gl/l (1067)
عنوان:
حکومت از دیدگاه حضرت علی علیه السلام
تهیه کننده:
مرضیه ذوقی فیاض
شماره پرسنلی: 30636130
بهار 87
فهرست
ترجمه 1- نامه به مالک اشتر……………………………………………. 3
ترجمه 2- وظایف مسئولین…………………………………………….. 4
ترجمه 3- آرمان حاکمیت…………………………………………………. 6
ترجمه 4- رابطه دولت با ملت………………………………………….. 8
ترجمه 5- کنترل قدرت 1…………………………………………………. 9
ترجمه 6- مسئولیت دولت………………………………………………. 10
ترجمه 7- پایگاه مردمی دولت…………………………………………. 11
ترجمه 8- نقش اخلاق در حکومت ……………………………………. 13
ترجمه 9- مشاوران و مسئولان دولتی…………………………….. 14
ترجمه 10- انتخاب وزیران و معاونان……………………………… 15
ترجمه 11- سیاست مدیریت و وظایف دولت……………………. 16
ترجمه 12- پاسداری از سنت ها و پرهیز از بدعت گذاری….. 17
ترجمه 13- رابطه دولت با علمای دین………………………………. 17
ترجمه 14- هم آهنگی ارکان دولت و ملت………………………….. 18
ترجمه 15- ارتباط و انسجام نهادهای دولت و ملت…………….18
ترجمه 16- نیروهای مسلح………………………………………………19
ترجمه 17- گزینش قوای مسلح………………………………………..20
ترجمه 18- ملاک ارزشها…………………………………………………. 21
ترجمه 19- محور حکومت و حل اختلاف……………………………. 22
ترجمه 20- شرایط قضاوت در محاکم اسلامی…………………… 22
ترجمه 21- گزینش ها…………………………………………………….. 23
ترجمه 22- مالیات………………………………………………………….. 24
ترجمه 23- امور اداری و دفتری………………………………………. 25
ترجمه 24- تجارت و صنعت……………………………………………. 28
ترجمه 25- حقوق عامه مردم……………………………………………. 29
ترجمه 26- ایتام و سالخوردگان………………………………………. 31
ترجمه 27- دولت مردان در میان مردم……………………………… 32
ترجمه 28- رابطه مستقیم مسئولان با مسائل جاری کشور…33
ترجمه 29- دولت مردان و عبادت و بندگی……………………….. 35
ترجمه 30- زیان های جدایی دولت از ملت………………………… 36
ترجمه 31- عوامل نفوذی و فرصت طلب…………………………… 37
ترجمه 32- شرایط معاهده و صلح با دشمن……………………. 38
ترجمه 33- حرمت نفوس ملت………………………………………….. 39
ترجمه 34- پرهیز از خود محوری……………………………………. 39
ترجمه 35- حاکمیت اخلاق در دولت…………………………………. 40
ترجمه 36- نکاتی در مدیریت………………………………………….. 40
ترجمه 37- کنترل قدرت 2……………………………………………….. 40
ترجمه 38- دعا و استمداد از خداوند در راه انجام مسئولیت……….41
منابع و مآخذ………………………………………………………………….42
ترجمه 1 : نامه به مالک اشتر
این است فرمان بنده خداوند علی (ع) فرمانروای مؤمنان به« مالک ابن حارث اشتر» آن هنگام که تصدی امور خطه مصر را بدو سپرده است تا مالیات آن سرزمین را بگیرد و با دشمنان بجنگد و به اصلاح مردمش بپردازد و شهرها را آباد کند.
توضیح:
امام علی (ع) خود را بنده نامیده قبل از آنکه امیر مؤمنان بخواند و این هشداری است به کسانی که به مقام و عنوانی دست می یابند: فراموش نکنند. در همه حالات بنده خدایند و در برابر او مسئول. جاه و مقام آن ها را غافل نسازد، و رسم طغیان و جفا کاری را پیشه ننمایند در بندگی خداوند بکوشند تا بتوانند خدمتگزار صالح برای دین و امت باشند.
حاکم و زمامدار یک کشور و همچنین عمال و عوامل او در سطح مملکت اعم از شهر و روستا چندین وظیفه مهم دارند که عبارتند از:
الف- تأمین بودجه های مورد نیاز از طریق مالیات براساس مقررات قانونی و شرعی و صرف آن در مصالح عمومی.
ب – جهاد و دفع فتنه دشمنان خدا و خلق که همیشه و همه جا بوده و هستند و ملت و مملکت را به تباهی می کشند.
ج- سازمان دادن به نیروهای مردمی و سامان دادن به زندگی آنها در ابعاد مختلف مادی، هنری، فرهنگی، دینی، حقوقی وغیره.
د – عمران و آباد سازی کشور در جهت رفاه مردم و تأمین نیازهای عمومی و خدمات شهری و اصلاح جاده ها و تأمین نیازها، احداث مدارس، بیمارستان ها و غیره.
ترجمه 2 : وظایف مسئولان
امیر مؤمنان مالک را امر می کند به تقوای خداوند و گزینش طاعت او و پیروی آنچه در کتاب خود «قرآن» بدان فرمان داده، از واجبات و سنتها، که هیچ کس خوشبخت نمی شود، مگر به طاعت آن، و بدبخت نمی گردد، جز به انکار وضایع نمودن آن و باید با قلب و دست و زبان، خدا را یاری نماید. زیرا او عهده دار است که یاری کند کسی را که به یاری خدا برخاسته و عزت بخشید آنکه را در اعزاز او همت گماشته است و باید به پیکار با شهوات نفس برخیزد و سرکشی های آن را سرکوب کند چه آنکه نفس فرمانده بدیها است مگر آنکه مشمول ترحم الهی باشد.
توضیح:
مسئولان در جامعه اسلامی قبل از هر چیز موظف به خود سازی هستند یعنی تقوا و پرهیزگاری و تعبد و تسلیم در برابر اوامر خداوند و باید عمل به دستورات خدا را سرلوحه خود سازند و دیگران را به عمل آن فراخوانند تا احکام الهی ضایع نگردد.
تنها راه خوشبختی، تقوا و تعبد و تسلیم است همان گونه که سیه روزی در تخلف و معصیت می باشد.
باید زبان و عمل و قلب مؤمن و در حقیقت سراسر وجودش در خدمت خدا و مردم باشد و با خلوص و ایمان از حوزه اسلام و مسلمین حمایت نمایند و این از وظایف اولیه دولت اسلامی است.
وعده و تعهد الهی بر این است که هر که به یاری او شتافت یاری اش کند و در این صورت دولت را از مخالفت و دشمنی هیچ کس هراسی نباشد.
باید فتنه نفس اماره را کوچک نشمرد که دشمن بیش از هر دشمن دیگری خطرناک است و از توطئه ها و وسوسه های آن باید هراسید و برای پیروزی بر آن از خداوند یاری جست و زمامداران بیش از آنچه از دشمنان خارجی و بیرونی هراسانند باید از خطر هوای نفس و خود محوری ها و نفس پرستی ها هراسان باشد.
