ب) مناظرههای حضرت ابراهیم 7با اشخاص و اقوام مختلف:
حضرت ابراهیم 7 پرچمدار دعوت به توحید و مبارزه با شرک و بتپرستی است، و در طول زندگی خویش مناظرهها و گفتوگوهای فراوانی با افراد و گروهها داشته است؛ از جمله:
1- مناظره با آزر:
نخستین مجادلة ابراهیم[1]، گفتوگوی او با جد مادریش آزر[2] است، که در آن بالاترین درجة رفق، مدارا و ادب به کار رفته و حضرت ابراهیم 7 وی را با بهترین شیوه[3]، از پرستش بتان و پیروی شیطان منع کرده است. او آزر را بارها با تعبیر «ای پدر من!» مخاطب ساخته است که در برانگیختن عواطف و احساسات[4] تأثیر شگرفی دارد. از او پرسید: چرا چیزهایی را میپرستی که نه میشنوند و نه میبینند و نه ضرری را از تو دور میسازند:«یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا».[5]
به راستی مرا از روی دانش، حقایقی به دست آمده است، که تو را از آن نصیبی نیست، پس از من پیروی کن تا تو را به راهی درست هدایت کنم:«یَاأَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا»[6].
شیطان را پیروی مکن، که او را در برابر خدای بخشنده، عصیانگر است:«یَا أَبَتِ لَاتَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِیًّا»[7].
میترسم از جانب خدای رحمن تو را عذابی در رسد و تو یار شیطان باشی:«یا اَبَتِ انی اخافَ ان یَمَسَّکَ عذابٌ مِن الرّحمنِ فتکونَ للشیطانِ ولیّا».[8]
آزر در برابر، با لحنی تند ابراهیم را به بدترین شکنجهها تهدید کرد و وی را از خود راند:«قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا»[9]. ابراهیم باز هم ادب را فرونگذاشت، و پاسخ را با «سلام» آغاز کرد و به او وعدة استغفار داد و دوری گزیدن از او و دیگر بتپرستان را پذیرفت: «قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا، وَأَعْتَزِلُکُمْ وَ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ[10]...»
وعده استغفار از آن روی بود که امید میبرد با استغفار، آزر به توبه و ایمان موفق شود وگرنه به او چنان وعدهای نمیداد، زیرا استغفار برای مشرکان جایز نیست:[11] «مَاکَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ».[12]از این رو، وقتی بر ابراهیم 7 آشکار شد که آزر با خداوند دشمن است، از او تبرّی جست: «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ».[13]
- مناظره با بتپرستان:
حضرت ابرهیم 7 پس از مناظره با آزر دامنة گفتوگوی منطقی و مجادلات خویش را به میان مردم کشاند، و در هر فرصتی، فساد باورهای آنان را نمودار ساخت؛ از جمله از آنان پرسید: این تمثالها و تصاویر چیست که در برابر آنها کرنش میکنید؟:«إِذْقَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنْتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ».[14]
او میخواست از خود بتپرستان سخنانی بشنود و آن را اساس تخطئة عقاید آنان قرار بدهد.[15]
بتپرستان در پاسخ حضرت ابراهیم 7 بر پیروی از پدران خویش تأکید کردند: «قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِینَ».[16]
آنان در حقیقت به تقلید کورکورانه از پیشینیان خود اعتراف کردند و ابراهیم از این اعتراف سود برد و به آنان فهماند که صرف عمل پیشینیان دلیل قانعکنندهای برای پیروی از آنان نیست و هیچ عاقلی نباید چشم و گوش بسته در پی دیگران برود، زیرا چه بسا گذشتگان دچار گمراهی بودهاند:«قَالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ».[17]
نظیر این مناظره در سوره شعراء نیز به چشم میخورد، زیرا در آنجا حضرت ابراهیم 7 نخست خود را به جای کسی فرض میکند که از حقیقت بتها اطلاعی ندارد و به قصد آنکه از خود بتپرستان مطلبی بشنود و بدان وسیله بطلان عقایدشان را آشکار کند.[18] میپرسد: شما چه میپرستید؟:«إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ»[19] آنان پاسخ دادند: ما بتان را میپرستیم و افزون بر آن گفتند: و پیوسته ملازم آنهاییم: «قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ[20]» زیرا آنان به عبادت بتان افتخار میکردند.[21] ابراهیم پرسید:آیا هنگامی که بتان را میخوانید، سخن شما را میشنوند؟ آیا برای شما نفع و خیری دارند و اگر عبادت آنها را ترک کنید، آسیب و زیانی به شما میرسانند: «قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ، أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ»[22].
