دانلود پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود متن کامل با فرمت ورد- پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود متن کامل با فرمت ورد- پایان نامه های دانشگاه ها

دانلود متن کامل با فرمت ورد- پایان نامه های دانشگاه ها
همه رشته ها : مدیریت حقوق روانشناسی حسابداری برق عمران کامپیوتر روانشناسی حسابداری مدیریت ادبیات تاریخ فلسفه فقه الهیات

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

3-3-1-1- روایی و پایایی مقیاس تجدید نظرشده‌ی هوش هیجانی

همسانی درونی پرسش‌های مقیاس تجدیدنظرشده‌ی هوش هیجانی برحسب ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون 85/0 گزارش شده است (آستین و همکاران، 2004) که مشابه فرم اولیه آن است. در رابطه با زیر مقیاس‌‌ها، ضریب آلفای کرونباخ جهت زیر مقیاس‌ تنظیم هیجانی 78/0، بهره‌وری هیجانی 68/0 و در مورد ارزیابی هیجانی 76/0 به ‌دست ‌آمد که نشان‌دهنده افزایش پایایی درونی بهره‌وری هیجانی نسبت به فرم گذشته‌ی آن است. با این وجود در پایایی درونی بقیه زیرمقیاس‌ها تغییر محسوسی دیده نشد. روایی مقیاس هوش هیجانی تجدید نظرشده نیز با سنجش همبستگی آن با سازه‌های مرتبط، قابل قبول گزارش شده است (تجلی،1386).

در تحقیق تجلی (1386)، پایایی به روش بازآزمایی و به فاصله یک هفته با نمونه 31 نفری مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی در مورد کل مقیاس 83/0 و در مورد زیرمقیاس تنظیم هیجانی 70/0، بهره‌وری هیجانی64/0 و در مورد ارزیابی هیجانی 76/0 به‌دست آمد که نشانه‌ای از پایایی مطلوب مقیاس تجدیدنظر شده‌ی هوش هیجانی است. هم چنین ضریب آلفای کرونباخ در مورد کل مقیاس هوش هیجانی 82/0، در رابطه با تنظیم هیجانی 45/0، بهره‌وری هیجانی 40/0 و در مورد ارزیابی هیجانی 76/0 به‌دست آمد.

در پژوهش حاضر، مقیاس تجدید نظرشده‌ی هوش هیجانی تحلیل عاملی شد. با توجه به رویکرد کایزر[1](1960) معیار پذیرش هر مؤلفه به عنوان عامل مستخرج از مقیاس، برخورداری از ارزش ویژه حداقل برابر با عدد 1 مقرر گردید. نتایج حاصل از این تحلیل عاملی در جدول شماره 3-2 آمده است.

چنان که اطلاعات جدول 3-1 نشان می‌دهد، مقیاس تجدید نظرشده‌ی هوش هیجانی در میان دانش‌آموزان سوم راهنمایی از ساختاری دو عاملی برخوردار است. این عامل‌ها به تنظیم هیجان و ارزیابی هیجان موسوم شدند. مقادیر ارزش ویژه برای این عامل‌ها پس از اعمال چرخش واریمکس[2] برابر با 06/5 و 35/4 حاصل آمد که با توجه به معیار کایزر[3](1960) مؤلفه‌هایی معتبر برای این مقیاس به شمار آمد. این عوامل در مجموع، 77/24 درصد از واریانس نمرات مقیاس تجدید نظرشده هوش هیجانی را تبیین نمودند.

بارهای عاملی گویه‌های مربوط به عامل تنظیم هیجان از 32/0- تا 68/0 نوسان داشت. عامل ارزیابی هیجان گویه‌هایی با بار عاملی 24/0 تا 54/0 را در بر می‌گرفت. در خصوص تفاوت این نتایج با نتایج حاصل از اجرای نسخه‌ی اصلی مقیاس تجدید نظر شده‌ی هوش هیجانی (آستین و همکاران،2004) که نشان از وجود سه عامل داشت، می‌توان به تفاوت در سن آزمودنی‌ها اشاره نمود. همان‌گونه که در صفحه‌های قبلی ذکر شد، نسخه‌ی اصلی این مقیاس بر روی دانشجویان دانشگاه اجرا شده بود. در پژوهش‌های بعدی در فرهنگ ایرانی نیز تحلیل عاملی به عنوان روش احراز روائی سازه‌ای آن به کار برده نشد. پژوهش حاضر این ابزار را برای نخستین بار در فرهنگ ایرانی مورد تحلیل عاملی قرار داد و نتایج نشان داد که دانش‌آموزان ایرانی قادر به تشخیص دو عامل تنظیم و ابراز هیجانات خود می‌باشند.



[1]. Kaiser

[2]. Varimax rotation

 

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

2-2-2- رابطه‌ی هوش هیجانی با مشکلات رفتاری برون‌ساز

در زمینه‌ی رابطه‌ی هوش هیجانی با مشکلات رفتاری بیرونی از جمله پرخاشگری و خشم پژوهش‌های متعددی صورت گرفته است که در ادامه به تعدادی از پژوهش‌های انجام گرفته در خارج از ایران پرداخته می‌شود.

هادلی و گراهام[1](1993) گزارش نمودند که کودکان پرخاشگر معمولاً در ارزیابی هیجان دیگران، درک دیدگاه طرف مقابل و کنترل خشم مشکل دارند. از سوی دیگر شولتز و براون[2](2003) با بررسی رابطه‌ی بیان هیجان و مدیریت هیجان با مشکلات رفتاری دانش‌آموزان 12 تا 15 ساله به نتیجه رسیدند که بین هوش هیجانی و رفتارهای کلاسی دانش‌آموزان و میزان پرخاشگری در آنها رابطه وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که هوش هیجانی می‌تواند بر تعدیل رفتارهای مخرب دانش‌آموزان در مدرسه تأثیر بسزایی داشته باشد.

هم چنین، در پژوهشی دیگر که به بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رفتارهای مخرب بیرونی کودکان 10 ساله پرداخته شده است، دیان و همکاران[3](2006) به این نتیجه دست یافت که هوش هیجانی پایین منجر به رفتارهای مخرب برون‌ساز از جمله پرخاشگری، بزهکاری و تکرار رفتارهای مخرب قبلی می‌شود. به علاوه دانش‌آموزانی که نقص در مدیریت هیجانات خود دارند، رفتارهای ناسازگارانه‌ی بیشتری بروز می‌دهند و از راهبردهای ناسازگارانه در برخورد با موقعیت‌های هیجانی استفاده می‌کنند. یافته‌های بیشتری از این پژوهش نشان می‌دهد که مشکلات رفتاری برون‌ساز با هوش هیجانی پایین و ناتوانی در مدیریت استرس و سازگاری رابطه دارد. این یافته‌ها تأکید بر آن دارد که افراد با مشکلات رفتاری برون‌ساز ممکن است با کمبود همدلی، مسؤولیت‌پذیری، کنترل تکانه و مهارت‌های حل مسأله برای عملکرد اجتماعی موفق مواجه باشند.

مکلین و آرکانساس[4](2006) رابطه‌ی هوش هیجانی با رفتارهای مخرب و غیر مخرب را در میان دانش آموزان پسر ساله مورد بررسی قرار داده‌اند. در این تحقیق، دانش‌آموزان بر اساس ارزشیابی معلم به دو گروه تقسیم شدند و هوش هیجانی آنها ارزیابی شد. گروه اول، افرادی بودند که خودپنداره مثبت، بروز خشم به طور مناسب، حساس به احساسات دیگران، حس مشارکت و همکاری و روابط دوستانه با همسالان داشتند و گروه دوم دچار ویژگی‌هایی مانند خودپنداره منفی، بروز خشم به‌طور نا‌مناسب، پرخاشگری، رفتار مخرب، عدم روابط دوستانه، عدم حساسیت به احساسات دیگران بودند. محققین بعد از آزمونی که از دو گروه دانش‌آموزان به ‌عمل آوردند به این نتیجه رسیدند که نمرات هوش هیجانی دانش‌آموزان در گروه اول به طور معنادار بالاتر از نمرات گروه دوم است. به این صورت که گروه اول توانایی تنظیم هیجان بالاتری را نشان دادند. راجرز، کوالتر، فلپس و گاردنر[5](2006) معتقدند افرادی که قادر به درک احساسات دیگران نیستند، رفتارهای سازگاری اجتماعی ضعیفی دارند.

نتایج تحقیق انیولا[6](2007) در رابطه با تأثیر به کارگیری راهبردهای خودتنظیمی هوش هیجانی نظیر شناخت و بیان هیجان بر رفتار پرخاشگرانه‌ی نوجوانان نابینا بیانگر آن است که نوجوانانی که با به کارگیری راهبردهای هوش هیجانی آشنا شده بودند، بهبود قابل توجهی در رفتار پرخاشگرانه نشان دادند. یافته‌های دالال (2007) نشان از رابطه‌ی منفی هوش هیجانی با اختلالات رفتاری مشتمل بر اختلال سلوک و نافرمانی دارد. یافته‌های این پژوهش بیانگر آن است که نوجوانانی که در ادراک، ارزیابی و تنظیم هیجان نمره‌ی بالاتری دارند، مشکلات ارتباطی کمتری نشان می‌دهند. هم چنین، نوجوانانی که رفتارهای مخرب دارند، در مقایسه با همسالان بهنجار خود نقص در ابعاد هوش هیجانی دارند. استورگ و روکا[7] (2009) رابطه‌ی هوش هیجانی با رفتارهای مخرب را مورد بررسی قرار دادند. یافته‌های این پژوهش نشان داد که دانش‌آموزان با رفتار مخرب نمره کمتری در هوش هیجانی به‌ویژه در مهارت‌های تنظیم هیجانات و روابط بین‌فردی کسب می‌کنند. دانش‌آموزانی که رفتارهای مخرب از جمله سرپیچی‌ از قوانین معلم، صحبت کردن در زمان آموزش، برگشتن و صحبت کردن با همکلاسی، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری فیزیکی و تخریب وسایل نشان دادند، از هوش هیجانی کمتری برخوردار بودند. هم چنین پسرها در مقایسه با دختران رفتارهای مخرب بیشتری نشان می‌دادند.

