معاملات دولتی از نظر توافق و تراضی تفاوتی با قراردادهای خصوصی ندارند اما به دلیل امتیازات عمومی که دولت در این نوع قراردادها دارد و برای رفع نیازهای جامعه و منافع عمومی منعقد می شود. در خصوص اصول کلی حقوقی مانند اصل صحت، اصل نسبی بودن قراردادها و اصل حاکمیت اراده متفاوت عمل می کند. از نظر دور نباید باشد که این قراردادها به نمایندگی از طرف جامعه منعقد می شود پس دارای تشریفات خاصی جهت انعقاد است در حالی که قردادهای خصوصی کمتر تشریفاتی هستند. در این پایان نامه در پی این هستیم که: آیا قراردادهای دولتی در حقوق ایران از اصول کلی قراردادها تبعیت میکنند یا قواعد اختصاصی حقوق عمومی بر آن حاکم است؟ با توجه به اینکه دولت دارای امتیازاتی است (اعمال تصدی گری) و می تواند خواسته هایش را با تصمیمات یکجانبه تحمیل کند، چرا از قرارداد استفاده می نماید؟ چه عواملی سبب تفاوت بین قراردادهای خصوصی با قراردادهای دولتی در بخش خصوصی است؟ در ادامه به نظر می رسد که، قراردادهای دولتی علاوه بر رعایت اصول کلی حقوقی از یک سری اصول و قوانین خاص خود نیز پیروی می کنند، زیرا هدف اصلی دولت از انعقاد قرارداد تأمین هرچه بهتر و مطلوب تر نیازهای عمومی و خدمت رسانی به مردم است، ماهیت قراردادهای دولتی، روش انعقاد این نوع قراردادها و حق برتری و امتیارزی که دولت نسبت به طرفین قرارداد خود دارد.
متن کامل :
پایان نامه حقوق: قراردادهای پیمانکاری خصوصی و دولتی و بررسی حقوقی مناقصه و مزاید
متن کامل این پایان نامه و بقیه پایان نامه های سایت در سایت elmyar.net
پایان نامه رشته هنر گرایش گرافیک – ارتباط تصویری – پایان نامه درباره طراحی پوستر
عنوان کامل : تحلیل بصری نقوش اساطیری ساسانی و نمود آن در گرافیک ایران(طراحی پوستر)
داریوش شایگان از نویسندگانی است که بدون تکیه بر نگرش مذهبی به طرح مسئله غرب زدگی و هویت ملی پرداخته است. شایگان معتقد است که تمدنهای آسیایی در برخورد با تمدن غربی، فضای پیشینه و دیرینه معنوی خود را از دست داده و به جای راه یافتن به درون مایههای تفکرات به تقلید از ظواهر آن پرداختند، او معتقد است «برخورد ایران و سایر تمدنهای آسیایی با غرب موجب بریدگی و گسیختگی تاریخی و نه احیا گردیده است.»
شایگان نتیجهی این برخورد را غرب زدگی میداند و نشانه آن فلج ذهنی و انفعال و تسلیم و شیفتگی در برابر تمدن غربی، او یکی از نتایج رویارویی تمدن ایرانی و تمدنهای سایر ملتهای آسیایی را با تمدن غرب از دست رفتن جایگاه هنرشان میداند. (افشارمهاجر، 1384: 187)
هنر ایران و آسیا مبتنی بر دید و تفکر آنان نسبت به حقیقت و مبدأ است. تفکر و معنویت آسیایی، تجربه حالاتی است که از ارتباط بشر با مبداء وجود ناشی میشود و هنر این جوامع، باز نمایاندن همین حالات است، (شایگان، 1356: 117)
4-2-5- نقش هویت در گرافیک ایران
شرایط ویژه پس از انقلاب ایران، بخصوص اهمیت مسائل سیاسی و اجتماعی، تحمیل فشارهای ناشی از جنگ تحمیلی، محدود شدن ارتباطات یا بخشی از جهان که در این موضوع حرفی برای گفتن دارند و خود سانسوری همگی موجب عقب افتادگی و دوری زیاد طراحی گرافیک ایران از آنچه در جهان میگذرد شده بود. اما در عین حال این مسئله مزایایی هم داشته که از جمله آنها میتوان به بازگشت به اصالت های هنر ایرانی اشاره کرد.