ابراهیم 7 دراین پرسشها بر دو نکته پای میفشارد، تا بتپرستان را وادار سازد اعتراف کنند و بپذیرند که پرستش بتان کاری نادرست است و معنایی ندارد: نخست آنکه عبادت، بدون خواندن و خواندن بدون درک و شعور معبود نسبت به پرستش و پرستشگر معنایی ندارد. دوّم آنکه پرستش هر معبودی یا به طبع خیر او یا برای ترس از شرّ اوست[23]؛ اما بتپرستان که گویا به غرض ابراهیم پی برده بودند و نمیخواستند به لوازم پاسخ صحیح تن دهند، تنها تقلید از پدرانشان را مطرح ساختند:«قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَٰلِکَ یَفْعَلُونَ»[24]
ابراهیم 7 گفت: آیا اندیشیدهاید که پدرانتان در گذشته چه میپرستیدهاند و هماکنون شما چه را عبادت میکنید: «قَالَ أَفَرَأَیْتُمْ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ، أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ»[25]
سرّ اینکه ابراهیم7از پدران آنها یاد میکند، آن است که به مردم بفهماند، که تقدم زمانی کسی هیچگونه استحقاقی برای پیروی از او ایجاد نمیکند.[26]
او پس از باطل کردن مبنای بتپرستان به صراحت اعلام میکند، که این معبودهای ساختگی دشمن من (و همه انسانها) هستند، زیرا موجب میشوند، انسان از سعادت خویش بازماند و به شقاوت نزدیک شود و افزون بر این، در قیامت همین بتان به فرمان خدا به سخن درآمده از پرستشگران خویش بیزاری میجویند و به دشمنی آنان برمیخیزند[27]. ولی پروردگار عالم چنین نیست، زیرا او کسی است که مرا آفرید و هموست که هدایتم کرده و رزق و روزی من به دست اوست و هنگامی که بیمار شوم، شفایم میدهد و او کسی است که مرا میمیراند و سپس زنده میکند و امیدوارم در روز جزا از خطایم درگذرد: «فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ، الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ، وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ، وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ، وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ، وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ».[28]
حضرت ابراهیم 7 با یاد کرد این اوصاف میخواست بر تأثیر سخن خویش بیفزاید و درجة پذیرش مخاطب را بالا ببرد و به بتپرستان بفهماند که همه آثار، برکات و خیرات تنها از معبود او صادر میشود؛ ولی بتان آنان حتی دعای پرستندگان خویش را نمیشنوند و نیز نمیتوانند به آنان نفعی رسانده، یا ضرری را از آنان دفع کنند.[29]
اینکه حضرت ابراهیم7 در پایان مناظره تصریح میکند، که بتان دشمن اویند و با وجود اینکه آنها دشمن بتپرستان نیز هستند، از آن ذکری به میان نمیآورد، برای این است که او خواسته است غیر مستقیم به بتپرستان بگوید، که من دربارة خویش اندیشیدم و دیدم اگر بت بپرستم، در حقیقت دشمن خود را پرستیدهام و بدین روی از آن پرهیز کردم و کسی را میپرستم که همة خیرات به او منتهی میشود. ابراهیم7در حقیقت با این شیوه به بتپرستان نشان داد که خیرخواهی او برای آنان مانند خیرخواهی برای خویشتن است و آنان نیز اگر بیندیشند، درمییابند که حضرت ابراهیم7 همان را که برای آنان میخواهد، از پیش برای خود خواسته است و بیگمان تأثیر چنین برخوردی در هدایت آنان بسیار بیشتر است.[30]
- مناظره با ستارهپرستان:
مبارزه حضرت ابراهیم 7 با پرستندگان اجرام آسمانی (زهره، ماه، خورشید) هرچند در آغاز صورت مناظره و مجادله نداشت، میتوان آن را به دلیل گفتوگو و پرسش و پاسخی که در پایان پیش آمده، در شماره مناظرهها آورد.
حضرت ابراهیم 7 هنگام فرا رسیدن شب، زهره را دید و گفت: این پروردگار من است: «فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَىٰ کَوْکَبًا قَالَ هَٰذَا رَبِّی»[31] امّا زهره غروب کرد و ابراهیم با جملة «من غروبکنندگان را دوست ندارم» پرستش آن را ردّ کرد: «فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ»[32].
