دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق
دانشکده علوم انسانی
گروه حقوق
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد«M.A. »
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
گرایش : حقوق خصوصی
موضوع :
بررسی تطبیقی ماهیت و مبانی معاملات با حق استرداد در نظام حقوقی ایران و انگلیس
استاد راهنما :
جناب آقای دکتر انتظاری
استاد مشاور :
جناب آقای دکتر سعید شریعتی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
معاملات با حق استرداد برعکس همه عقود که نشأتگرفته از قانون مدنیست، معاملهایست آفریدهی قانون ثبت. قبل از شکلگیری قانون ثبت رباخواران با سوءاستفاده از بیع شرط قانون مدنی به اهداف نامشروع خود دست مییافتند اما قانونگذار ثبت با پیبردن به این مطلب اثر اصلی بیع شرط قانون مدنی را که همانا مملک بودن است، از آن سلب و با بنا نهادن این معاملات سدی در مقابل رباخواران ایجاد نمود.
با توجه به اینکه تاریخ حقوق ایران نشان میدهد که از ماده ۴۵۹ ق.م. به شدت سوءاستفاده شده است و از آنجا که ماده ۴۶۳ ق.م. ضمانتاجرای موقتی برای اجرای جلوگیری از نیرنگهای سرمایهداران نبود، قانونگذار در ماده ۳۳ ق.ث. اثر تمثیلی بیع شرط را سلب کرد و بهطور کلی ماده ۳۴ ق.ث. اثر معاملات با حق استرداد را در زمینه معاملات رهنی قرار داد. فقهای شورای نگهبان در نظریه ش ۴۸۹۸ در مورخ ۱۹/۹/۶۴ اظهار نمودهاند : «ماده ۳۴ اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک مصوب ۱۸/۱۰/۱۳۵۱ و به دلایل ذیل مغایر با موازین شرعی میباشد : ۱- در بیع به شرط خیار و نحو آن مثل شرط وکالت، فروشنده در انتقال مبیع به خود، پیش از انقضا مدت و عدم اخذ به خیار و انقضاء موضوع شرط، مورد معامله ملک طلق مشتری است و بنابراین، ترتیبات مقرر در این ماده در مورد آن مغایر با موازین شرعی است.»
هدف از اجرای این طرح ضمن ارائه یک منبع مطالعاتی در زمینه موضوعی که تاکنون به طور مدون و مفصل (به صورت تطبیقی) از آن سخن به میان نیامده میباشد و ضمن طرح ایرادات مشابه سعی میشود که راه حلی ارائه شود.
واژگان کلیدی :
معاملات وثیقهای، رهن، بیع شرط، معامله با حق استرداد.
مقدمه
همانطوری که در تطور تاریخی بیع شرط ذکر گردید، بیع شرط در سیر تحولی خود، در نهایت با وضع مواد ۳۳ و ۳۴ ق.ث. آثار بیع بودن خود را از دست داد و جزء “معاملات با حق استرداد” قرار گرفت. بدین ترتیب مواد ۴۵۸ تا ۴۶۳ ق.م. نسخ شده تلقی شد. ولی ماده ۳۴ ق.ث. در سال ۱۳۵۱ اصلاح گردید و فقط معاملات غیرمنقول را تحت سیطره خود باقی نگه داشت و اموال منقول از تحت حاکمیت آن خارج گشته و از آنجایی که مواد مربوط به بیع شرط صریحاً نسخ نگردیده بود و اموال (قراردادهای راجع به اموال) خارج از حکومت ماده ۳۴ ق.ث. اعمال میشوند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از آنجایی که طبق اصل ۴ ق.ا. تمام قوانین بایستی بر اساس موازین اسلامی باشد و مرجع تشخیص نیز در این خصوص شورای نگهبان میباشد، ماده ۳۴ ق.ث. را در خصوص بیع شرط مغایر با موازین اسلامی تشخیص داد.[۱] بدین ترتیب اموال غیرمنقول نیز از سیطره این ماده خارج گشته و تابع مواد قانون مدنی گشتند. البته این نظر شورای نگهبان بر اساس پیشینهای که بیع شرط در فقه دارد و جزء معاملات شرعی و رایج بوده صورت گرفته است.
عدهای از قضات و حقوقدانان بر این اعتقادند که شورای نگهبان نمیتواند قوانین پیشین را بدون اینکه در مجلس طرح شوند نسخ کند، بنابراین ماده ۳۴ ق.ث. هنوز قابلیت اجرایی در خصوص بیع شرط را دارد. پس از بررسی حقوق ایران در مورد معاملات با حق استرداد، خواهیم دید که این تأسیس حقوقی هر چند در حقوق سایر کشورهای جهان بیسابقه نیست ولی دارای ماهیت منحصر به فرد و ویژه ایست. از این رو مقایسه نظام حقوقی ایران با حقوق انگلیس در خصوص این موضوع خالی از ابهام نخواهد بود.
- ۹۹/۰۹/۰۳