد اقتصادی میپردازد.
ماتیاس بوس[10] و خوزه لوئیس گرویزارد [11]در مطالعهای که در دو نوبت انجام دادند به این نتیجه رسیدند که مقررات بیش از اندازه در کشورهای با مقررات بالا، رشد اقتصادی ناشی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) را محدود میکند. این مطالعه نشان داد که نتایج براساس مدلهای اقتصاد سنجی مختلفی که استفاده میشود، متفاوت میباشد.
در پژوهشی که لایورا الفارو[12] و همکاران (2000) تحت عنوان”سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) و رشد: نقش بازارهای مالی محلی ” انجام دادند نشان داد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) نقش مهمی در رشد اقتصادی دارد در حالی که توسعه بازارهای مالی محلی برای این اثرات مثبت نقش بسیار مهمی دارد.
- ۹۹/۰۲/۰۷