ترجمه 3 : آرمان مالکیت
بدان ای مالک! من تو را به سرزمینی فرستادم که قبل از تو دولت های دیگر، اعم از دادگر و یا بیدادگر بر آن حکمران بوده اند و مردم بدان گونه بر تو می نگرند که تو نسبت به دولت های پیشین و درباره تو آن گویند که تو نسبت به آنان گوئی و همانا بدانچه خدا بر زبان بندگانش جاری می سازد می توان انسان های صالح را شناخت. پس باید بهترین اندوخته ها در نظر تو ذخیره عمل صالح باشد اینک زمام هوای نفس بدست گیر و بر حرص خویش مسلط باش و از آنچه برای تو حلال نیست خودداری کن که مبارزه با نفس در آنچه می پسندد و یا نمی پسندد عین انصاف است.
توضیح:
زمین و حکومت آن همیشه برای اشخاص بخصوص نخواهد بود بلکه در تغییر و تحول است. از این رو آنانکه به قدرت و حکومت می رسند با این تصور با ملل که همواره حاکم بر زمین خواهند بود خود را گم نکنند! و غرور جاه و قدرت، چشم آنان را نگیرد.
رفتار دولت مردان پیوسته زیر نظر مردم، و در محکمه وجدان عمومی جامعه تحت پیگرد و بررسی است و نباید پنداشت که وجدان عمومی خفته و اعمال و رفتار حکومت از نظرها پنهان است و تو که امروز به حکومت میرسی باید به سرنوشت دیگران و قضاوتی که جامعه و مردم درباره آنان نموده و می نمایند بنگری و راهی را برگزینی که از نظر خدا و مردم محکوم نباشد که اگر امروز مردم نتوانند لب به شکایت بگشایند ولی تمام آنچه می کنی در پرونده تاریخ ثبت است.
عمل حاکم قبل از هر چیز در دادگاه عدل الهی تحت پیگرد است که به اراده خداوند به محکمه عمومی جامعه نیز کشیده می شود از اینرو است که می توان قضاوت عمومی نسبت به دولت ها را معیار سنجش صلاح و فساد آنان قرار داد.
نباید پنداشت که هدف واقعی انسان تأمین هدف های مادی و مال و جاه و عنوان و لذات نفسانی است تکرار مسئله هوای نفس و خطرات آن و توصیه به تقوی و خویشتن داری و رهایی از بندهای نفسانی در کلام امام علی (ع) نشانگر این واقعیت است که بزرگترین دشمنان و ریشه همه انحراف ها و خطاها همان نفس اماره انسانی است.
ترجمه 4 : رابطه دولت با ملت
قلب خویش را با مهر و محبت به رعیت سرشار ساز و برای آنان درنده ای خونخوار مباش که لقمه از دهان آن ها بگیری زیرا مردم دو دسته اند: یا برادر دینی توأند یا انسان هایی هستند همانند تو که از آنان لغزش سر می زند ودستخوش انحراف می شوند و به عمد یا سهو دستشان به گناه آلوده می گردد. بنابر این از عفو و گذشت خویش آنان را بهره مند ساز زیرا تو ما فوق آنهایی و امام تو مافوق تو و خداوند مافوق امام توست. او کار مردم را به تو سپرده و بدینوسیله تو را به آزمایش نهاده با خدا اعلام جنگ مکن که از انتقام او نتوانی گریخت و از عفو و رحمت و بی نیازی نخواهی بود.
توضیح :
رابطه دولت و ملت باید براساس مهر و محبت باشد نه از نوع رابطه ظالم و مظلوم و نتیجه رابطه محبت و احساس آن است که دولت از حمایت ملت همواره برخوردار گشته و زمینه مخالفت و شورش و نفرت از میان می رود و مخالفت و شورش ملت ها علیه دولت ها ناشی از بی مهری ها ودیکتاتوری هاست.
خطا و لغزش از لوازم طبیعی انسان است و گناه ناکرده در جهان بسیار اندک است. بنابراین نمی توان یک انسان را به دلیل ارتکاب برخی جرائم قابل اصلاح و اغماض، طرد و نفی کرد و باید انسان خطا کار ارشاد و تربیت شود و در این کار باید تا آنجا که مقدور است از عفو و گذشت یاری گرفت که این خود عاملی در جهت جذب انسانهای منحرف خواهد بود.
نظام جامعه بشری بر این قرار دارد که فرد یا افرادی زمام اداره امور اجتماعی انسان را بدست گیرند و سامان دهند و این خود اضافه بر مسئولیت زمامداران امتحانی است برای آنها که وقتی زمام کار مردم را بدست می گیرند چگونه عمل می کنند بنابر این باید بکوشند از این امتحان سالم بدر آمده تا در بوته آزمایش سیه روی نگردند.
ترجمه 5 : کنترل قدرت 1
از عفو پشیمان نشو، و از عقوبت خوشنود مباش و به مجازات کاری که راه حل دارد شتاب مکن و مگو که من فرمانروایم و هر آنچه گویم آن کنم، چه این پندار قلب را تباه و ایمان را ضعیف می سازد و آدمی را کبر و عجب دست دهد به عظمت ملک خدا مافوق خود بنگر و از سیطره او بر تو در آنچه عاجز از آنی یاد کن که این از خود بینی و غرور می کاهد و از تند روی بازت می دارد و عقل از دست رفته را به تو بر می گرداند زنهار که با خود بزرگ بینی به رقابت با خدا برخیزی و در جبروت بدو تشبیه جویی! که خداوند هر جبار و مستکبری را خوار و ذلیل خواهد کرد.
توضیح :
باز هم سخن از حاکمیت اخلاق و ایمان و عفو و گذشت و عواطف انسانی است. امام با بیانات و عبارات مختلف تأکید دارد که حاکم اسلامی نباید در پناه قدرت ایفای نقش کند زیرا در این صورت چه فرقی میان حاکمیت الهی و حکومت طاغوتی، آنچه روح حاکم در حکومت الهی است معنویت عشق، محبت و رابطه براساس اعتقاد و آرمان مشترک الهی و عمل برای خدا و اخلاق اسلامی و خصائل انسانی است نه استقرار بر اریکه قدرت.
ترجمه 6 : مسئولیت دولت
در آنچه با سرنوشت تو و بستگان ودیگر مردم مورد علاقه ات بستگی دارد بخدا و مردم انصاف بده و گر نه ظالم خواهی بود و کسی که در حق بندگان خدا ستم کند خداوند خصم اوست و هر آنچه خدا خصم اوشود عذر و بهانه اش مردود است و به محاربه با خدا برخاسته تا اینکه توبه کند و از گناه دست بکشد و هیچ عملی برای زوال نعمت و نزول عذاب مانند ظلم و ستم نیست چه خداوند دعای مظلوم را می شنود و هم او در کمین ستمگران است.
توضیح :
دولت مردان باید انصاف و حق و عدل را در پیشگاه خدا و خلق آرمان خویش سازند بر خدا تمرد نکنند و قوانین او را زیر پا نگذارند و حقوق بندگان خدا را ضایع نگردانند.
بی انصافی و حق کشی ظلم است.