سیو (2009) اشاره می‌نماید که متغیرتنظیم هیجانات با انواع رفتارهای مخرب بیرونی رابطه‌ی منفی دارد. در صورتی که مهارت‌های اجتماعی تنها با پرخاشگری و بزهکاری رابطه منفی دارد. دختران نوجوان به طورمعنادار نمره بالاتری را در تنظیم هیجانات و مهارت‌های اجتماعی کسب کردند، در حالی که تفاوت معناداری بین دو جنس در آگاهی از هیجانات دیگران و استفاده از هیجانات مثبت مشاهده نشد. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که استفاده‌ی کم از هیجانات، به سطح بالایی از رفتارهای مخرب از قبیل پرخاشگری و بزهکاری منجر می‌شود. متینگلی (2010) عنوان می‌کند که نقص در ادراک، ارزیابی، بیان و تنظیم هیجان با مشکلات رفتاری بیرونی از قبیل پرخاشگری، قانون‌شکنی، مشکلات نافرمانی، مشکلات اجتماعی مانند پذیرش همسالان و مشکلات ارتباطی رابطه دارند.

در ادامه مروری بر پژوهش‌های صورت گرفته در ایران، در زمینه‌ی مؤلفه‌های هوش هیجانی با مشکلات رفتاری برون‌ساز می‌شود.

یافته‌های تحقیق بشارت (1384) نشان داد که هوش هیجانی با مشکلات ارتباطی دانشجویان و مشکلات مربوط به قاطعیت، مردم‌آمیزی، صمیمیت و مسؤولیت‌پذیری رابطه‌ی منفی دارد. به عبارتی، افزایش هوش هیجانی، سطح مشکلات ارتباطی بین دانشجویان را کاهش و روابط اجتماعی را بهبود می‌بخشد. یافته‌ها نشان داد که هوش هیجانی با میزان توانایی فرد در ابراز همدلی با دیگران رابطه دارد.

رمضانی و عبداللهی (1385) دریافتند که رابطه منفی بین هوش هیجانی با حالت خشم، بروز درونی و بیرونی خشم برقرار است.  در مقابل، مهار درونی و بیرونی خشم رابطه‌ی مثبت با هوش هیجانی دانشجویان دارد. نتایج این مطالعه، نشانگر آن بود که در میان مؤلفه‌های هوش هیجانی، توجه هیجانی، بیشترین ارتباط را با حالت خشم، خشم کلامی و فیزیکی و احساس خشمگینانه دارد. این در حالی است که مؤلفه‌ی تمایز هیجانی بیشترین ارتباط را با مهار درونی و بیرونی، بروز درونی و بیرونی خشم و خُلق و خوی خشمیگانه دارد. به‌عبارتی ویژگی توجه هیجانی نقش مؤثری در شکل‌گیری خشم در موقعیت‌های مختلف اجتماعی دارد. از آن‌جا که افراد با ویژگی توجه هیجانی، فرآیندهای بازسازی و تمایز هیجانی از خود بروز می‌دهند می‌توانند بر بروز خشم خویش کنترل داشته باشند.

شاره، فرید، یزدان‌دوست و طباطبایی (1385) رابطه بین مؤلفه‌های هوش هیجانی و فرار از خانه را به عنوان یکی از ملاک‌های اختلال سلوک، مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها پی بردند که هرچه میزان واقعیت‌گرایی، احترام به خود، حل مسأله، شادکامی، خودآگاهی هیجانی، تحمل استرس، کنترل تکانه، انعطاف‌پذیری، مسؤولیت‌پذیری و هوش هیجانی کلی در دختران بیشتر باشد، خطر فرار آنها از خانه کمتر است.

یافته‌های پژوهش نریمانی، صادقی، حمیلی و سیاهپوش[8](2009) نشان داد که کودکان نارساخوان، نمره کمتری در هوش هیجانی و نمره بالاتر در مشکلات رفتاری از گروه بهنجار کسب کردند. دانش‌آموزان نارساخوان، مهارت‌های کمتری در ادراک دیگران، احساسات و پاسخ به آنها کسب می کنند، که این مهارت‌ها منوط به کسب سطحی از هوش هیجانی است. هم چنین نتایج تحقیق بیانگر آن است که افراد با هوش هیجانی بالا موفقیت‌های بیشتری در زمینه‌های مختلف نسبت به افراد با هوش هیجانی پایین به‌دست می‌آورند. به عبارتی، هوش هیجانی بالا رفتارهای مخرب کمتری در زمینه‌ی اختلالات ارتباطی در پی دارد و هوش هیجانی می‌تواند عامل مهمی در پیش‌بینی اختلالات رفتار مخرب کودکان نارساخوان باشد.

منتظرغیب و احقر (1388) گزارش کردند که هوش هیجانی میزان کمرویی را به عنوان یکی از مشکلات ارتباطی در افراد تعدیل می‌کند. بر اساس نتایج این پژوهش، افراد با هوش هیجانی بالا، میزان کمرویی کمتری را تجربه می‌کنند و توانایی بهتری برای مقابله با استرس کمرویی دارند.

جناآبادی (1388) به این نتیجه رسید که میزان خودآگاهی هیجانی دانش‌آموزان ‌به عنوان مؤلفه‌ی هوش هیجانی با گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه معکوس دارد. به این معنی که هرچه میزان خودآگاهی هیجانی در دانش‌آموزان بیشتر باشد، میزان تمایل به مصرف مواد مخدر آنها کمتر می‌شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر چه میزان کنترل تکانه کمتر باشد، تمایل به مصرف مواد مخدر افزایش می‌یابد. از طریق آموزش خودآگاهی هیجانی فرد اطلاعاتی در رابطه با چگونگی برانگیخته شدن در محیط‌های مختلف اجتماعی کسب می‌کند که این امر موجب تنظیم کارآمد هیجان‌ها و مقاوم شدن نسبت به فشارهای محیطی برای مصرف مواد مخدر می‌شود.

یافته‌های پژوهش شهنی و همکاران (1388) حاکی از آن است که آموزش هوش هیجانی، نمره‌های سازگاری اجتماعی و هوش هیجانی را افزایش و اضطراب اجتماعی را کاهش می‌دهد. هوش هیجانی به عنوان توانایی شناخت، پردازش و کنترل هیجان‌ها به سازگاری افراد در موقعیت‌های گوناگون اجتماعی کمک می‌نماید.

نتایج تحقیق حدادی و غباری بناب (2011) با هدف بررسی رابطه‌ی هوش هیجانی و علائم رفتاری در میان نوجوانان بزهکار، نشان داد که علائم رفتاری نظیر حساسیت‌های بین‌فردی، وسواس، افسردگی و اضطراب در نوجوانان بزهکار، مؤلفه‌های هوش هیجانی را پیش‌بینی می‌کند. در نتایج این پژوهش نشان داد افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، علائم رفتاری ناسازگارانه‌ی کمتری در مقایسه با دیگران بروز می‌دهند.

افتخار صعادی، مهرابی‌زاده، نجاریان، احدی و عسکری (1389) به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت‌های هوش هیجانی موجب کاهش پرخاشگری و هم چنین افزایش سازگاری فردی-اجتماعی می‌شود. از آن‌جا که مؤلفه‌های هوش هیجانی شامل توانایی تنظیم هیجان‌های خود و دیگران و توانایی درک دیگران است، افراد در طی برنامه‌ی آموزشی هوش هیجانی به این مهارت‌ها دست یافته و کاهش بارز پرخاشگری در آنها مشاهده شد. آزمودنی‌ها طی این برنامه یاد گرفتند که با مسائل روزمره به‌صورت غیر تکانشی برخورد نمایند و بر بروز هیجان و پرخاشگری کنترل لازم را داشته باشند.

نقدی، ادیب و نورانی‌پور (1389) طی آموزش مؤلفه‌های هوش هیجانی بر نوجوانان 14 تا 17 ساله، شاهد کاهش پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری جسمی و خشم در دانش‌آموزان دبیرستانی بودند. این برنامه بر آموزش مهارت‌های مدیریت هیجان‌های خود و دیگران تأکید داشته و از این رو رفتارهای پرخاشگرانه تحت تأثیر آموزش این مهارت کاهش یافت. اگرچه، برنامه آموزش هیجانی بر کاهش خصومت آزمودنی‌ها تأثیر بسزایی نداشت، اما این برنامه، در کنترل خشم به عنوان نوعی هیجان که در روابط بین‌فردی اختلال ایجاد می‌کند، تأثیرگذار بود.

از آن‌جا که بهداشت روانی از مؤلفه‌های اضطراب و بی‌خوابی، نشانه‌های جسمانی، افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی که به نوعی زیر مجموعه‌هایی از مشکلات رفتاری می‌باشد، تشکیل شده است، مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه‌ی رابطه‌ی هوش هیجانی با سلامت و بهداشت روانی بی ارتباط با موضوع این پژوهش نخواهد بود. بنابراین، در پایان به پژوهش‌هایی در این زمینه پرداخته می شود.

در مطالعه‌ای که خسروجردی و خانزاده (1386) در زمینه‌ی یاد شده انجام دادند، یافته‌ها نشان می‌دهد که هوش هیجانی 46% تغییرات سلامت عمومی را پیش‌بینی می‌کند. بنابراین سلامت عمومی بر حسب مؤلفه‌های هوش هیجانی نظیر توجه، تمایز و بازسازی هیجانی قابل پیش‌بینی است. در ضمن، مؤلفه‌ی بازسازی احساسات بهترین پیش‌بینی کننده‌ی سلامت روانی در افراد است.

هم چنین یعقوبی، فرهادی، قنبری و کاکابرایی (1387) نشان دادند که هوش هیجانی با سلامت عمومی دانشجویان رابطه‌ مثبت دارد، به ‌بیان دیگر هرچه هوش هیجانی در افراد بالاتر باشد، از سلامت عمومی بیشتری برخوردارند. هوش هیجانی با افزایش مهارت‌های مقابله‌ای، استرس فرد را کاهش داده و منجر به سلامت روانی می‌شود. از طرفی، مهارت‌های هوش هیجانی، مهارت‌های بین‌فردی را ارتقاء داده و در جهت حفظ شبکه‌های اجتماعی عمل می‌کند که این امر نیز به سلامت عمومی افراد کمک شایانی خواهد کرد.

ریاحی (1388) در این زمینه پی برد که میزان سلامت روانی دانش‌آموزان تیزهوش تحصیلی با افزایش هوش هیجانی افزایش خواهد یافت. بنابراین هر چه افراد از مهارت‌های اجتماعی، مدیریت و درک هیجان بیشتری برخوردار باشند، مشکلات کمتری از قبیل علائم جسمی، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و اضطراب را تجربه می‌کنند. در این پژوهش خوشبینی که عبارت از مثبت نگر بودن و نگاه سرزنده داشتن به زوایای زندگی است، نسبت به سایر ابعاد هوش هیجانی تأثیر به مراتب بیشتری بر سلامت روانی تیزهوشان داشت. به عبارتی خوشبینی در کنار سایر مؤلفه‌های هوش هیجانی، منجر به افزایش سلامت روانی تیزهوشان می‌شود.