سپس ماه را در حال طلوع دید و گفت: این پروردگار من است: «فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّی».[33] ولی پس از آنکه ماه نیز غروب کرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند، قطعاً مانند بسیاری راه را گم میکنم: «فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ»[34] و بدین وسیله؛ به گمراهی کرنشکنندگان در برابر ماه اشاره کرد.[35] صبحگاهان خورشید را در حال برآمدن دید و با توجّه به اینکه خورشید از ماه و زهره بزرگتر است، گفت: این پروردگار من است: «فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّی هَٰذَا أَکْبَرُ»[36] ولی با غروب خورشید هم آشکارا اعلام کرد: ای قوم! من از آنچه شما شریک خدا میپندارید بیزارم. من حقجویانه به کسی رو میکنم که آسمانها و زمین را پدید آورده و از مشرکان نیستم: «فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ، إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ».[37]
ابراهیم 7 در این واقعه- چنان که در روایتی از امام رضا 7 آمده است[38]- برای مماشات با قوم گام به گام با آنان پیش رفت تا سرانجام بطلان باورهای فاسد مشرکان و حقّانیت توحید را ثابت کند.[39] اما قوم ابراهیم7 سخن او را نپذیرفتند، و با وی دربارة خدا مجادله کردند، و او را از خشم خدایان خویش پرهیز دادند.[40] حضرت ابراهیم در برابر آنان بر هدایت یافتن خود از سوی خداوند تکیه و تصریح کرد، که از خدایان دروغین آنان نمیترسد: «وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّی فِی اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ رَبِّی شَیْئًا...»[41]
همچنین گفت که چگونه از خدایانی بترسد که هیچ سود و زیانی ندارند، در حالی که آنان بدون هیچ دلیل قانع کنندهای شرک میورزند و از خدایی که بر همه چیز توانا و هر سود و زیانی به دست اوست، ترسی ندارند.[42]
او همچنین از آنها در صورتی که مدّعی علم و آگاهی باشند میپرسد که در میان دو گروه موحّد و مشرک کدام یک به امنیت سزاوارترند، آنگاه خود پاسخ میدهد: تنها آنان که به خدای یگانه ایمان آوردهاند و ایمان خود را به ستم شرک نمیآلایند، سزاوار امنیتاند و نیز همانان هستند، که هدایت یافتهاند.[43]
و این شیوهای در استدلالهای علمی است، که گاه استدلال کننده مسئلهای را برای مخاطب طرح میکند و خود بیدرنگ به آن پاسخ میدهد واین به آن معناست که مطلب به قدری روشن است که هر کسی باید پاسخ آن را بداند.[44]
[1]- طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 7، ص 169، همان.
[2]- الطبرسی، تفسیر مجمعالبیان، ج 6، ص 426، همان.
[3]- الفیض الکاشانی، تفسیر الصافی، ج 3، ص 282، بیروت، نشر اعلمی، 1403 ق.
[4]- الطبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج 2، ص 455، بیروت، نشر دارالاضواء، 1405 ق.
[5]- سوره مریم، آیه 42.
[6]- همان، 43.
[7]- همان، 44.
[8]- همان، 45.
[9]- همان، آیه 46.
[10]- همان، 48- 47.
[11]-طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 14، ص 60، همان.
[12]- سوره توبه، آیه 113.
[13]- همان، 114.
[14]- سوره انبیاء، آیه 52.
[15]- مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 13، ص 429، همان.
[16]- سوره انبیاء، آیه 53.
[17]- همان، 54.
[18]- طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 15، ص 280، همان.
[19]- سوره شعراء، آیه 70.
[20]- همان، 71.
[21]- مکارم شیرازی ودیگران، تفسیر نمونه، ج 15، ص 253، همان.
[22]- سوره شعراء، آیه 72-73.
[23]- طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 15، ص 282، همان.
[24]- سوره شعراء، آیه 74.
[25]- همان، 75- 76.
[26]- طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 15، ص 283، همان.
[27]- مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 15، ص 256، همان.
[28]- سوره شعراء، آیه 77- 82.
[29]- الزحیلی، وهبه، تفسیر المنیر، ج 11، ص 167، بیروت، نشر دارالفکر المعاصر، 1411 ق.
[30]- الفخر الرازی، التفسیر الکبیر، ج 24، ص 143، قم، انتشارات تبلیغات، 1413 ق.
[31]- سوره انعام، آیه 76.
[32]- همان.
[33]- همان، 77.
[34]- همان.
[35]- طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 7، ص 177، همان.
[36]- سوره انعام، آیه 78.
[37]- همان، 78- 79.
[38]- الصدوق، ابی جعفرمحمدبن علی بن حسین ابن بابویه ،عیون اخبار الرضا 7، ج 2، ص 175، بیروت، نشر اعلمی، 1404 ق.
[39]- ر.ک: الفخر الرازی، التفسیر الکبیر، ج 13، ص 48، همان.
[40]- طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 7، ص 192- 193، همان.
[41]- سوره انعام،آیه 80.
[42]- شیخ طوسی، تفسیر التبیان، ج 4، ص 189، همان.
[43]- ر.ک: سوره انعام، آیه 81- 82.
[44]- طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 7، ص 199، همان؛ مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 5، ص 319، همان.
- ۹۷/۰۵/۲۶
The MBOX Token
SaudiArabia
CaitlinLong
Winding Down
How-to Guides
arkinvestmentmanagment
Basisrisk
Algorithmics
FTSE100
JayClayton
Raiden Network
HI Price ( HI )
Exchanges
Mining Rewards
BitcoinMiner
ConsenSys
Ledger
ALGO EUR
Basistrading
Digitalassets
International
Protiviti
Blockchain
SpeedyTrial
Giá NEM ( XEM )
Composable Token
BTC CNY
ETH USD
IceClearCredit
MartyBent
BitcoinATM
Fueloil
DBSBank
Crypto Casey
Regulation
ManGroup
Conferences
BGCPartners
Pricerisk
California
Mining Rig
Tier1capital
ETH NZD
Metatransaction
ErisExchange
Swedbank
Relativevalue
Keylogger
Euroclear
Investmentbanks
SLP GBP
Lido Finance
Unchainedcapital
Terrorism
What Is Web 3.0?
SKILL CHF
ERC-721
Secure Element
LTC ZAR
Venture Capital
MonetaryPolicy
SHIB BCH
SouthAfrica