ظلم مخاصمه و محاربه با خداست.
مخاصمه و محاربه با خدا بد فرجام است.
حاکم می تواند از گناه خود توبه کند و به راه خدا باز گردد.
ظلم قوی ترین عامل نکبت و زوال نعمت است.
خداوند در کنار مظلوم و او در روی ظالم قرار دارد.
ترجمه 7 : پایگاه مردمی دولت
باید بهترین کارها در نظرت کاری باشد که بیشتر در شاهراه حق بوده و شعاع عدل در آن گسترده تر و خشنودی رعیت را فرا گیرتر باشد زیرا نارضایتی عامه مردم رضایت خواص را بی ارج و بی اعتبار می سازد و نا رضایتی خواص با خشنودی عامه قابل اغماض است و احدی از مردم برای حکومت پر خرج تر در حال رفاه و بی فایده تر در شداید و گریزان تر از انصاف و پر توقع تر در خواسته ها و ناسپاس تر در بخشش ها و عذر ناپذیرتر هنگام خودداری از عطاها و کم صبرتر در ناملایمات روزگار مانند خواص نیست و همانا ستون دین و انبوه مسلمین و پشتوانه ای در برابر دشمنان توده افراد امت اند پس باید با آنان رو کنی و به ایشان تمایل جوئی.
توضیح :
دولت مردان به جای علاقه به مقام، عنوان، مال و شهرت باید به چیزی دیگر بیاندیشند و عشق بورزند: حق، عدل و رضای مردم.
هر جامعه ای دارای اقشار مختلف است که در یک تقسیم بندی کلی در دو طبقه اصلی، خلاصه می گردد: یکی عامه که توده مردم هستند دیگری خواص، که کمترین قشر و معدود جامعه هستند و حکم باید توده مردم را نگه دارد و با جلب اعتماد و رضای آنان پروائی از نارضائی خواص که اقلیتی ناچیزند نداشته باشد و عامه مردم همیشه پشتیبان دین و در کنار امت مسلمان و سپر بلا در برابر دشمنان اند، پس باید اینها را نگهداشت و با جلب اعتماد و احقاق حقوق حقه آنها و رسیدگی به حال ایشان این پشتوانه قدرت را حفظ کرد که یک حکومت الهی و مردمی در میان مردم باید پایگاه داشته باشد نه آنکه وابسته به اشراف و چهره های سرشناس باشد.
ترجمه 8 : نقش اخلاق در حکومت
و باید دورترین افراد رعیت از تو کسی بادش که اصرار به رعیت جویی مردم دارد چه آنکه در مردم عیب هائی است و حاکم به پرده پوشی آن از همه سزاوارتر است. پس عیب های پنهان را بر ملا مکن و آنچه بر ملا شده تطهیر و توجیه نما و آنچه پنهان است حکم آن را به خدا واگذار تا آنجا که می توانی اصرار دیگران را بپوشان که خداوند راز تو را که خواهی پنهان ماند، نهفته دارد. از مردم عقده هر کینه را بگشای و ریشه هر انتقامی را از خود بگسل و از هر چیز که تو را نادرست آید دوری گزین و در تصدیق هر سخن چین شتاب مکن زیرا سخن چین دغل کار است هر چند به چهره خیر خواه در آید.
توضیح :
فرمانروای مسلمین نباید به افراد عیب جو که در صدد تخریب دیگرانند میزان داده تا بدینوسیله عیب جویی، سخن چینی و ضربه زدن بر حیثیت دیگران که از ذمائم اخلاقی است در دستگاه حکومت پدید آید و اگر هست از میان برود.
زمامدار باید در حفظ اسرار مردم و پرده پوشی بر معایب پنهان و اصلاح عیوب آشکار تا آنجا که مقدور است و زیانی به دین و مصلحت مسلمین و دولت اسلامی نمی رساند بکوشد و این حقی است که مردم بر گردن مسئولان دارند.
زمام داران نباید کینه از کسی به دل بگیرند زیرا کینه توزی موجب سلب اعتماد و اقدام به عکس العمل های ناروا و در نتیجه شکاف میان دولت و ملت خواهد شد.
ترجمه 9 : مشاوران و مسئولان دولتی
در مشورت های خود به بخیل مجال مده که تو را از بذل و بخشش باز دارد و از فقر بترساند و نه ترسو را در کارها به ضعفت کشاند و نه حریص را که حرص و ولع به ستمکاری را در نظرت جلوه دهد. چه بخیل ترس و حرص اوصافی هستند که از سوء ظن به خداوند ناشی می گردد.
توضیح :
مشاوران صالح و صادق و آگاه و دلسوز رکنی از ارکان دولت اند اینها در سوق دادن مسئولان به راه اصلاح نقش مؤثر دارند در حالی که مشاوران ناصالح عامل انحراف فکری و عملی مسئولان اند.
ترجمه 10 : انتخاب وزیران و معاونان
بدترین وزیران تو آنهایند که برای جنایتکاران پیشین وزارت نموده و یا شریک جنایاتشان بوده اند پس نباید اینان از یاران نزدیک تو باشند زیرا این ها همکار تبهکاران و برادر خوانده ظالمان اند و این در حالی است که تو می توانی به جای آنها افراد شایسته ای را که آگاهی و کارایی لازم را داشته و جرائم و گناهان و انحرافهای پیشینیان را نداشته باشند بیابی که با ستمکاران و گنهکاران معاونت نکرده باشند اینها با خرج کمتری بهترین خدمت را می کنند و با عواطف بیشتری با تو برخورد می نمایند و به دیگران کمتر دل می بندند پس اینان را برای محافل سری و جلسات ویژه برگزین و از اینان کسی را بهای بیشتری بده که حق را گر چه تلخ باشد به صراحت با تو بگوید و از کمترین همکاری با تن در کاری که خدا آنرا برای اولیای خود نمی پسندد، خودداری نماید گر چه آن کار بر وفق میل تو باشد، با افراد پرهیزکار و صادق نزدیک شو و آنان را بگونه ای عادت بده که با تمجید و تعریف بی جا و کارهائی که انجام نداده ای تربیت ندهند زیرا این تملق گوئی ها وسیله عجب و غرور است.
ترجمه 11 : سیاست مدیران و وظایف دولت
مبادا که نیکوکار و بد کار در نظرت یکسان باشند که این خود موجب دلسردی نیکوکاران و تشویق و تجری بدکاران شود لازم است با هر یک از آنها به آنچه پذیرفته اند عمل کنی باید بدانی که هیچ چیزی مانند احسان و نیکوکاری و تخفیف دادن در پرداخت ها و پرهیز از تحمیل های بی مورد موجب حسن ظن ملت نیست به دولت نخواهد بود پس باید کاری کنی که موجبات این حسن ظن میان دولت و ملت فراهم آید. زیرا این حسن ظن و تفاهم بار سنگینی را از دوش تو بر می دارد و همانا به کسی بیشتر خوشبین توانی بود که با او خوب عمل کنی و به کسی بیشتر بدگمان باید بود که با او بد عمل کرده باشی.