گرافیک ایران بعد از انقلاب از لحاظ کمی به مراتب بیشتر از افزایش جمعیت جامعه رشد کرد. طبیعتاً وقتی جمعیت جوان بیشتر میشود. گرایش آنها به علوم گوناگون و به خصوص طراحی گرافیک که ابزار ارتباط جهانی در جامعه امروز است بیشتر میشود. به دلیل پیشرفت تکنولوژی طراحان گرافیک ما بهتر عمل میکنند و از لحاظ کیفی آثارشان در سطح بالایی قرار گرفته است یکی از ابزارهای طراحی گرافیک تکنولوژی است. بحث لیتوگرافی، چاپخانهها، کیفیت کاغذها و مواردی دیگر که همه باعث رشد کیفی گرافیک بعد از انقلاب شده است. از طرف دیگر این تکنولوژی باعث شد که طراحان ما کمتر تفکر کرده و گرافیک ایران از لحاظ مؤلف هنرمندانه، خلاقه و اندیشمندانه دور شود.
از سوی دیگر در ایران همواره به دو اصطلاح گرافیک فرهنگی و گرافیک تبلیغاتی بر میخوریم. گرافیک به اصطلاح فرهنگی به ظاهر سلطان تولیدات فرهنگی است و گرافیک به اصطلاح تبلیغاتی تحقیر شده و سایهی پرارزش گرافیک فرهنگی است. گرافیستهای درجه یک ما وقتی که کار تجاری میکنند از خجالت آنها را مخفی میکنند علت تفکیک این دو کار گرافیکی در کشور ما عدم درک معنای گرافیک دیزاین است بنیاد گرافیک دیزاین حل مسائل ارتباطی در حیطه ارتباط تصویری است. (مثقالی، 1388: 15) «مملکتی گرافیک خوب دارد که سفارش هنده خوبی دارد اما در ایران بر عکس است، به همین دلیل هم، گرافیک تک نسخهای رواج پیدا کرده است، یعنی گرافیک بدون ارتباط با مردم و صرفا برای نمایش در نمایشگاهها و بدون مصرف»، اگر طراح ماهر باشد، موضوع سفارش خواه فرهنگی باشد و خواه تجاری برای طراح هیچ تفاوتی نمیکند و هنرش در آن تجلی میشود. (شیوا، 1383: 15)
در جریان ظهور و بلوغ گرافیک دیزاین معاصر نظر پابهپای عمل نیامده و به جای تفکر عمیق و نقادانه ویژگیهای بعضاً خودخواهانه شخص و سلیقههای گروهی نشسته است مهمتر این که روح گرافیک دیزاین معاصر ایران وارداتی است و هر از چند گاهی به مثابه نوآوریهای شخصی به تن این موجود تزریق کرده است. (غریبپور، 1387: 24)
آن طوری که ویترین طراحی گرافیک نمایشگاهی در ایران زیباست در جایگاه واقعی آن این طور نیست در خیابانها و فضاهای شهری ایران اثر کم رنگی از طراحی گرافیک ایرانی را میبینید. بیلبوردها و تبلیغات شهری در تصرف نگاه بازاری و غربی است و کمتر چیزی از فرهنگ و هویت ایرانی پیدا میشود. اگر چه طراحان خوب در ایران کم نیستند، ولی سیستمی نیست که کارهای آنها را در جامعه توسعه دهند. (صیفوری، 1387: 5) مردم زدگی و شیوهگرایی دو عاملی است که طراح امروز ما را با یک سری دغدغههای نابجا و فعالیتهای بیهوده روبرو کرده و او را بکلی خارج از روند تولید اثر هنری اصیل در یک سطح کیفی و حرفهای قابل قبول و اثرگذار قرار داده، و موجب نوعی در سطح ماندن، دست و پا زدن در لایههای سطحی و دور افتادن از مفهوم و محتوا شده است.