[1]. Hudley & Graham

[2]. Schulz & Brown

[3]. Diane

[4]. McLin & Arkansa

[5]. Rogers, Qualter, Phelps & Gardner

[6]. Eniola

[7] Esturg & -Roca

[8]. Narimani, Sadeghieh Ahari, Homeily & Siahpoosh

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

2-2-1- رابطه‌ی هوش هیجانی با مشکلات رفتاری درون‌ساز

گروهی از پژوهش‌ها در رابطه‌ با مؤلفه‌های هوش هیجانی و‌ مشکلات درون‌ساز فرد نظیر افسردگی و اضطراب انجام شده است که نشان‌دهنده همبستگی این متغیرها است. از جمله پژوهش‌های انجام شده در خارج از ایران در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

سیاروچی، دیان و آندرسون (2002) دریافتند که دانش‌آموزان با رفتار مخرب، در مؤلفه‌های هوش هیجانی به خصوص در توانایی درک، فهم و مدیریت هیجان نقص دارند. این تفاوت در مؤلفه‌های هوش هیجانی در دانش‌آموزان با رفتار مخرب و غیر مخرب و با نمره‌های بالاتر در مقیاس‌های اضطراب و افسردگی در نوجوانان با مشکلات رفتاری ارتباط داشت.

شولتز و براون[1] (2003) رابطه‌ی بین هوش هیجانی و افسردگی، اضطراب و مفهوم خود را بر دانش‌آموزان دبیرستانی 15-12 ساله مورد تحقیق قرار دادند و نتیجه گرفتند که نوجوانان با رفتار مخرب، نقص در هوش هیجانی به ویژه در توانایی‌های دریافت، ادراک و مدیریت هیجانات دارند. گروه نمونه، تفاوت بارزی در درجه‌ی افسردگی، نسبت به گروه نوجوانان به‌هنجار داشتند.

باستین، برنز و نتلبک[2](2005) نیز در بررسی رابطه‌ی هوش هیجانی با اضطراب اشاره می‌نمایند که مؤلفه‌های هوش هیجانی در کاهش اضطراب تأثیر بسزایی دارد. هم چنین، نتایج نشان می‌دهد که هوش هیجانی بالا با رضایت‌مندی از زندگی، حل مسأله و مهارت های مقابله‌ای رابطه دارد. دانی، جانستون، راچل، کانستوق، تاکول و شویتزر[3](2008) دریافتند که بین شدت افسردگی و مدیریت هیجان رابطه وجود دارد.

جاکوبز، اسنو، گراکی، ویتیلینگام، بلیر، چارنی، پین و بلیر[4](2008) در مطالعه‌ای به رابطه‌ی بین هوش هیجانی و اضطراب اجتماعی دست یافتند. به طوری که افرادی که نمره‌ی بالایی در هوش هیجانی کسب کردند، اضطراب اجتماعی کمتری گزارش کردند. هم چنین نتایج حاکی از این بود که این افراد از راهبردهای هوش هیجانی کمتری در این موقعیت‌ها استفاده می‌کردند.

سیو[5](2009) به بررسی رابطه‌ی بین ویژگی‌های هیجانی و مشکلات رفتاری درون‌ساز در نوجوانان هنگ کنگ پرداخت و متذکر شد که هر چهار مؤلفه‌ی خود آگاهی و تنظیم هیجان، آگاهی از هیجان‌های دیگران، مهارت‌های اجتماعی و استفاده‌ی مثبت از هیجان‌ها با مشکلات رفتاری درون‌ساز مانند اضطراب و افسردگی رابطه دارد. این پژوهش نشان داد که افرادی که از مهارت‌های خودمدیریتی که از ابعاد هوش هیجانی است، برخوردار هستند، میزان کمتری از اضطراب را تجربه می‌کنند. هم چنین، هوش هیجانی پایین در افراد، با افسردگی رابطه‌ی منفی دارد. بدین معنی که هر چه مهارت‌های هیجانی در نوجوانان کمتر باشد، حالت‌های افسردگی در آنها بیشتر است. یافته‌های تحقیق متینگلی (2010) مؤید آن است که مشکلات رفتاری درونی از قبیل اضطراب، ترس، افسردگی و شکایات جسمانی با هوش هیجانی رابطه منفی دارد. به‌ویژه نتایج نشان می‌دهد که بعد مدیریت هیجان‌ پیش‌بینی کننده‌ی بهتری برای مشکلات درون‌ساز است.

در ایران نیز گروهی مطالعات در زمینه‌ی مؤلفه‌های هوش هیجانی با مشکلات رفتاری درونی صورت گرفته است که بدین قرار است.

محمودی، جنتی، شروفی، حیدری و جعفری (1381) مطالعه‌ای با عنوان تأثیر آموزش قاطعیت به عنوان یکی از مؤلفه‌های هوش هیجانی بر میزان اضطراب تحصیلی انجام دادند. در این پژوهش طی برنامه‌ی 6 هفته‌ای آموزش قاطعیت برای دانش‌آموزان پسر 11 تا 16 ساله دارای اضطراب تحصیلی به این نکته دست یافتند که آموزش قاطعیت به عنوان یک روش غیردارویی می‌تواند میزان اضطراب تحصیلی شدید و نیز میانگین اضطراب را کاهش داد.

پژوهشی در رابطه با هوش هیجانی و اضطراب آموزشگاهی توسط میری و بورنگ (1386) انجام گرفت. این محققان دریافتند که هرچه مؤلفه‌های بیشتری از هوش هیجانی نظیر خودآگاهی، خودکنترلی و خودانگیزی در دانش‌آموزان دبیرستانی رشد یابد، اضطراب آموزشگاهی کمتری در آن‌ها به‌وجود می‌آید. در این پژوهش مشخص گردید دانش‌آموزانی که از خودآگاهی بالایی برخوردار هستند، از توانایی‌ها و علاقه‌مندی‌های خود نسبت به دیگران بیشتر آگاه هستند و این امر به بهبود کارآیی آنان منجر می‌شود. یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که دختران میزان اضطراب بیشتری را در مقایسه با پسران تجربه می‌نمایند. در ضمن پسران از مهارت‌های اجتماعی بیشتری نسبت به دختران برخوردار بودند.

در مطالعه‌ای دیگر که در زمینه‌ی تأثیر ابراز هیجان به عنوان یکی از مؤلفه‌های هوش هیجانی با افسردگی انجام گرفت، رمضانی، احمدی و موسوی (1387) به این نکته پی بردند که بیان هیجان به صورت نوشتاری در کاهش علائم افسردگی تأثیر دارد. به عبارتی، افشای هیجانی موجب کاهش فشار روانی وارد شده به سیستم شناختی فرد شده و از این طریق میزان کارآیی شناختی افراد را بهبود می‌بخشد. نتایج مصاحبه بالینی پس از اتمام دوره‌ی آزمایش نشان داد که اغلب اعضای گروه آزمایش احساس بهبودی زیادی در علائم افسردگی به‌خصوص در کاردکردهای جسمانی نظیر خواب، تغذیه و خستگی داشته‌اند. همین‌طور این افراد بیان کردند که بهبودی قابل ملاحظه‌ای را در ابعاد شناختی مانند تمرکز، توجه و افکار منفی کسب کرده‌اند. این افراد با راهبرد رویارویی با تجارب آسیب‌زا نظیر از دست دادن یک عزیز یا شکست‌های عاطفی قادر شده‌اند تا رویدادهای زندگی را مورد بازبینی قرار دهند و به درک بهتری از شرایط دست یابند و معنای تازه‌ای در این رویدادها کشف کنند.

شهنی، مکتبی، شکرشکن، حقیقی و کیانپور (1388) ذکر می‌کنند که هوش هیجانی بر کاهش اضطراب اجتماعی تأثیر دارد. در واقع توجه به هیجان‌ها، آگاهی از احساسات و نحوه‌ی واکنش جسمانی بدن و شناخت هیجان‌هایی که استرس‌زا هستند، به افراد کمک می‌نماید تا به‌ گونه‌ای مؤثر با هیجان‌های منفی برخورد نموده و بر آنها مدیریت داشته باشند.

در پژوهشی دیگر احمدی، رمضانی، عبداللهی، نجفی و ربیعی (1390) به این نتیجه رسیدند که بروز هیجانات به صورت گفتاری و نوشتاری باعث کاهش علائم افسردگی، اضطراب و استرس در افراد دارای این علائم بالینی می‌شود. دلیل اثربخش ‌بودن بروز هیجانات به صورت گفتاری یا نوشتاری آن است که فرد با تجارب هیجانی خود روبرو می‌شود و این هیجانات را بازنگری و سازماندهی می‌کند. در ضمن اثر بخشی افشای هیجانی ارتباط تنگاتنگی با عمق آن دارد. به این معنی که هر چه فرآیند افشاء عمیق‌تر صورت گیرد، اثرات مثبت آن بیشتر است. افشای هیجانی عمیق در افراد باعث می‌شود فرآیند بازداری در هم شکسته شده و فرد را با هیجان‌ها و احساسات منفی عمیق که برای وی ناراحت‌کننده است، روبرو سازد. افشای این هیجان‌ها به دلیل یادآوری مجدد آنها، در کوتاه مدت فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد ولی در بلند مدت در سازمان روانی فرد جذب شده و به صورت تجربه‌ای عادی به نظام روانشناختی فرد باز می‌گردد.

 



[1]. Scholz & Brown

[2]. Bastian, Burns & Nettelbeck

[3]. Downey, Johnston, Rachel, ConStough, Tuckwell & Schweitzer.

[4]. Jacobs, Snow, Geraci, Vythilingam, Blair,Charney, Pine & Blair

[5]. Siu

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

2-10-3- پیش­آیندها و سبک­های ارتباط زناشویی نگهدارنده اعتیاد

تنوعی از رویدادها و محرک­های پیش­آیند ممکن است بر مصرف مواد مقدم باشد که ممکن است شامل: عوامل فردی، زوجی یا سایر عوامل مؤثر باشد. پیش­آیندها ممکن است اشکالی از محیط فیزیکی (مانند: دیدن ابزار مصرف یا مکان مصرف قبلی)، زمان خاصی از روز یا رویدادهای بین­فردی باشند. در اینجا بر پیش­آیندهای خانوادگی که با مصرف مواد در ارتباطند اشاره می­کنند (اپشتاین، مک­کرادی[1] و سل[2]، 2003، به نقل از دریانورد، 1388).