توضیح :
یکی از آفات بسیار خطرناک برای یک نظام بی تفاوتی و عدم توجه به ارزشها و لیاقت هاست که از یک سو کاری مهم بدست افراد نا صالح و نا لایق سپرده شده و کار مملکت به تباهی و ویرانی می رود و از سوی دیگر نیروهای مفید و شایسته منزوی گشته که پیامد آن یأس و نا امیدی و خودی و مرگ استعداد ها است و نیز باید میان دولت و ملت رابطه براساس تفاهم و حسن ظن باشد. بنابراین مسئولان و بر دولت است که با ارزشیابی دقیق افراد و شناخت لیاقت ها و استعدادها و آمادگی ها هر یک را به پست لایق و مسئولیت متناسب بگمارند.
ترجمه 12 : پاسداری از سنت ها و پرهیز از بدعت گذاری
سنت شایسته ای را که سران این امت بدان عمل کرده اند و عامل وحدت و مصلحت ملت است نقض مکن و سنت نا شایستی که به سنت های صالحه و پیشین زیان میرساند ابداع مکن که پاداش برای بنیانگذران آن سنت صالحه است و گناه بر کسی که آنرا نقض نماید.
ترجمه 13 : رابطه دولت با علمای دین
با دانشمندان و حکیمان زیاد به بحث و مذاکره نشین تا مصالح کشور را تثبیت کنی و اصول پایداری یک ملت را قوام بخشی.
توضیح:
علما و حکما مغزهای متفکر و اندیشمند یک ملت اند و دیگر اعضا که حکومت نیز جزیی از آن است بمثابه اعضای یک بدن اند که با این مغز و روح نیاز دارند بنابر این یک حکومت صالح آن است که از آرا و افکار و نظرات سنجیده حکیمان و عالمان یاری جسته و مصالح کشور را در مقابل آن تثبیت و موجبات قوام و پایداری دولت را تحقق بخشد.
ترجمه 14 : هم آهنگی ارکان دولت و ملت
بدان که ملت طبقات و اقشاری دارد که صلاح هر یک را با دیگری بستگی است و از یکدیگر بی نیاز نتوان بود این ها عبارتند از : سپاهیان خدا، نویسندگان عمومی و خصوصی، قضات دادگستری، مأموران اجرایی با شیوه انصاف و مسالمت، مأموران مالیات و مقررات سرانه از کفار ذمی و مسلمانان، تجار و صنعت پیشه گان، طبقات پایین و محتاج و فقر جامعه و خداوند برای هر یک سهمی معین و محدوده ای را در کتاب و سنت پیامبر که بعنوان یک آیین نامه محفوظ پیش ماست مقرر داشته است.
ترجمه 15 : ارتباط و انسجام نهاد های دولت و ملت
سپاهیان به امر خداوند دژهای ملت و آبروی دولت و عزت دین و پشتوانه امنیت اند و ملت بدون آنان پایدار نیست. سپاهیان نیز بدون بودجه ای که خداوند از درآمدهای عمومی برای آنان قرار داده تا بوسیله آن با دشمنان بجنگند و نیروها را آرایش و ساز و برگ دهند و پشتوانه نیازهای آنها باشد دوام نخواهند آورد پایداری سپاه و بودجه نیز جز به گروه سوم که قضاوت کارکنان و نویسندگان است نخواهد بود چه این ها معاهدات را استوار می کنند و درآمدها را گرد آوری نموده و در امور جزیی و کلی مورد اعتماد و امانت اند و همه اینها که بر شمردیم سامان نمی گیرند جز به تجار و کسبه و صاحبان حرفه و صنعت که برای کسب درآمد در بازارها گرد آمده و از دسترنج خویش آنان را اداره می کنند که درآمد دیگران برای جبران آن کافی نیست و بالاخره طبقه پائین جامعه که نیازمندان و تهی دستان هستند و باید با مددکاری و اعانه اداره شوند و خداوند برای هر یک از این طبقات راهی گشوده و هر کدام را بر دولت حقی مقرر است که بدان اصلاح امر او شود و دولت حق تکلیف را در این خصوص ادا نخواهد کرد جز با اراده و همت و یاری جستن از خداوند و تصمیم به ملازمت حق و صبر بر آن خواه مسئولیت سبک بوده و یا سنگین باشد.
ترجمه 16 : نیروهای مسلح
از سپاهیانت آن کس را به فرماندهی برگزین که در نظرت خالص ترین و خیراندیش ترین فرد برا ی خدا و پیامبر و امام تو پاکدامن ترین و خردمند ترین افراد بوده و از خشم بپرهیزد و عذر پذیر باشد نسبت به ضعیفان مهربان و به زورمندان بی اعتنا باشد خشونت او را تحریک نکند و ناتوانی او را به عقب نکشاند آنگاه با جوانمردان شرافتمندی که از خاندان های اصیل و صالح و خوش سابقه اند نزدیک و صمیمی باش و نیز با مردان شجاع و سلحشور و سخاوتمند و با گذشت که اینان کانون کرامت و بزرگواری و خوبی ها می باشند . پس از حال آنان آن چنان تفحص و تفقد کن که پدر و مادر از فرزندان شان تفقد می کنند و کاری که بدان تقدیم شان می کنی به نظرت بزرگ جلوه نکند و لطف و عنایتی که بدیشان می کنی حقیر و نا چیز مشمار گرچه کوچک باشد زیرا این لطف و عنایت موجب خواهد شد تا با دلگرمی و صداقت و حسن ظن بیشتری خدمت کنند و از تفقد و دلجویی در پیرامون مسائل کوچک بدلیل آنکه کارهای بزرگتری در پیش است غافل مباش زیرا آنها از امور کوچک در جای خود بهره می گیرند همانگونه که از مسائل بزرگ بی نیاز نخواهند بود.
ترجمه 17 : گزینش قوای مسلح
باید گزیده ترین فرمانده هان سپاهیان در نظرت کسی باشد که با آنان در مساعدت و مساوات پیشگام بوده و از امکانات موجود آنان و عائله شان را برخوردار سازد تا آنان مصمم و یک جهت با دشمن بجنگند. مسلم است که محبت های تو با سپاهیان سبب جذب قلوب آنها بتو خواهد بود و همانا بهترین روشنایی چشم مسئولان گسترش عدالت در سطح کشور و جذب قلوب ملت است و این حاصل نشود جز با آرامش و صفای دل های آنان و خیر خواهی آنان صورت نپذیرد مگر با اینکه در اطراف مسئولان باشند و دولت بر دوش آنان سنگینی نکند تا بسر رسیدن دوران آنها را انتظار کشند. پس خواسته های ایشان را بر آور و همواره از آنان ستایش نمائی و از رنجی که تحمل کرده اند یاد کن زیرا یادآوری مکرر از کارهای شایسته آنان شجاع را به جنب و جوش آورده و وامانده را ترغیب به کار می کند. « انشاالله »
ترجمه 18 : ملاک ارزشها
آنگاه ارزش عمل هر یک را شناخته و آنرا به حساب دیگری مگذار و هیچ کس را از آن ارزشی که دارد پایین تر نیاور و شخصیت یک انسان موجب نشود که کار کوچک او را بزرگ شماری و گمنامی یک شخص سبب نگردد کار بزرگی را که نموده است حقیر شماری.