گرافیک به عنوان یک هنر گسترده رسانهای میتواند در بیان اصالت فرهنگی یک کشور بسیار نقشآفرین باشد. هویت و اصالت در هنر وظیفهای است بسیار سنگین و پرمسئولیت. و تنها از عهده کسانی بر میآید که به حقیقت آن را دریافته و برای انتقال آن یک ضرورت باطنی احساس کنند. (تولستوی، 1373: 54)
«شرط اساسی هویت رشد و بلوغ در اندیشه و احساس است. در این راه اولین گام خودآگاهی و رسیدن به اصالت فردی است، هویت یعنی خود بودن و دیگری نبودن و در عین پیوند و آمیختگی با دیگران تفاوت داشتن و تنها این گونه فرد مولد، هدفدار و شخص میشود. و در بحث گرافیک موجب پدید آمدن سبکی مجزا و منحصر به فرد میگردد. (مکسوب، 1373: 29)
هر اثری که هویت دارد ارتباط قوی و ماندگاری با مردم خود برقرار میکند و از آنجایی که ریشه در فرهنگ دارد موجب قوام و دوام یک ملت میشود و از سوی دیگر برای جهانیان از درجه و اعتبار شایسته برخوردار است. (رجایی 1385: 14)
4-2-6- ارتباط میان هویت و زیبایی
سادهترین تعریف که ارتباط میان هویت و زیبایی را توجیه میکند این بیان زیبای افلاطون است. «ما وقتی متعلق به خویشتن هستیم زیباییم، ولی همین که گام در هستی بیگانه میگذاریم زشت میشویم هنگامی که خود را میشناسیم زیباییم و اگر خود را نشناسیم زیبا نیستیم (احمدی، 1375: 71)
هنر یکی از وسایل ارتباطی میان انسان هاست. انسان به یاری کلام افکار خویش و به وسیلهی هنر، احساسات خود را به دیگری انتقال میدهد. هنر آنگاه آغاز میگردد که انسانی با قصد انتقال احساسی که خود آن را تجربه کرده است آن احساس را در خویشتن برانگیزد و به یاری علائم معروف و شناخته شده و ظاهری بیانش کند. هنر ملی فقط آنگاه بوجود میآید که انسانی از زجر و توده حریم ضرورت انتقال احساس نیرومندی را که خود تجربه کرده است دریابد.
بنابراین هویت بخشیدن به یک اثر به غیر آنکه لازم و ضروری است بسیار پر مسئولیت و مشکل است، پر مسئولیت است چون اگر بدرستی شناخته نشود مخرب هنر میشود و مشکل است چون نیاز به ریاضت و ممارست و تلاش بسیار دارد، و ممکن است خیلی از تولیدات به نتیجه مطلوب نرسد. هنرمندان امروز جزء عده محدودی هرگز آن احساس ساده ای که ناشی از سرایت احساس انسان دیگر است و برای سادهترین فرد مأنوس است تجربه نکردهاند همین احساس است. که باعث میشود که انسان از شادی دیگری شاد شود و از اندوه دیگری بگرید، روح شخص را با جان انسان دیگر، همین احساس پیوند میدهد وجوهر هنر همین احساس است از این رو افراد نه تنها قدرت تشخیص محصول هنر واقعی را از فرآورده هنر تقلبی ندارد بلکه همیشه بدترین هنر را به عنوان هنر حقیقی و زیبا میپندارد در حالی که به هنر واقعی نظر هم نمیکنند.(مکسوب، 1373: 37)
هر اندازه منبع و منشائی که هنرمند احساس خود را از آنجا کسب میکند بدیعتر و عمیقتر باشد آن احساس نیز مأنوستر و بیریاتر خواهد بود این اخلاص وبیریایی سبب میشود که هنرمند برای انتقال آن شیوه، بیان روشنی بیابد و «صمیمیت» در میان شرایط، مهمترین است. این شرط همیشه در هنر ملی وجود دارد، و به همین دلیل است که هنر ملی اثری چنان نیرومند دارد.