رفتارهای مقابله­ای خاص همسران یک دسته از پیش­آیندهای مصرف را تشکیل می­دهد. زنان (همسران افراد معتاد) اغلب شوهران معتاد خود را ترک می­کنند به این دلیل که معتقدند ترک همسرشان آن­ها را در جهت پرهیز از مصرف مواد تقویت می­کند، اما مطالعات تجربی نشان داده­اند که عکس این قضیه ممکن است صادق باشد. مطالعه­ای که توسط موس، فینی و کرانکیت[3] (1990) انجام شد و قبل از آن، آنچه توسط ارفورد[4] (1975، به نقل از دریانورد، 1388) و همکاران انجام شد، دریافتند که رفتارهای اجتنابی و ترک کردن منجر به پیامدهای مصرفی بدتری می­شود. درحالیکه سبک­های مقابله­ای همسران جرأت­ورز[5] و متعهد[6]، با کاهش در میزان مصرف شوهران معتاد آن­ها در ارتباط بوده است. بنابراین برنامه­های خانواده­درمانی باید بر آموزش ارتباطات قاطعانه اما حمایت­کننده تأکید ورزند (مک­کرادی، اپشتاین و سل، 2003، به نقل از دریانورد، 1388).

دسته دوم پیش­آیندهای خانوادگی، تعاملات منفی است. مدل نگهداری شناختی-رفتاری-سیستمی تا حدی بر یک سری یافته­هایی مبتنی است که خانواده­های معتادان منفی­تر، متعارض­تر و بیگانه­تر[7] (دورتر) از خانواده­های کنترل هستند (روتاندا و افارل[8]، 1997). وجود این تعاملات منفی منبع استرس برای خانواده­های معتادان است و به عنوان یک پیش­آیند برای مصرف و عود خدمت می­کند.

همچنین مک­کرادی، اپشتاین و سل (2003، به نقل از دریانورد، 1388) دو سبک ارتباطی دیگر را در تعاملات زوج­هایی که یکی از همسران معتاد است مشخص کرده­اند که عبارتند از سبک ارتباطی تقاضا-ترک[9] و سبک ارتباطی با سطح بالای هیجان ابراز شده[10]، آن­ها در ادامه این دو سبک را اینگونه توصیف می­کنند:

1-  تعاملات تقاضا- ترک

تعاملات تقاضا- ترک نوع خاصی از سبک ارتباطی منفی در خانواده­های معتادان است که در آن یک همسر تعقیب[11] و تقاضا می­کند در حالیکه همسر دیگر فاصله می­گیرد، دفاع می­کند و کنار می­کشد. این نوع تعامل در روابط همسری معتادان بسیار رایج است که در آن همسر غیرمعتاد، انتقاد می­کند و از همسر معتاد که کنار می­کشد تقاضای تغییر می­کند و این حالت منجر به یک چرخه تقاضا- ترک می­شود. این چرخه ممکن است مشکل مصرف را حفظ کند و همچنین منجر می­شود به استرس و نارضایتی زناشویی بیشتر برای هر دو همسر و استرس و نارضایتی هم به نوبه خود پیش­آیندی برای مصرف بیشتر می­شود.

2-  هیجان ابراز شده

هیجان ابراز شده نیز شکلی از ارتباطات منفی است که در ادبیات اعتیاد و خانواده مورد توجه بسیاری قرار گرفته است (اُفارل، چوکیت[12] و کاتر[13]، 1998) و احتمالاً یک پیش­آیند مهم برای مصرف را نشان می­دهد. استرس ابراز شده در خانواده­های معتادان، ترکیبی از انتقادگری، خصومت و درگیری هیجانی بیش­ از اندازه به سمت همسر معتاد، تعریف شده است. هیجان ابراز شده بالا (در همسران معتادان)، در مقایسه با هیجان ابراز شده پایین، با رضایت زناشویی پایین­تر، نرخ بالاتر عود، زمان کوتاه­تر برای عود پس از درمان ارتباط دارد. انتقادگری و ناامیدی همسر غیرمعتاد هنگامی که به سوی همسر معتاد باشد، ممکن است منجر شود به استرس زناشویی بیشتر و سرانجام مصرف بیشتر مواد شود. به نوبه خود یک مشکل اعتیادی شدیدتر ممکن است منجر به هیجان ابراز شده بیشتر و به همان اندازه، احتمال بیشتر عود شود. مشکلات ارتباطی خاص، مانند نارضایتی و بدکارکردی جنسی، ممکن است منابع دیگر استرس و یک پیش­آیند امکان­پذیر برای مصرف مواد باشد.

به عنوان بخشی از مدل شناختی- رفتاری- سیستمی نگهداری، هر تعاملی که منجر به عواطف منفی با استرس شود، احتمالاً سهمی در نگهداری سوء­مصرف مواد دارد (مک­کرادی، اپشتاین و سل، 2003، به نقل از دریانورد، 1388).

 

 

2-11- پیشینه پژوهشی

مطالعات بلیسنر[14]، آلبرچ[15]،شواگر[16]، وک­بکر[17]، لیچرمن[18] و کلینگ­مولر[19] (2004) روی گروهی از سوءمصرف­کنندگان هروئین، نشان­دهنده شیوع قابل ملاحظه این اختلال در بین بیماران در شروع درمان است. در پژوهشی که روی 201 مرد سوءمصرف­کننده مواد تحت درمان نگهدارنده متادون در 7 کلینیک درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین صورت پذیرفته، مشخص شده است که 24% از این بیماران از اختلالات خفیف تا متوسط جنسی و 18% آن­ها از اختلالات شدید جنسی در رنج بودند (وسپس و همکاران، 2006؛ به نقل از باباخانیان و همکاران، 1390). در پژوهشی که در ارتباط با شیوع اختلالات جنسی در مردان مبتلا به سوءمصرف مواد انجام شد، محققان دریافتند که این بیماران، دارای اختلال قابل ملاحظه در عملکرد جنسی به خصوص عملکرد نعوظی در مقایسه با جمعیت سالم بودند (لاپرا[20]، فرانچ[21]،تگی[22] و مچیا[23]، 2003).

مطالعه هانبری و همکاران (2000) روی عملکرد جنسی معیوب 50 بیمار مرد تحت درمان نگهدارنده متادون نشان داد که 33% این افراد، دچار اختلال جدی در عملکرد جنسی بوده و 50% این افراد، حتی پس از گذشت یک ماه از درمان­شان، همچنان دارای اختلال بودند. در این میان، افراد مصرف کننده هروئین به میزان 71% این اختلال را نشان دادند.

پژوهش تاتاری، فرنیا، فقیه و نصیری (2010) روی 177 بیمار وابسته به مواد افیونی صورت پذیرفته و نشان­دهنده وجود اختلالات جنسی قابل ملاحظه در 70% مراجعه­کنندگان بوده­ است.

باباخانیان و همکاران (1390)، به بررسی مقدماتی اختلال عملکرد جنسی در گروهی از بیماران وابسته به مصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون قبل و بعد از 6 ماه درمان پرداختند و دریافتند که عملکرد نعوظی با افزایش میانگین بهبودی متوسطی را نشان داد، درحالیکه وضعیت مقاربت جنسی بهبودی کامل یافت. میزان میل جنسی و نمره کلی رضایت جنسی بهبود جزئی نشان دادند در حالیکه عملکرد ارگاسمی با تغییر اندک نشان­دهنده بهبودی نبود.

باباخانیان و همکاران (1390) مطالعه­ای در زمینه­ی اختلالات عملکرد جنسی مردان مبتلا به سوء­مصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون انجام دادند و نتایج تحقیق مبین شیوع اختلالات عملکرد جنسی و بهبود برخی از مؤلفه­های عملکرد جنسی در درمان بود.

رحمانی، صادقی، الله­قلی،  مرقاتی خویی (1389) در تعیین ارتباط رضایت جنسی با عوامل فردی در زوجین نشان دادند که ارتباط آماری معناداری بین هرکدام از عوامل فاصله سنی زوجین، مدت­زمان ازدواج و وضعیت اعتیاد زنان و مردان و رضایت جنسی آنان وجود دارد.

رحمانی، مرقاتی خویی، صادقی، الله­قلی (1390) طی تحقیق دیگری نشان دادند که رضایت از زندگی زناشویی با رضایت جنسی رابطه معناداری دارد. همچنین بین رضایت از زندگی زناشویی و فاصله سنی زوجین ارتباط آماری معناداری پیدا شد.

وزیری و لطفی کاشانی (1387)، 194 نفر از دانشجویان زن دانشکده روانشناسی واحد رودهن را مورد مطالعه قرار داده و اعلام داشتند که خودکارآمدی جنسی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری داشته و از نمرات خودکارآمدی جنسی می­توان نمرات سازگاری زناشویی افراد را پیش­بینی کرد.

نتایج مطالعه دان[24]، دی[25]، برونو[26]، دجنهارت[27] و کمپبل[28](2010) بر روی مصرف­کنندگان قرص اکستازی سطوح بالایی از روابط جنسی محافظت نشده را در شش ماه گذشته نشان داد. همچنین روابط جنسی محافظت نشده با دگرجنس­گرایی مرتبط بود.

چان[29]، هایو[30]، روان[31]، کسل[32]، چن[33]، شین[34] و همکاران (2008) اثر متادون را بر روی رفتارهای پرخطر جنسی در 557 مصرف­کننده هروئین در چین اندازه گیری کرده و داده­ها بیانگر اثر مثبت و کوتاه­مدت متادون روی رفتارهای پرخطر بود اما برای بررسی آثار بلندمدت تحقیقات بیشتری لازم است.

تحقیق حیدری و همکاران (1390) بر روی تغییرات رفتارهای جنسی محافظت نشده و تزریق مشترک در معتادان مراجعه کننده به مراکز درمان نگهدارنده با متادون نشان داد که میانگین تعداد تزریق­های مشترک و تماس­های جنسی محافظت­نشده در بعد از مراجعه به مرکز نسبت به قبل از آن به طور معناداری کاهش یافت.

جانسون[35]، هانسون[36]،متزگر[37]، برمز[38] و دوان[39] (2012) طی تحقیقی تغییرات فعالیت جنسی را طی درمان وابستگی به مواد نشان دادند. آنان اعلام داشتند شش ماه پس از ترک درمان، رفتارهای جنسی که شامل رفتارهای پرخطر نیز بود، افزایش معناداری نسبت به قبل از آن داشت.