توضیح :
ارزشها براساس عمل تعیین می گردد.
هیچ کس جز با عمل خود ارزشمند نخواهد بود.
خود باخته شخصیت ها نباید شد، که ارزش ها را شخصیت ها تعیین نمی کنند.
ترجمه 19 : محور حکومت و حل اختلاف
هر آنچه از کارهای سنگین که تو را به رنج می افکند و یا اموری که مشتبه می گردد را بخدا و پیامبرش واگذار که خداوند درباره کسانیکه دوست داشته رهنمود شان دهد فرموده است: «ای کسانیکه ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا و پیامبر و اولی الامرتان را، پس اگر در چیزی کار به مشاجره کشید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید» ارجاع به خداوند گرفتن آیات روشن و صریح کتاب اوست و واگذاری به پیامبر به معنای پیروی از سنت فرا گیر و دور از اختلاف او است.
ترجمه 20 : شرایط قضات در محاکم اسلامی
آنگاه برای قضاوت میان مردم کسی را برگزین که از نظر تو بهترین افراد باشد کسی که در این کار عاجز نباشد از برخورد با طرفین دعوی به لجاجت کشیده نشود در اشتباه و لغزش کاری اصرار نکند در بازگشت به حق آنگاه که آن را شناخت انعطاف پذیر باشد گرفتار طمع نباشد در جستجوی حق کنجکاو بوده و به شناخت ناقص اکتفا نکند. در موارد شبهه احتیاط کند و تنها براساس دلائل کافی حکم نماید و از مراجعات مکرر شاکیان خسته نشود در کشف یک موضوع پر تحمل ترین افراد باشد و چون حق را شناخت با قاطعیت هر چه بیشتر حکم دهد چاپلوسی ها او را مغرور نکند و فریب کاریها او را منحرف نسازد و کسانیکه دارای این صفات باشند اندک اند.
پس نحوه قضاوتش را همواره زیر نظر بگیرد و او را بقدر کافی بخشش کن که بهانه ای نداشته باشد و به مردم محتاج نگردد و او را به نزد خویش گرامی دار بدان گونه که دیگران را مجال طمع در وی نباشد تا از دسیسه دیگران در امان بماند آنچه را گفتم دقیق توجه کن، چه این اسیر دست اشرار بود که آن را برای هواهای نفسانی و به دست آوردن دنیا استخدام کرده بودند.
ترجمه 21 : گزینش ها
کار مسئولان و کارگزارانت را به دقت زیر نظر بگیر و با آزمون صحیح آن ها را بکار گمار و با نظر شخصی نه خود محوری زیرا آنها از ستم و خیانت بدور نیستند و افرادی با تجربه و با حیا را جستجو کن که از خاندان های صالح و پیشگام در اسلام باشند چه اینان از نظر اخلاق برجسته ترین و از جنبه حیثیت قابل اعتماد ترین و کمتر در فکر طمع کاری بوده و در عواقب کارها باریک بین ترند. آن گاه به حد کافی مخارج آنها را تأمین کن که این خود امکان می دهد که در اصلاح خویش بکوشند و از تصرف در اموالی که زیر دستشان می باشد بی نیاز گردند و حجت را بر آنان تمام می کند که عذری برای مخالفت با امر تو با خیانت به امانت تو نداشته باشند پس اعمال آنها را زیر نظر بگیر و ناظرانی از افراد صادق و وفادار بر آنان بگمار زیرا مراقبت پنهانی از اعمالشان آنها را وادار به رعایت امانت و مدارا با مردم می کند و بترس از معاونانت که هر گاه یکی از آنان دست به خیانت زد و بازرسان تو به اتفاق از خیانت او خبر دادند این گواهی کافی است برای آنکه وی را تنبیه نمایی و به اعمالش مؤاخذه کنی و او را خوار و خیانتش را آشکار و ننگ تهمت را بر او هموار داری.
ترجمه 22: مالیات
در گرفتن مالیات به مصلحت پرداخت کنندگان بیندیش که صلاح مردم به دین امر بستگی دارد چه مردم از مالیات و دست رنج پرداخت کنندگان مالیات اعاشه می کنند و باید در فکر عمران کشور باش بیش از آنچه به وصول مالیات فکر می کنی زیرا عمران کشور است که مالیات تأمین می شود و هر که بدون عمران و آباد سازی مالیات بگیرد کشور را خراب کرده و مردم را نابود ساخته است و سرانجام در کار حکومت دوام نخواهد آورد.
ترجمه 23 : امور اداری و دفتری
آن گاه حال نویسندگانت را با دقت بنگر و بهترین را بر کارهای خود بگمار و نامه های محرمانه و اسرارت را به کسانی بسپار که در جهات اخلاقی از همه صالح ترند. آنان که عنوان و مقام سرمست شان نسازد و در خصوص و در حضور دیگران بر تو تجری و جسارت نکنند و یا از روی غفلت مکاتبات کارمندان تو را بدست تو نرسانند و جواب صحیح را از تو نگیرند و به مردم ندهند و در عقد قرارداد های سودمند قوی بوده و در لغو قرارداد های زیان بار عاجز نباشند و به قدرت و منزلت خویش در امور جاهل نبوده که هر کس به قدرت خویش جاهل شد مسلما به قدر و منزلت دیگران جاهل تر خواهد بود و آنگاه انتخاب این افراد تنها براساس تشخیص و حسن ظن و اطمینان شخص تو نباشد زیرا اشخاصی هستند که با ظاهر سازی و خوش خدمتی جلب اعتماد دولت مردان را می نمایند در حالی که از امانت و خیر خواهی آنها خبری نیست.
بلکه ایشان را از شیوه همکاری هایشان با صالحان بیازمای و آن را که در میان مردم به حسن عمل و امانت بیشتر معروف است برگزین که این دقت دلیل بر صداقت تو در برابر خدا و خیرخواهی نسبت به کسانی است که کارشان بتو سپرده شده است و مسئولیت هر یک از امور را به یکی از آنان بسپار که از انجام مسئولیت خطیر خود عاجز نباشد کار زیاد او را پریشان نسازد و هر گاه از مسئولان امور اداری و دفتری تو خطائی سر زند و تو بی تفاوت باشی مسئول و پاسخ گوی آن خواهی بود.
توضیح :
کارمندان اداری باید از صالح ترین افراد مخلص و مؤمن انتخاب شوند تا محرم اسرار حکومت و دولت و دلسوز مردم باشند.
متخلق به اخلاق اسلامی باشند و فریب پست و مقام آنان را از تعهداتی که در برابر خدا و خلق دارند باز ندارد و برای ترفیع رتبه به رقابت و تفوق طلبی نپردازد.
اینان باید حرف و درد دل مردم را به مسئولان مافوق برسانند تا آنان در جریان مسائل جاری باشند و بدانند در اجتماع چه می گذرد و شکوای مردم چیست.
مردم را در مطالب عرض شده به دولت و مسئولان و مدیران بدون جواب نگذارند و به نامه ها پاسخ دهند.