ارزیابی احساسات یعنی آگاهی از خود به معنای اینکه تا چه حدی برای سعادت انسان ها مورد نیاز باشد. کاری است که بر عهده شعور دینی هر عصر معین است هر قدر هنر از لحاظ محتوا بهتر باشد به همان نسبت رسالت هنر که از میان برداشتن بدیها و پستیهای غیر لازم در زندگی انسان ها است بهتر انجام میپذیرد (تولستوی، 1373: 18)
4-2-7- نقطه نظرات اساتید صاحب نام پیرامون موضوع هویت ایرانی
هر کشوری سعی دارد گرافیک خود را با شخصیت ملی، فرهنگی ویژه خود به جهانیان عرضه دارد. و هنر گرافیک در سرزمین ما ریشههای بسیار عمیق دارد که میتواند گرافیک معاصر را سیرآب سازد. من معتقدم اگر ما میخواهیم در زمینه گرافیک حضور جهانی داشته باشیم حتماً باید با تکیهمان بر فرهنگ سرزمین مان باشد. (شیوا، 1383: 15)
مهم نیست که هنر ما الزماً با فرانسه یا هنر دیگری تقابل داشته باشد همهی اینها میتواند با هم باشند و فرهنگ گستردهتری بوجود آید. من باید هویت ایرانی داشته باشم و با این توشه در حرکت جهانی شرکت کنم. هر چه این حرکت غنیتر باشد فرهنگ بومی نیز مصونتر میماند. (ممیز 1375: 7)
یکی از بخشهای مهم گرافیک ایران به نظر من لحاظ کردن هویت ایرانی است. اگر قبول داشته باشیم که خط نستعلیق یک خط ملی هویتی است، هیچ گاه از بین نمیرود چون یک تعصب از آن حمایت میکند. (احصانی، 1385: 6)
گرافیک ما موقعی میتواند هویت داشته باشد که بتواند محتوای عصر ما را در همه ابعاد منعکس کند و ما در بحرانیم و جامعه ما هم در بحران است و چون گرافیک مشخصه کامل جامعه و وضعیت کنونی آن است در بحران بیقانونی به سر میبرد. این بحران طبیعی است و هویت سالم یک بستر سالم میخواهد که مستلزم زمان است. نگاه به گذشته یک بخشی از کار است و در نظر گرفتن شرایط و امکانات و ضروریات الان هم بخش دیگر است. ساعتقاد به هویت، هویت را نمیسازد بلکه کار خالصانه کردن به وجود هویت کمک میکند، اشتباه است اگر فکر کنیم هویت یعنی از گذشته استفاده کردن. (مثقالی، 1382: 8).
هنرمند نباید مانند آنچه بسیاری از هنرمندان کشور در دهه اخیر کردهاند، ساده انگاری کند و برای رسیدن به معنویت به تکرار بیمعنی از نگارگری ایرانی همراه با نظامی شعار پردازانه با نمادهای مذهبی و ملی بپردازد.
بدیهی است رجوع به نقشهای دوران هخامنشی یا هر دوره افتخارآمیز در گذشته یا استفاده مستقیم و یا غیرمستقیم از نمادهای مذهبی، کاربرد شکل حروف در اثر با هدف القای نوع حس معنوی، بهرهگیری از ارزشهایی چون عاشورا یا انقلاب اسلامی یا جنگ تحمیلی استفاده از نقوش اسلیمی یا هر نقش دیگری که روحانیت و معنویت را تداعی کند، هیچ کدام به معنای حفظ هویت و رسیدن به اصالت نیست. (افشارمهاجر، 1384: 272-271)