موحد و عزیزی (1390) نشان دادند که رابطه معکوس و معناداری بین رضایتمندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران وجود دارد، بدان مفهوم که هرچه رضایت­مندی جنسی زنان افزایش می­یابد، تعارضات زوجین کاهش پیدا می­کند و بالعکس.

بخشایش و مرتضوی (1388) طی مطالعه­ای در میان زوجین ساکن شهرستان یزد نشان دادند که همبستگی بین رضایت جنسی و  سازگاری زناشویی مثبت است، اما این متغیر با سلامت عمومی رابطه­ای ندارند، همچنین مدت­زمان ازدواج با سازگاری زناشویی و سلامت عمومی معنادار نبود اما با رضایت جنسی رابطه معنادار و معکوس داشت.

واقعی، میری و قاسمی­پور (1387)، عوامل مرتبط با میزان سازگاری زناشویی را در کارمندان دو دانشگاه بیرجند بررسی کردند و دریافتند که عمده­ترین میزان نارضایتی از بین مؤلفه­های نه­گانه  در زمینه روابط جنسی و حل تعارض بود.

استاکرت و بورسیک[40] (2003) در تحقیقی، رابطه بین باورهای ارتباطی و سبک دلبستگی (ایمنی، دوسوگرایی و اجتناب­گری) و نیز نارضایتی ارتباطی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که افراد ناایمن، با باورهای ارتباطی غیرمنطقی رابطه معنادار دارد و عدم رضایت از ارتباط نیز با باورهای غیرمنطقی رابطه دارد.

مولر و وانزیل[41] (1991) نیز در پژوهشی بین باورهای ارتباطی و سازگاری زناشویی نشان دادند که بین نمره مقیاس سازگاری زناشویی (DAS) و خرده­مقیاس­های باور به تخریب­کنندگی مخالفت (D) و کمال­گرایی جنسی (S) از سیاهه باورهای ارتباطی (RBI) همبستگی­های معناداری وجود دارد.

سالیوان و سویبل[42] (1995) در پژوهشی به بررسی رابطه بین انتظارات جوانان و سطوح باورهای غیرمنطقی و رضایت آن­ها از روابط زناشویی پرداختند. نتایج نشان داد که عدم رضایت از زندگی فعلی با سطوح باورهای غیرمنطقی و انتظارات آن­ها رابطه دارد.

سلیمانیان (1373) تأثیر تفکرات غیرمنطقی بر نارضایتی زناشویی را در یک نمونه ایرانی بررسی کرد. نتایج نشان داد که افراد با تفکرات غیرمنطقی به طور معناداری از نظر سازگاری زناشویی در سطح پایین­تری قرار دارند.



[1]-Mc Crady, B. S.

[2]-Sol

[3] - Moos, Finney & Cronkite

[4] - Orford

[5] - Assertive

[6] - Engaged

[7] - Estrranged

[8]-Rotunda, R.J. & O’farrell, T.J.

[9] - Demand- Withdraw

[10] - Expressed Emotion

[11] - Pursue

[12] - Choquette

[13]- Cutter

[14]-Beliesener

[15]-Albrecht, S.

[16]-Schwager, A.

[17]-Weckbecker, K.

[18]-Lichtermann, D.

[19]-Klingmuller, D.

[20]-Lapera, G.

[21]-France, G. C.

[22]-Taggi, F.

[23]-Macchia, T.

[24]- Dunn

[25]- Day

[26]- Bruno

[27]-Degenhardt

[28]- Campbell

[29]-Qian

[30]-Hao

[31]-Ruan

[32]-Cassell

[33]- Chen

[34]- Qin

[35]- Johnson, M.E.

[36]- Hanson, B.L.

[38]-Brems, C.

[40]-Stackert, R. & Bursik, K.

[41]-Moller, A. & Vanzeyl P. D.

[42]-Sullivan, B. & Shwebel, A.

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)


دانلود متن کامل پایان نامه با فرمت ورد

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

2-1-4- سرمایه اجتماعی

کلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی پرداخت. به نظر او، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه می‌دهد تا با استفاده از آن به منابع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاع‌رسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع می‌کنند ( کلمن، 1377). کلمن سپس اضافه می­کند که ساختار اجتماعی سرمایه اجتماعی را پدید می­آورد. از نظر کلمن، سرمایه اجتماعی نمایان­گر منبعی از انتظارات دو طرفه است. بنابراین با شبکه­های گسترده­تر ارتباطات، اعتماد و ارزش­های مشترک، بالاتر از افراد قرار
می­گیرد (فیلد،1384). در واقع کلمن سرمایه اجتماعی را بر مبنای کارکرد آن تعریف می‌کند، از نظر او سرمایه اجتماعی ذات واحدی نیست، بلکه مجموعه‌ای از ذات‌های گوناگون است که دو عنصر مشترک دارد؛ اولأ همه آنها مشتمل بر جنبه‌ای از ساختارهای اجتماعی‌اند، ثانیأ، برخی کنش‌های خاص کنشگران در داخل محدوده ساختار تسهیل می‌کنند. سرمایه اجتماعی مانند دیگر اشکال سرمایه مولد است (تاج‌بخش، 1385).

پیر بوردیو سرمایه اجتماعی را سرمایه‌ای از روابط اجتماعی می‌داند که در صورت لزوم حمایت‌های مفید را تأمین می‌کند، سرمایه‌ای منبعث از افتخار و احترام است (محمدی، 1385). برای فهم نظریه بردیو درباره سرمایه اجتماعی، لازم است به خاطر داشته باشیم که توجه اصلی او بر فهم سلسله مراتب اجتماعی است که او هم از جهات مختلف تحت‌تأثیر جامعه‌شناسی مارکسیستی است. همانند نظریه اقتصادی مارکس، بوردیو هم معتقد است که سرمایه اقتصادی ریشه تمام انواع سرمایه‌هاست (فیلد، 1385). البته شکل غالب سرمایه از دید بردیو، سرمایه اقتصادی است و انواع دیگر سرمایه که شامل سرمایه فرهنگی و اجتماعی است، به عنوان ابزاری برای حصول سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می‌کند. به هر ترتیب بوردیو، سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف می‌کند که؛ سرمایه اجتماعی، مجموعه منابع بالفعل یا بالقوه‌ای است که حاصل شبکه ای با دوام از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل یا به عبارت دیگر با عضویت در یک گروه است، این شبکه، هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار و آنان را مستحق اعتبار می‌سازد (بوردیو، 1986). به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی یک ودیعه طبیعی یا اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و با تلاش بی وقفه به دست می‌آید. شبکه روابط، محصول راهبردهای سرمایه‌گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناخودآگاه است که هدفش ایجاد یا باز‌تولید روابظ اجتماعی است که مستقیمأ در کوتاه‌مدت یا بلند‌مدت قابل استفاده هستند (بوردیو، 1986). بر اساس نظریه بوردیو، می‌توان گفت که تمایلات یا گرایش‌های رفتاری افراد ناشی از موقعیتی است که در روابط اجتماعی دارند. بدین معنی که جایگاهی که در روابط اجتماعی کسب می‌کنند نوع خاصی از عادت‌واره را شکل می‌دهند به‌طوری‌که شرایط زندگی، رفتارهای فرهنگی و سیاسی از نوع خاصی می‌شود. بنابراین رویکرد بوردیو به این مفهوم ابزاری و فرد‌گرایانه است.

رابرت پاتنام (2000)، سرمایه اجتماعی را اینگونه توصیف می‌کند. سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه‌هاست که می‌توانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. سرمایه اجتماعی نیز مانند سایر سرمایه‌ها مولد است و امکان دست‌یابی به اهداف مشخص را فراهم می‌کندکه بدون آن غیر قابل دسترسی خواهند بود (پاتنام، 2000). بنابراین سه مفهوم اساسی، شبکه‌ها، هنجارها و اعتماد، سه پایه‌ی اصلی سرمایه اجتماعی نزد پانتام را تشکیل می‌دهد. در واقع هسته اصلی ایده سرمایه اجتماعی نزد پانتام، همان شبکه‌های باارزش است. ارتباطات اجتماعی بر مولدیت افراد و گروه‌ها تأثیرگذار است (پانتام، 2000). شبکه‌های اجتماعی، بیش‌تر مردم را به همکاری و اعتمادپذیری در برخوردهایشان تشویق می‌کنند و اطلاعات موجود درباره اعتمادپذیری افراد دیگر را تقویت می‌کنند، از نظر پانتام خانواده واضح‌ترین نمونه سرمایه اجتماعی درون گروهی و سازمان جامعه مدنی نمونه ناب سرمایه اجتماعی میان گروهی است (تاج‌بخش، 1385)

پانتام (2000)، معتقد است در جوامعی که از سطح بالای سرمایه اجتماعی برخوردارند، شهروندان نسبت به کارهای جامعه احساس تعهد می‌کنند و مشارکت مدنی از ویژگی‌های این جوامع است و اثرات نیرومندی بر بسیاری از ابعاد گوناگون زندگی ما دارد. برخی از این اثرات عبارتند از: میزان پایین جرم و جنایت (پانتام، 2000)، بهداشت بهتر (ویل‌کینسون 1996)، طول عمر بیشتر (پانتام، 2000)، موفقیت تحصیلی بیشتر (کلمن، 1998)، رفاه بیشتر برای کودکان و سوء استفاده کمتر از آنها (کوت و هیلی، 2001)، فساد اداری کمتر و عملکرد بهتر دستگاه‌های دولتی (پانتام، 1995) و عملکرد اقتصادی بهتر از طریق اعتماد بیشتر و کاهش هزینه‌های معامله با یکدیگر (فوکویاما، 1995).