اسیر مقررات و تعهدات خشک اداری نباشند و رتق و فتق امور براساس مصلحت دولت و ملت بعهده گیرند در قرارداد ها جانب مصلحت را منظور داشته و آنچه به مصلحت است منعقد و آنچه به زیان است لغو و نقض نمایند.
اندازه تأثیر و کارآئی خود و دیگران را در قبال مسئولیت پذیرفته شده ارزیابی نموده و براساس ارزشها و لیاقت ها نه براساس روابط و پست ها عمل کنند.
در گزینش افراد جهت اداره امور کشور ظاهر فریبنده یک کارمند کافی نیست بلکه گمراه کننده است لذا سوابق و عملکرد های گذشته و پرونده هر کس باید منظور بوده و براساس آن حدود مسئولیت ها و اختیارات محدود و تعیین گردد.
گزینش افراد صالح برای امور اداری می تواند نشانه خلوص و ایمان و صداقت یک انسان در برابر خداوند و خدمتگزاری و خیر خواهی مردم باشد و از این رو می توان با نوع گزینش ها صلاحیت مسئولان و صداقت و امانت آن ها را ارزیابی کرد.
دولت و دیگر مسئولان در برابر عملکرد کارمندان زیر دست مسئولیت داشته و باید پاسخ گوی اعمال آنان باشند آنها نمی توانند از اعمال زیر دستان اظهار بی اطلاعی کرده و شانه از جواب خالی کنند.
ترجمه 24 : تجارت و صنعت
به سفارشات در خصوص تجارت و صنعت گران توجه کن و درباره آنها توصیه نمای اینان در شهر اقامت دارند یا دور شهرها برای کسب و کار می روند و یا با نیروی بدنی تلاش می کنند همگی منبع تولید وسیله درآمدند و فراهم کننده سرمایه ها از مناطق دور در خشکی و دریا و بیابان های هموار و یا کوهستان ها و نقاطی که مردم را بدانجا دست رسی نبوده و از رفتن به آن مناطق ترس دارند. آری اینان مردمی سربراه اند و وحشی از آنان نیست و اهل سازش اند نه شورش. از کار ایشان تفقد و پرسش کن خواه حاضر یا در اطراف کشور باشند با اینهمه بدان که بسیاری از اینها از سخت گیریهای زننده و لجاجت های زشت و احتکار نیازمندی های مردم و نرخ گذاری بنه اجحاف کنار نیستند و این اعمال برای توده مردم زیان بار و برای دولت سر شکست است. بنابراین از احتکار جلوگیری کن که پیامبر (ص) از آن منع فرموده است خرید و فروش باید سهل و آسان و براساس موازین عدل باشد و نرخ ها برای طرفین معامله به دور از بی انصافی تعیین گردد پس اگر کس بعد از آنکه از احتکار نهی شده به این کار اقدام کند او را تنبیه و مجازات کن البته مجازاتی نه بیش از حد استحقاق.
توضیح :
تجارت و تولید امری مقدس ومورد سفارش است
اصناف و صنعت گران در نظام جامعه نقش مؤثر دارند این ها مولد ثروت و تأمین کننده احتیاجات مردم اند.
در تجارت و بازرگانی انحراف، احتکار، گران فروشی، ثروت اندوزی و طماعی راه می یابد که باید با آن به مبارزه برخاست و دولت برای این گونه افراد باید چاره ای بیندیشد و تنبیه و مجازات مناسب مقرر نماید و به اجرا در آورد.
تجار و کسبه باید بدانند فقه اسلامی در خصوص معاملات، احکام عادلانه ای دارد و فراگیری آن بر آنان لازم است.
ترجمه 25 : حقوق عامه مردم
خدایا، خدایا، نسبت به طبقه پائین جامعه آنان که راه چاره ندارند فقیرند و مستمند، گرفتار، دردمند و عاجز در این طبقه افراد آبرومند و محتاج هستند حقی را که خدا بر تو نسبت به ایشان مقرر داشته رعایت کن و سهمی از بیت المال و محصولات که متعلق به اسلام و مسلمین در هر شهر است برای آنان مقرر دار، زیرا دورترین افراد جامعه مانند نزدیک ترین شان حقی دارند و تو مسئول حق هر یک از این ها پس غرور و نخوت تر از انجام این وظیفه مانع نگردد چه در این صورت از تضیع حقوق کوچکترین پرداختن به امور مهمتر معذور نخواهی بود از حال اینان غافل مشو و روی بر آنان ترش مکن و از وضع آنان که از روی بی توجهی و تحقیر آنرا بتو نمی رسانند تفحص و کنجکاوی کن و برای رسیدگی به کارشان از افراد مطمئن و خدا ترس و متواضع مدد بگیر و باید حال و اوضاع آنان بتو گزارش شود و تو بدانگونه که نزد خدا در قیامت معذور باشی با آنان عمل نمای که در میان افراد ملت از همه بیشتر به عدل و انصاف نیاز دارند پس باید حق همه را طبق فرمان خدا ادا کنی.
توضیح :
در سخن امام با تعبیر «الله الله فی الطبقه السفلی» نسبت به مردمان معمولی تهی دست و بیچاره و مستضعف بدانگونه تأکید شده که نظیر آن در خصوص دیگران نیست و این حاکی از مسئولیت عظیم دولت در برابر این طبقه است زیرا اینها هیچ وسیله دفاعی ندارند کمتر افراد بفکر اینان هستند مردمی هستند زحمت کش، محروم، و فراموش شده اینها رنج بیشتری می کشند و بهره کمتر می برند و ظلمی که در همه نظامها بر اینان می رود بر هیچ طبقه دیگر نمی رود بنابراین بر دولت اسلامی است که خدمت با این قشر مستضعف را صدر برنامه های خود قرار دهد و کمبود نیازهای آنها را از بیت المال که اموال عمومی است تأمین نموده و نگذارد سایه فقر و فاقه بر اینان سنگینی کند و دولت اسلامی باید به شخصیت آنها بها داده و نگذارد عقده حقارت و فقر آنها را منزوی کند.
ترجمه 26 : ایتام و سالخوردگان
یتیمان و سالخوردگان را که چاره ندارند و اهل سؤال نیستند عهده دار باش و این بر زمامدار سنگین است و البته حق همه اش سنگین است ولی خداوند این وظیفه سنگین را بر کسانیکه طالب سعادتمند و در راه آن صبور و به وعده الهی وثوق دارند آسان می گرداند.
توضیح :
توصیه در حق ایتام و سالخوردگان است که دولت باید معاش آنان را عهده دار شود زیرا در نظام اسلامی هیچ کس بدون سرپرست رها نشده و دولت و مسئولان مملکتی سرپرست کسانی هستند که سرپرست ندارند.
هر گاه کسی برای رضای خدا و خدمت به ندگان مستمند او مصمم باشد از یاری و مدد خداوندی بهره مند است و در نتیجه انجام مسئولیت های سنگین بر او آسان خواهد شد.
ترجمه 27 : دولت مردان در میان مردم
و برای حاجت مندان بخشی از اوقات خود را اختصاص ده و با آنان در مجمع عمومی بنشین و برای خداوند که تو را آفریده خضوع کن و سپاهیان و معاونان و پاسداران و مأموران را از جمع آنان دور گردان تا آنها بدون پروا و هراس با تو صحبت کنند، که از رسول خدا شنیدم مکرر می فرمود: «هرگز ملتی ستایش ندارد که حق ضعیف از قدرتمند، در آن ملت بدون پروا و هراس گرفته نشود» آنگاه از آنان خشونت و ناتوانی در سخن را تحمل کن و کم حوصلگی و بی اعتنائی را واگذار تا خدا بدینوسیله جوانب رحمتش را بر تو بگستراند و پاداش اطاعتش را بر تو لازم نماید و آنچه به آنها می دهی بر آنان گوارا ساز و اگر ندادی مهربانی و عذر خواهی کن.
توضیح :
مسئولان امور باید در میان مردم حاجت مند بیایند، بنشینند و به درد دل آنان گوش کنند تا با واقعیات جامعه آشنا شوند و از حال مردم بی خبر نمانند.
خضوع از برای مردم و نشستن با مستمندان، شرط بندگی و خضوع از برای خداوند است که حکام و زمامداران باید آن را بدانند و بر مردم فخر نفروشند، زیرا این مردمند که دولت مردان را به قدرت رسانده اند.
در ملاقات با مسئولان حضور محافظان و مأموران موجب می شود آنها نتوانند بدون ملاحظه حرف خود را بزنند لذا بر دولت است که در اینگونه ملاقات ها خود به تنهایی بنشینند و مراجعین را بپذیرند.
اهل حاجت گاه می شود به دلیل تنگی و گرفتاری با مقام مسئول سخن به خشونت می گویند و یا بیان ندارند و سخن آنان خسته کننده است بر مقام مسئول است خشونت آن و لکنت زبان این را تحمل نموده و درون را بنگرند و درد و رنج را نه برون را و لطف و خشونت سخن و زشتی و زیبایی آن را.
دولت آنچه به مردم می دهد باید با گشاده روئی باشد که بر آنان گوارا شود و اگر بعللی نتوانست چیزی بدهد با زبان عذر خواهی و برخورد ملایم دلها را بدست آورد و موجب رنجش نشود.
ترجمه 28 : رابطه مستقیم مسئولان با مسائل جاری کشور
برخی از امور است که بناچار خود باید مستقیما بدان مبادرت کنی از جمله پذیرفتن کارگزارنت که مسئولان دفتری تو از آن تا نتوانند و از جمله پاسخ گفتن به حوائج مردم آن روز که بر تو عرضه می شود و معاونانت از انجام آن طفره می روند کار هر روز را همان روز به انجام رسان که هر روزی کار بخصوص دارد. بهترین اوقات و بزرگترین بهره ها را وقتی بدان که خود با خدایت خلوت می کنی گر چه همه اش برای خداست اگر نیت خالص باشد و موجب بهر ورزی رعیت شود.
توضیح :
مسئولان کشور موظف اند در برخی امور مستقیما مباشرت داشته و بدون واسطه با مسائل رو به رو شوند در کناری ننشینند تا دیگران برای آنها گزارش بیاورند تشخیص این موارد بستگی به فراست و سیاست و ایمان و هوشیاری مسئولان دارد برخی از این موارد در سخن امام آمده است.
معاونان و مدیران کل باید بتوانند با مسئول مافوق تماس حاصل کرده و مسائل جاری را به اطلاع برسانند.
مسئولان باید اوقاتی را برای مراجعه مستقیم مردم مقرر نمایند و به شکایات و مشکلات و گزارشات مختلف و مراجعین توجه کنند که در این گونه ملاقات ها مسائل جامعه مستقیما به مقام مسئول رسیده و از واقعیاتی که بسا می شود بوسیله معاونان و مدیران پنهان می ماند آگاه شده و او را چاره بیندیشند.
مشاغل اداری و مسائل اجتماعی نباید کارمندان و مسئولان را از ارتباط با خدا غافل سازد.
خدمت به مردم بهترین عبادت است.
ترجمه 29 : دولت مردان و عبادت و بندگی
و باید انجام فرائض خاص الهی سرلوحه تکالیف خالص دینی تو برای خدا باشد. بنابراین جسم و جانت را شب و روز تسلیم خدا کن و آنچه برای قرب به او بجا می آوری کامل باشد و نه شکسته و ناقص آنقدر که تو در توان داری و هر گاه به نماز با مردم ایستادی نه موجب نفرت باش و نه تضییع کننده نماز زیرا هستند افرادی از مردم که کسالتی یا احتیاجی دارند همانا از رسول خدا (ص) آنگاه که مرا به یمن فرستاد پرسیدم: چگونه با مردم نماز گذارم؟ فرمودند: «نمازی با آنان بخوان که ضعیف ترینشان بتواند بخواند و بر مؤمنان مهربان باش».
توضیح :
در امامت نماز رعایت حال اضعف مأمومین لازم است و حاکم هر گاه به نماز ایستاد نباید زیاد طولانی کند و نماز را ضایع کند و در مراعات حال ضعفا به حد لازم اهتمام ورزد.
ترجمه 30 : زیانهای جدایی دولت از ملت
از این پس مبادا دوری تو از مردم به درازا کشد. زیرا جدائی مسئولان از مردم نوعی ضعیقه و کم اطلاعی از امور است و راه شناخت را بر آنان می بندد در نتیجه آنها مسائل کوچک را بزرگ و مسائل بزرگ را کوچک پنداشته، زیبا را زشت و زشت را زیبا خواهند دید و حق و باطل مختلط خواهد گشت و همانا زمامدار هم انسانی است که اگر از مسائل مردم دور باشد از آن بی اطلاع خواهد ماند و نیز حق علامت خاص ندارد که بدان صدق و کذب افراد شناخته شود و تو یکی از دو حال داری: یا مردی هستی که در دادن حق سخاوتمندی، که در این صورت چرا از ادای حق و کار نیکی که باید انجام دهی رو گردان باشی؛ و یا گرفتار بحالتی که در این صورت وقتی مردم از خواستن چیزی مأیوس باشند دیگر خواهشی نخواهند کرد اضافه که بیشتر حوائج مردم بتو چیزهائی است که مخارجی ندارد بلکه شکایاتی است در زمینه مظالم یا انصاف طلبیدن در معاملات.
ترجمه 31 : عوامل نفوذی و فرصت طلب
آنگاه دولت را یاران و نزدیکان است که به تبعیض و سوء استفاده و تجاوز و کمی انصاف در معاشرت آلوده اند، لذا باید ریشه اینگونه اعمال را براندزی. بدانگونه که علل آن را از میان برداری. مبادا به اطرافیان و حامیانت زمینی واگذار کنی و نباید اینها از تو انتظار داشته باشند گره ای از کارشان بگشایی که به همسایگانشان زیان می رساند مانند آب مشترک یا کاری مشترک که در نتیجه مخارج آن بر دیگران تحمیل شود و آنها شورش را ببرند و رسوایی آن در دنیا و آخرت آز آن تو باشد.