صاحب‌نظر دیگر در زمینه سرمایه اجتماعی فرانسیس فوکویاما است. فوکویاما بر وجود هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی در یک گروه تأکید می‌کند. تعریف او از سرمایه این‌گونه است: سرمایه اجتماعی را به سادگی می‌توان به عنوان مجموعه معینی از هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی تأکید کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان‌شان مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزش‌ها و هنجارها، به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی‌گردد، زیرا که این ارزش‌ها ممکن است ارزش‌های منفی باشد (فوکویاما، 1379). مباحث و مطالعات فوکویاما پیرامون سرمایه اجتماعی نیز مانند پاتنام در سطح کلان دنبال شده است. او سرمایه اجتماعی را در سطح کشورها و در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی آنها  مورد بررسی قرار داده است. همچنین مانند پانتام هنجارهای همیاری را شالوده سرمایه اجتماعی معرفی می‌کند و مفهوم شبکه را در ارتباط با سرمایه اقتصادی مطرح می‌کند : از دیدگاه سرمایه اجتماعی، شبکه به عنوان نوعی سازمان رسمی به تعریف در نیامده، بلکه به صورت یک ارتباط اخلاقی مبتنی بر اعتماد تعریف می‌شود. شبکه گروهی از عاملان منفردی است که در هنجارها یا ارزش‌های فراتر از ارزش‌ها و هنجارهای لازم برای داد و ستدهای متداول بازار مشترک هستند. هنجارها و ارزش‌هایی که در این تعریف جای می‌گیرند از هنجار ساده مشترک بین دو دوست گرفته، تا نظام‌های ارزشی پیچیده که مذاهب سازمان‌یافته ایجاد کرده‌اند، ادامه می‌یابد (فوکویاما، 1379).       ‌‌

پژوهش‌گر دیگری که از سرمایه اجتماعی سخن به میان آورده است، نان‌ لین است. لین در سال‌ (1998) مفهوم سرمایه اجتماعی را برای طرح نظرات پیشین خود برگزیده و آن را به مثابه منابع نهفته در ساختار اجتماعی تعریف می‌کند که با کنش‌های هدف‌مند قابل دسترسی یا گردآوری است. به این ترتیب، از نظر لین سرمایه اجتماعی از سه جزء تشکیل شده است : منابع نهفته در ساختار اجتماعی، قابلیت دسترسی افراد به این‌گونه منابع اجتماعی و استفاده یا گردآوری این‌گونه منابع اجتماعی در کنش‌های هدف‌مند (توسلی، 1384).  مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی توسط جامعه‌شناسان برجسته یعنی کلمن، پاتنام،‌ فوکویاما و بوردیو مطرح شده است؛ از دیدگاه کلمن،‌ مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی نشان‌دهنده‌ی آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه می‌تواند به عنوان منبعی برای افراد آن گروه عمل کند. کلمن سرمایه‌ی اجتماعی را در اعتماد، اطلاع‌رسانی و ضمانت اجرای کارآمد، رابطه‌ی اقتدار و میزان تکالیف در گروه می‌داند (مهری، 1384). جیمز کلمن معتقد بود سرمایه اجتماعی هنگامی ایجاد می‌شود که روابط میان اشخاص به شیوه‌ای تغییر یابد که کنش را آسان سازد. بر این اساس سرمایه اجتماعی جنبه‌های متفاوت ساختار اجتماعی را در بر می‌گیرد تا کنش جمعی و فردی را گسترش دهد و آسان نماید (کلمن، ترجمه صبوری 1377). بوردیو (1983) نیز سرمایه اجتماعی را حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی می‌دانست که نتیجه مالکیت شبکه پایداری از پیوندهای نهادی شده در میان افراد است که در یک گروه گرد آمده‌اند. میزان سرمایه اجتماعی هر فرد، بستگی به شمار پیوندها و میزان سرمایه (فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) به دست آمده توسط هر پیوند دارد. پانتام (2000) نیز معتقد است که سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه‌ها هستند که می‌توانند با آسان‌سازی کنش‌های هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. سرمایه اجتماعی اشاره به منابعی دارد که افراد به واسطه‌ی حضور یا تعلق به یک گروه اجتماعی به آنها دسترسی دارند، این گروه می‌تواند به بزرگی ملت و یا به کوچکی خانواده باشد. منابع نیز می‌توانند پدیده‌های ملموسی همچون پول، مسکن، شغل، حمایت اجتماعی و یا امکانات غیر ملموس همچون اطلاعات مفید، مشاوره فکری و آرامش روحی باشند. فرد دارای سرمایه اجتماعی زیاد، کسی است که دارای روابط وسیع‌تر، صمیمیت و اعتماد قابل توجه و عمیق است با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان گفت: سرمایه اجتماعی از تجمع و تعامل سرمایه فیزیکی، انسانی و فرهنگی، زاده و بارور می‌شود و بستر حرکت جامعه را به سوی آینده می‌‌‌سازد (تاج‌بخش، 1385).

 


2-2- تحقیقات پیشین

 

2-2-1-تحقیقات پیشین مربوط به خودکارآمدی و سرمایه‌ها

علی رغم اینکه پژوهش‌های متعددی در مورد عوامل مؤثر بر خودکارآمدی، و نیز تأثیر سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر پدیده‌های روانی تربیتی، صورت گرفته اما پژوهش مشخصی یافت نگردید که دقیقأ به بررسی تأثیر سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی بر خود کارآمدی، پرداخته باشد. بر این اساس می‌توان پژوهش‌های موجود را به شرح زیر بیان نمود.

سروقد، رضایی و معصومی (1389)، در پژوهش خود به بررسی رابطه سبک‌های تفکر و خودکارآمدی در بین دانش‌‌آموزان پیش‌دانشگاهی شهر شیراز پرداختند، نتایج تحقیق نشان داد که بین خودکارآمدی با همه‌ی سبک‌های تفکر به‌جز تفکر درون‌گرا و کل‌نگر رابطه مثبت و معنی‌دار وجود دارد‌‌.

فشارکی، اسلامی، مقیمیان و آذربرزین (1389)، در مطالعه‌ای با بررسی تأثیر دو روش تدریس (روش سخنرانی و روش سخنرانی همراه با یادگیری مبتنی بر مسأله ) بر خودکارآمدی، در بین دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی دریافتند که آموزش مؤثر می‌تواند خودکارآمدی دانشجو در جهت اجرای عملکرد مرتبط را ارتقا دهد.

شوکت و همکاران (2011)، در پژوهشی به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و انسانی با خودکارآمدی فارغ­اتحصیلان دانشگاهی پرداختند. این پژوهش در چهار دانشگاه دولتی و چهار دانشگاه غیر دولتی در هند انجام شد، نتایج نشان داد که دانشجویان از تأثیر رشد سرمایه­ی اجتماعی و انسانی بر خودکارآمدی رضایت نداشتند.

مولتن، براون و لنت[1] (1991) نشان دادند که خودکارآمدی در میان دانش‌آموزان متفاوت است و به‌راحتی تحت تأثیر تجارب قرار می‌گیرد. این خبر بسیار مسرت‌بخشی برای مسؤولان امر تعلیم و تربیت است که با مداخله به‌جا و مناسب بتوانند عامل خودکارآمدی را در دانش‌آموزان رشد و پرورش دهند (زیمرمن[2]، 2000).

به علاوه، تحقیقات زیر نیز به بررسی تأثیر سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر برخی پدیده‌های روانی تربیتی پرداخته‌اند.

ترامونته و ویلمز (2010)، در پژوهشی که با عنوان، سرمایه فرهنگی و اثرات آن بر روی بازده آموزشی، انجام دادند به این نتیجه رسیدند که، بین سرمایه فرهنگی و سطوح بازده آموزشی رابطه معنادار وجود دارد.

لی و کائو[3] (2009)، اثرات سرمایه فرهنگی و وضعیت مهاجرتی را بر روی بازده آموزشی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که وضعیت مهاجرتی و سرمایه فرهنگی بر بازده آموزشی تأثیر می‌گذارد.

کافمن و گابر[4] (2004)، در پژوهشی با استفاده از داده‌های پیمایش طولی آموزش و پرورش ملی در آمریکا به بررسی تأثیر مشارکت دانش‌آموزان در فعالیت‌های فوق برنامه و سرمایه فرهنگی بر موفقیت تحصیلی پرداختند. در این پژوهش موفقیت تحصیلی بر حسب ورود به دانشگاه‌های عمومی (4 ساله) و دانشگاه‌های برتر و برجسته اندازه‌گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد فعالیت‌های فوق برنامه و سرمایه فرهنگی بر ورود به دانشگاه‌های عمومی (4 ساله) تأثیر دارند اما بر ورود به دانشگاه‌های برتر تأثیری ندارند. نتایج تحقیق بر حسب جنسیت تفاوت معنا داری نشان نداد.

دوماس و وارد[5] (2010)، نیز در تحقیقی که بر روی 24599 دانش‌آموز انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که، سرمایه فرهنگی بر برخی رفتارها مانند اقدام به ثبت نام و رفتن به دانشگاه تأثیرگذار است.

نوغانی (1386)، در پژوهش خود نشان داد که، در پرتو حضور سرمایه اجتماعی و اقتصادی، سرمایه فرهنگی بر احتمال موفقیت داوطبان ورود به دانشگاه می‌افزاید. به‌علاوه، در پرتو حضور سرمایه اجتماعی و اقتصادی، سرمایه فرهنگی بر احتمال افزایش نمره داوطلبان ورود به دانشگاه کمک می‌کند.

خدایی (1387)، با بررسی رابطه سرمایه اقتصادی و فرهنگی والدین دانش‌آموزان با احتمال قبولی آن‌ها در آزمون سراسری، نشان داد که، سرمایه بالای فرهنگی والدین (تحصیلات پدر و مادر)، باعث افزایش احتمال قبولی در ورود به دانشگاه می‌شود. که این با نظر بوردیو مبنی بر این‌که "دانش‌آموزان با سرمایه فرهنگی بالاتر در رسیدن به موفقیت‌های آموزشی شانس بیشتری دارند" مطابقت دارد.

نوربخش (1390)، در پژوهشی جایگاه و نقش خانواده در موفقیت داوطلبان آزمون سراسری  را بررسی کرد. این تحقیق، به دنبال بررسی نقش سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی خانواده در موفقیت داوطلبان آزمون سراسری بوده است. جامعه آماری، دانشجویان پذیرفته شده رشته‌های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، رشته برق و رشته حقوق دانشگاه تهران در سال تحصیلی 84-1383 هستند و حجم نمونه مورد نظر 150 نفر از دانشجویان ممتاز رشته‌های یاد شده می‌باشد. روش تحقیق، روش پیمایشی و ابزار جمع آوری داده‌ها، پرسشنامه محقق ساخته است. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی خانواده سهم مثبت و معنی داری در به‌دست آوردن رتبه‌های خوب و رشته‌های ممتاز کسب شده از سوی دانشجویان داشته است.

 

2-2-2 تحقیقات پیشین مربوط به رضایت از زندگی و سرمایه‌ها    

اما بررسی رابطه سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با رضایت از زندگی، در چندین تحقیق مورد توجه قرار گرفته که به شرح زیر می‌باشند.

نوغانی، فولادیان و ازغنی (1389) در مطالعه خود با عنوان؛ بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر رضایت از زندگی، در بین دانشجویان دانشگاه آزاد، به این نتیجه دست یافتند که بین متغیرهای سرمایه‌ی اجتماعی با میزان رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و هرچه میزان سرمایه اجتماعی بیشتر باشد رضایت از زندگی نیز بیشتر است.