پایبند حق کسی باش که به حق پایبند است چه آشنا و چه بیگانه و در این کار صبر و محاسبه پیشه کن اگر چه در خصوص نزدیکان و یارانت باشند و در آنچه بر تو گران می آید سرانجام را بنگر زیرا عاقبت خیر در این است.
هر گاه رعیت پندارند بدانها ستم کرده ای آنان را به عذر خود متوجه گردان و با روشنگری لازم بدگمانی شان را بر طرف کن که در این کار خود سازی تو و مدارا با رعیت و نوعی عذرخواهی است که بوسیله آن به آرمان خویش که پایداری آنان در حق است می توانی رسید.
ترجمه 32 : شرایط معاهده صلح با دشمن
صلحی را که دشمن پیشنهاد می کند رد مکن اگر رضای خدا در آن باشد زیرا در صلح راحت برای سپاهیان و آرامش برای تو و امنیت برای کشور است ولی جدا بر حذر باش از دشمن بعد از صلح نمودنش زیرا دشمن بسیار اوقات برای غافل گیر کردن نزدیک می شود. بنابراین دور اندیش باش و خوش بینی را متهم نما و اگر با دشمن پیمانی بستی بدان وفا کن و با رعایت امانت به تعهدات خویش پایبند باش و با دل و جان در انجام آن بکوش چه هیچ یک از واجبات الهی نیست که مردم با همه اختلاف نظرهایی که دارند بر آن اتفاق نظر داشته باشند مانند وفای به عهد و مشرکان نیز در بین خودشان جدای از مسلمانان آن را محترم شمرده اند زیرا عواقب پیمان شکنی را دیده اند پس به تعهد و پیمان خویش جفا و خیانت مکن و از خیانت به دشمن بر حذر باش چه بر خدا گستاخی نکند جز نادان بدبخت و خداوند با رحمت خویش عهد و پیمان را محیط امن و حریم آرامش بندگان قرار داده تا در حمایت او پناه گیرند بنابراین فساد، تدلیس، نیرنگ محکوم است. خآخخخ
پیمانی را که در آن طفره و ابهام باشد منعقد مکن و پس از انعقاد پیمان آنرا با عبارات مبهم و قابل توجیه نقض مکن و مبادا برای حل مشکلی به نقض عهد که خدا بر تو لازم ساخته به اقدام ناحق کشیده شوی چه تحمل مشکل که امید گشایش آن با فرجام نیک می رود از نیرنگی که از سرانجام او هراس است و خداوند از آن موأخذه می نماید و دنیا و آخرت را به باد می دهد بهتر است.
توضیح :
در برابر دشمن باید هوشیار بود.
ترجمه 33 : حرمت نفوس ملت
بر حذر باش که به ناحق خون کسی را بریزی چه هیچ چیز مانند قتل بناحق موجب نزول عذاب و مجازات و زوال نعمت و کوتاهی عمر نخواهد بود و خدای سبحان در قیامت ابتدا میان بندگانش در خصوص خونی که ریخته اند داوری خواهد نمود و حکومت خویش را بر خونریزی نامشروع استوار مکن که این کار حکومت را به ضعف و زبونی بلکه زوال و نابودی خواهد کشید و تو را نزد خداوند به جهت قتل عمد عذری پذیرفته نیست زیرا که آن قصاص دارد و اگر از روی خطا یا تند روی تازیانه یا شمشیر یا دستت به کسی آزار رساند همانا زدن مشت و بالاتر از آن گاه موجب قتل می گردد پس نباید نخوت قدرت مانع از ادای حق به اولیا مقتول بود.
ترجمه 34 : پرهیز از خود محوری
از خود پسندی و تکیه بر آنچه تو را به خودستایی و خوش آیند از چاپلوسی وا میدارد بپرهیز که این از حساس ترین لحظات نفوذ شیطان است که بوسیله آن کار نیک نیکوکاران را بر بار دهد.
ترجمه 35 : حاکمیت اخلاق در دولت
از منت نهادن بر رعیت به جهت احسانی که نموده ای و یا بیش از حد جلوه دادن آنچه کرده ای بپرهیز و نیز از وعده ای که خلف می کنی احتراز کن چه منت نهادن احسان را بی ارزش می کند و زیاده نگری روشنایی حق را می برد و خلف وعده موجب خشم خدا و مردم می شود خدای تعالی می فرماید: «گناه بزرگی است از نظر خداوند که بگوئید آنچه را عمل نمی کنید».
ترجمه 36 : نکاتی در مدیریت
در کارها پیش از وقت آن شتاب مکن و در صورت امکان سست مگیر و در چیزی که مبهم است لجاجت مکن و هنگامی که چیزی واضح است ضعف نشان مده و هر چیزی را در جای خود بگذار و هر کاری را به موقع اقدام نما.
توضیح :
موقع شناسی، اغتنام فرصت، واقع نگری، قاطعیت، مفهوم عدل.
ترجمه 37 : کنترل قدرت 2
از افزودن طلبی در آنچه حق مشترک مردم است بپرهیز و از آنچه برای ناظران روشن است و مسئولیتش بتو متوجه می گردد خود را به غفلت مزن که از تو برای دیگران گرفته خواهد شد و به زودی پرده ها از کارهایت فرو می افتد و انتقام مظلوم از تو گرفته می شود با تسلط بر نفس از نخوت و غرور و تندی خشم و ضربه دست و زخم زبان بر حذر باش و از همه این ها با کنترل هیجانها و خودداری از تهاجم، احتراز کن تا خشمت فرو نشسته و اراده خویش را از دست ندهی و در این کار بر نفس خود حاکم نخواهی بود مگر آنکه تمام هم تو متوجه روز قیامت و بازگشت بخدا باشد.
ترجمه 38 : دعا و استمداد از خداوند در راه انجام مسئولیت
و من از خداوند مسئلت دارم که با رحمت واسعه و قدرت بی پایانش بر انجام خواسته ها من و تو را که به آنچه رضای او در آن است موفق داشته تا در پیشگاه خداوند و بندگان او عذر موجه داشته باشیم و بندگان به نیکی از ما یاد کنند و آثار نیکو در شهرها بگذاریم و نعمت تمام گردد و پاداش افزون شود و سرانجام ما را به خیر و سعادت و شهادت برساند «ما از خدائیم و به سوی او میرویم» و درود و سلام بی پایان بر پیامبر خدا (ص) و خاندان پاک و پاکیزه اش باد.
منابع و مأخذ
ترجمه و شرح نامه امام علی (ع) به مالک اشتر از نهج البلاغه
علی بن ابیطالب (ع) امام اول، نقد و تفسیر نهج البلاغه
علی بن ابیطالب (ع) امام اول، سیاست
علی بن ابیطالب (ع) امام اول، اسلام و دولت
علی بن ابیطالب (ع) امام اول، نامه ها
علی بن ابیطالب (ع) امام اول، مدیریت
علی بن ابیطالب (ع) امام اول، برگزیده و شرح نهج البلاغه
قیمت: 100 تومان
- ۹۶/۰۷/۲۳