قلی زاده و شیروانی (1389)، با بررسی رابطه بین عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی با میزان رضایت از زندگی سالمندان اصفهان، نشان دادند که بین عوامل خانوادگی(62/0r=)،‌‌ عوامل ‌اجتماعی(62/0r= عوامل اقتصادی(66/0r=)،  استقلال‌فردی (52/0r=) و سطح سلامت جسمانی(18/0r=)، با رضایت‌مندی سالمندان از زندگی ارتباط معنی‌دار وجود دارد. 

ایمان، مرادی و رودبارکی (1387)، پژوهشی با عنوان بررسی تطبیقی سرمایه اجتماعی و سلامت روانی دانشجویان غیر بومی دانشگاه تهران و شیراز؛ به این نتیجه دست یافتند که احتمال ارتقای سلامت روانی دانشجویان تحت تأثیر متغیرهایی چون سرمایه اجتماعی، سن افراد، میزان درآمد خانوادگی و موقعیت آنها می‌باشد.   

سالارزاده و حسن‌زاده (1385)، با بررسی تأثیر میزان سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی معلمان به رابطه‌ی معنی‌دار بین سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی پی بردند.

سعیدی و حسن‌زاده‌‌‌‌ (1384)، با بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی معلمان بر میزان رضایت‌مندی از خانواده، مدرسه و اجتماع دریافتند که سرمایه اجتماعی بر میزان رضایت‌مندی معلمان، تأثیر معنی‌دار می‌‌گذارد. تحلیل همزمانی شاخص‌های سرمایه اجتماعی و میزان رضایت‌مندی نشان می‌دهد که شاخص‌های مربوط به ابعاد عینی سرمایه اجتماعی (شبکه روابط اجتماعی) بیشترین تأثیر را بر روی رضایت‌مندی داشته‌اند. در کل، شاخص‌های سرمایه اجتماعی 82 درصد تغییرات واریانس رضایت‌مندی را تبیین می‌کند.

بهزاد (1381)، در بررسی خود تحت عنوان سرمایه اجتماعی بستری برای ارتقای سلامت روان، نشان دادند که چگونه سرمایه اجتماعی می‌تواند زمینه‌ساز ارتقای سلامت روان در سطح روابط فردی و گروه اجتماعی قرار بگیرد و این‌که اجرای برنامه‌های ارتقای سلامت روان چگونه در ساختار سرمایه اجتماعی یک جامعه می‌تواند به اجرا درآید.

جاگودزینسکی (2010)، در پژوهشی به تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر رضایت از زندگی پرداخت و تلاش کرد به این سوال پاسخ دهد که بین آسیایی­ها و اروپایی­ها تفاوت معناداری وجود دارد. این پژوهش که بر اساس روش تحلیل ثانویه صورت گرفت نشان داد که این عوامل تأثیر معناداری بر رضایت از زندگی دارند اما بر حسب دو قاره تفاوت­های معناداری وجود دارد، مثلأ در آسیا در مقایسه با اروپا سرمایه­ی اقتصادی تأثیر بیشتری بر رضایت از زندگی دارد، یا غرور ملی به عنوان یکی از مؤلفه­های سرمایه­ی اجتماعی در آسیا بیش از اروپا بر رضایت از زندگی تأثیر دارد و سرانجام دینداری در آسیا تأثیر بیشتری بر رضایت از زندگی دارد.

 



[1]- Multon, Brown, & Lent

[2]- Zimmerman

[3]- Lee & Kao

[4]- Koufman & Gabler

[5]- Dumais & Ward

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

1-6- تعریف مفهومی متغیرها

 

1-6-1- خودکارآمدی

باورهای خودکارآمدی عبارت است از، مجموعه قضاوت‌ها و باورها نسبت به توانایی‌های خود در انجام تکالیف خاص در موقعیت‌های خاص (بندورا، 1973،1977).

 

1-6-2- رضایت از زندگی

رضایت از زندگی، ‌نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود،‌ یا برخی از جنبه‌های زندگی هم‌چون زندگی خانوادگی،‌ و تجربه‌ی آموزشی است (دینر و همکاران،‌ 1999).

 

 

 

 

 

1-6-3- سرمایه فرهنگی

از نظر بوردیو (1977) سرمایه‌ی فرهنگی، گرایش‌ها و عادات دیرپا است که در طی فرایند جامعه‌پذیری حاصل می‌شوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند مانند صلاحیت‌های تحصیلی و فرهیختگی را شامل می‌شود (آنهیر، یورگن و فرانک[1] ، 1993).

 

1-6-4- سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه پایداری از پیوندهای نهادی شده در میان افراد است که در یک گروه گرد آمده‌اند (بوردیو، 1983).

 

1-6-5- سرمایه اقتصادی

همه‌ی کالاهای مادی که در دسترس فرد قرار دارد، سرمایه‌ی اقتصادی او را تشکیل می‌دهد (دهقانی، اکبرزاده، خوش فر و ربانی، 1389). این کالاها می‌توانند از خانه، نوع و اندازه‌ی آن،‌ تا اتومبیل و کالاهای استفاده شده‌ی درون خانه مثل یخچال، تلویزیون و وسایل شخصی دانش‌آموز مانند لوازم تحریر، ‌اتاق شخصی و ... را دربرگیرند.

 

 

1-7- تعاریف عملیاتی متغیرها

 

1-7-1- خودکارآمدی

منظور، نمره‌ای است که آزمودنی از مقیاس خودکارآمدی موریس[2] (2001) کسب کرده است. این مقیاس دارای سه زیر مقیاس خودکارآمدی اجتماعی، خودکارآمدی هیجانی- عاطفی  و خودکارآمدی تحصیلی است.

 

 

1-7-2- رضایت از زندگی

منظور نمره‌ای است که فرد از طریق پاسخ‌گویی به مقیاس کوتاه شده چندگانه رضایت از زندگی دانش‌آموزان (BMSLSS)[3] ، به‌دست می‌آورد. این مقیاس دارای 5 ماده بوده و به ارزیابی افراد در 5 زمینه خانوادگی، دوستان، تجربه‌آموزشی، خود و محیط زندگی و قضاوت افراد در پنج زمینه مورد نظر می‌پردازد (هیوبنر، سولدو و والویس[4]، 2003).

 

1-7-3- سرمایه فرهنگی

منظور، نمره‌ای است که آزمودنی از پرسشنامه محقق‌ساخته بر گرفته از پرسشنامه نوغانی (1386) و نظریات بوردیو، با دو بعد کالاهای فرهنگی و رفتارها و رویه‌های فرهنگی به‌دست می‌آورد. علاوه بر این، از شاخص‌های زیر نیز برای سنجش رفتارها و رویه‌های فرهنگی استفاده شد:

- میزان مطالعه والدین در منزل بر حسب ساعت در شبانه روز

- بازدید اعضای خانواده از نمایشگاه‌های کتاب، موزه‌ها و نمایشگاه‌های فرهنگی هنری در طول سال

- میزان آگاهی و اطلاع والدین در مورد مسائل مربوط به کنکور، انتخاب رشته و ...

- میزان اهمیت تحصیلات و امور تحصیلی فرزندان در نزد والدین

 

1-7-4- سرمایه اجتماعی

در پژوهش حاضر نمره­ای که آزمودنی از پاسخ دادن به پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی کسب کرد به عنوان شاخص سرمایه اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این پرسشنامه با معرف­های مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سنجیده شد.

 

 

 

1-7-5- سرمایه اقتصادی

جهت سنجش متغیر سرمایه اقتصادی، میزان دسترسی فرد به برخی امکانات مادی مورد نظر قرار گرفته و در قالب یک مقیاس پژوهشگر ساخته با سطح سنجش اسمی (دسترسی-عدم دسترسی) اندازه‌گیری شده است. بر این اساس سرمایه هر یک از افراد مورد بررسی نمره مشخصی بر روی مقیاس فوق کسب کرده‌ است،که معرف میزان سرمایه اقتصادی او بوده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مبانی نظری و تحقیقات پیشین

 

 

2-1- مبانی نظری

 

در این بخش، به­منظور مطالعه و بررسی تاریخچه و مبانی نظری، در ابتدا به بررسی مفهوم خودکارآمدی و رضایت از زندگی پرداخته می­شود. در ادامه نیز مفاهیم سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد مطالعه و بررسی قرار می­گیرند.

 

2-1-1- مفهوم خودکارآمدی

 مفهوم خودکارآمدی در مرکز نظریه شناختی اجتماعی آلبرت بندورا، قرار دارد که به باورها یا قضاوت‌های فرد در مورد توانایی‌های خود در انجام وظایف و مسئولیت‌ها اشاره دارد. بندورا (1986 و 1997)، بر این باور بود که خودکارآمدی یکی از مهم‌ترین عوامل تنظیم کننده رفتار انسان است. قضاوت‌های ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیش‌تر از کیفیت و ویژگی‌های خود موقعیت فشارها را به وجود می‌آورند. افراد با خودکارآمدی کم، تفکرات بدبینانه درباره‌ی توانایی‌های خود دارند، بنابراین، این افراد از هر موقعیتی که بر اساس نظر آن‌ها از توانایی‌هایشان فراتر باشد، دوری می‌کنند در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالش‌هایی که می‌توانند بر آن‌ها مسلط شوند در نظر می‌گیرند (کارادیماس و کالانتزی ، 2004). در واقع منظور بندورا (1997) از باورهای خودکارآمدی، قضاوت‌هایی است که دربارة توانایی در زمینه سازمان‌دهی و انجام تکالیف خاص صورت می‌گیرد و میزان خودکارآمدی بیانگر آن است که یک شخص تا چه اندازه به توانایی خود برای دستیابی به یک هدف مشخص اطمینان دارد. باورهای خودکارآمدی بر الگوهای تفکر و واکنش‌های هیجانی انسان اثر می‌گذارند و در حقیقت، این باورها تعیین کننده‌ها و پیش‌بینی‌کننده‌های قوی میزان دستیابی به هدف نهایی هستند. برخی صاحب‌نظران مانند پاجارس (1996) و شانک[5] (1989) با انجام پژوهش خود دلایلی مبنی ‌بر صحت یافته‌های حاصل از پژوهش باندورا ارائه داده‌اند. براساس یافته‌های آن‌ها، افراد دارای خودکارآمدی بالا معمولاً در چهار حوزة مشخص، عملکرد بهتری نشان خواهند داد؛ اولین حوزه، انتخاب اهداف است.

این‌گونه افراد معمولاً اهداف سطح بالاتری را که مستلزم تلاش بیش‌تری است برای خود در نظر می‌گیرند. حوزة عملکردی دوم مربوط به تلاش و پشتکار است که مطابق با آن، اشخاص مداومت و تلاش بیش‌تری برای انجام تکالیف دارند و در هنگام انجام تکلیف نیز از راهبردهای مختلف یادگیری بیش‌تر استفاده می‌کنند. میزان بازبینی یادگیری، سومین حوزة مورد بحث است. افراد دارای باورهای خودکارآمدی بالا، به طور مرتب میزان پیشرفت خود را در رابطه با اهداف، بازبینی و در هنگام لزوم به انطباق و تغییر راهبردها اقدام می‌کنند.

آخرین حوزه، واکنش در مقابل شکست و ناکامی است. این افراد شکست را ناشی از کمبود تلاش (نه نداشتن توانایی) می‌بینند و همین امر، سبب می‌شود که از شکست ناراحت نشوند و تلاش خود را افزایش دهند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت باندورا خودکارآمدی تکلیف را به عنوان اعتقاد فرد به این که می‌تواند با موفقیت رفتار خواسته شده را برای دستیابی به نتایج آن انجام دهد، می‌شناسد. موقعی که افراد احساس می‌کنند مهارت‌های لازم را دارند و نتایج مستقیماً به کیفیت عملکرد آن‌ها وابسته است، این باورهای کارآمدی بر اهداف و اعمالشان اثر خواهد گذاشت. باورهای خودکارآمدی از جمله باورهای خود است که به رفتار تحصیلی جهت می‌دهد. بندورا در نظریه شناختی اجتماعی خود (1993، 1997)، خودکارآمدی را مجموعه قضاوت‌ها و باورها نسبت به توانایی‌های خود در انجام تکالیف خاص در موقعیت‌های خاص تعریف کرده است. خودکارآمدی بر عقاید و باورهای افراد در اعمال کنترل بر عملکرد و رویدادهای مؤثر زندگی اشاره دارد. بر اساس نظریه‌ی شناختی اجتماعی، افراد با باورهای قوی نسبت به توانایی‌های خود، در مقایسه با افرادی که نسبت به توانایی‌های خود تردید دارند، در انجام تکالیف بهتر عمل می‌کنند (زلدین[6] و پاجارس، 2000). فال و مک‌لئود[7] (2001) معتقدند که باورهای خودکارآمدی میزان مقاومت و ایستادگی شخص در برابر موانع را نیز نشان می‌دهند و حاکی از این اعتقاد فرد هستند که وی قادر است در یک موقعیت به‌طور مؤثر عمل کند یا برعکس، در انجام کارهای خود نقش کمی داشته باشد. زمانی‌که افراد اعتقاد دارند توانایی‌هایشان برای انجام تکلیف بالاست پس شایستگی خود را برای رسیدن به موفقیت در آن تکلیف بالا ارزیابی می‌کنند و زمانی‌که تصور می‌کنند به‌دلیل ناتوان بودن، تلاش‌هایشان منجر به شکست می‌شود احساس عدم کفایت و شایستگی را تجربه خواهند کرد و در نتیجه در هنگام عملکرد اعتماد به‌نفس خود را از دست می‌دهند و در انجام تکلیف ناتوان می‌شوند (آشر و پاجارس، 2006). از دیدگاه باندورا، پاسترلی، باربارانلی و کاپرارا (1999) خودکارآمدی یک سازة چند بعدی می­باشد و باید در زمینه­های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس آنان سه حوزة اصلی را برای خودکارآمدی، شامل خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی در نظر گرفتند.

  خودکارآمدی تحصیلی با احساس توانایی فرد در مدیریت فعالیت­های یادگیری، تسلط بر موضوعات درسی و برآورده کردن انتظارات تحصیلی مرتبط است (موریس، 2001). همچنین، خودکارآمدی تحصیلی به منزلة اطمینان فرد از توانایی در انجام موفقیت­آمیز رفتارهای خودنظم­دهی تحصیلی است. یعنی به میزان تنظیم کردن راهبردهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری در مراحل مختلف اشاره دارد- به عنوان مثال، برنامه­ریزی برای تکالیف، سازماندهی کارهای کلاسی و انجام آنها در موعد مقرر (زیمرمن[8]، 1990).

   خودکارآمدی اجتماعی، به معنی قابلیت­های فرد در برخورد با چالش­های اجتماعی، احساس توانایی در روابط با همسالان و توانایی اداره کردن ناسازگاری­های بین­فردی است (موریس، 2001). حس قوی خودکارآمدی اجتماعی باعث ایجاد ارتباطات مثبت می­شود، در حالی که عدم خودکارآمدی اجتماعی فرد را به سوی کناره­گیری و بیگانگی سوق می­دهد (باندورا و همکاران، 1999). فرد از طریق خودکارآمدی اجتماعی قادر است، ارتباطات اجتماعی خود را توسعه دهد تا زندگی­اش را لذت­بخش و فشارهای محیطی را مدیریت نماید.

  موریس (2001) خودکارآمدی عاطفی را این­گونه تعریف کرده است: توانایی ادراک شدة چیرگی بر هیجانات منفی توسط فرد. به عبارتی، باورهای خودکارآمدی عاطفی، به عنوان توانایی شخص برای تنظیم، و تعدیل هیجانات مناسب و دوری از حالت­های هیجانی منفی در شرایط معین به کار برده می­شود. به عبارتی دیگر، بازگشت به حالت طبیعی، وقتی که هیجانات منفی را تجربه می­کند. ممکن است اضطراب و هیجانات منفی، برای فرد کاهش عملکرد تحصیلی، ناسازگاری اجتماعی و خلق افسرده را در پی داشته باشد یا حتی خطر ابتلا به افسردگی و دیگر مشکلات مربوط به سلامت هیجانی را در وی افزایش دهد (والیس و آمستد، زولیگ و پاکستون[9]، 2008).

 ساوولاینن[10] (2002) خودکارآمدی را برخورداری از توانایی برای انجام کارها در موقعیت‌های مختلف زندگی تعریف می‌کند. مادوکس[11] (2000) باورهای خودکارآمدی را به‌عنوان عقاید شخص برای هماهنگ کردن مهارت با توانایی‌ها به‌منظور دست‌یابی به اهداف مطلوب در شرایط و حوزه‌های خاص تعریف می‌کند. نظریه پردازان شناختی معتقدند که باورهای خودکارآمدی یا قضاوت­های افراد در مورد توانایی‌هایشان، مسیر فعالیت و جریان عملکردهای افراد را مشخص و سازماندهی می‌کند (بندورا، 1986) به­گونه‌ای که نگرش افراد به توانایی‌هایشان، روی رفتار به شیوه‌های مختلف از جمله روی انتخاب‌هایشان تأثیر می‌گذارد و موجب می‌شود افراد جریان عمل را دنبال یا قطع کنند. افراد به تکالیفی مشغول می‌شوند که احساس می‌کنند شایستگی‌اش را دارند و مطمئن هستند که می‌توانند انجام دهند و از کارهایی که احساس می‌کنند نمی‌توانند انجام دهند یا در آن موفقیت مورد انتظار را به­دست نمی‌آورند، پرهیز می‌کنند (کرامتی، 1380؛ پاجاریس و شانک، 2001؛ فال و مک­لئود، 2001).

   در مقابل مشکلاتی که در زندگی برای انسان­ها رخ می­دهد، هر یک از افراد عوامل خاصی را مؤثر می­دانند. عده­ای شانس، سرنوشت و نیروهای بیرونی را عامل مهم در شکل­گیری زندگی خود می­دانند و دسته­ای دیگر، نیروهای درونی مانند میزان تلاش و تصمیمات خود را در انجام فعالیت­ها مهم به­شمار می­آورند. اشخاصی که خودکارآمدی بالایی دارند، برای کسب نتیجه مطلوب، فرایندهای شناختی و هیجانی­شان را هماهنگ کرده و مکان کنترل در آنها درونی است (نیل ، 2006).

 

  باورهای خودکارآمدی افراد نقش مهمی در چگونگی نگرش آنها به شرایط مختلف دارند. این باورها  تعیین­ می­کنند که افراد چگونه احساس، فکر و رفتار ­کنند (بندورا و شانک، 1981).

از نظر بندورا (1997)، باورهای خودکارآمدی، نتیجه فرایندهای یادگیری هستند. روابط اجتماعی که بر پایه چهار منبع مهم اطلاعاتی قرار دارند، نقش مهمی را در این فرایندهای یادگیری دارند (برویرز و تومیک، 2000). بندورا (1997)، چهار منبع اصلی اطلاعات را تجارب عملکردی[12]، متقاعدسازی کلامی[13] ، تجارب نیابتی[14] و علائم فیزیولوژیکی[15] می­داند.

 مؤثرترین و با نفوذترین منبع خودکارآمدی، تفسیری است که فرد از عملکرد گذشته‌اش یا تجارب موفقیتش دارد. افراد در کارها و فعالیت­هایی که مشغول می‌شوند، نتیجه اعمالشان را تفسیر می‌کنند و از این تفسیرها برای گسترش باورها و عقاید درباره توانایی­شان برای درگیر شدن در کارها و فعالیتهای بعدی استفاده می‌کنند. معمولا نتایجی که به‌عنوان نتایج موفق تفسیر می‌شوند، خودکارآمدی را افزایش می‌دهند و آن دسته که به عنوان نتایج ناموفق تفسیر می‌شوند، آن را کاهش می‌دهند (پاجاریس، 2002؛ تباریز­ استراتون، 2005؛ لن، لن و کیپرانو[16]، 2004 ؛ برویرز و تومیک، 2000).

افراد علاوه بر تفسیر نتایج اعمال­شان، باورهای خودکارآمدی­شان را از طریق تجربه جانشینی یعنی مشاهده اجرای اعمال دیگران، شکل می‌دهند (بندورا، 1989). از نظر بندورا (1994)، مشاهده فرد از اینکه افرادی مشابه خودش، با تلاش پیگیر، به دستاوردهای موفقی نائل می‌شوند، این اعتقاد را در فرد تقویت می‌کند که او نیز دارای قابلیت‌هایی است که می‌تواند از عهده فعالیت‌های مشابه به نحو موفقیت‌آمیزی برآید. همین­طور وقتی مشاهده­گر می­بیند کسی قابلیت­ها و توانایی­های او را دارد و شکست می­خورد، انتظار خودکارآمدی در او اُفت می­کند و تلاش کمتری به خرج می­دهد. زیرا انتظار دارد شکست و ناکامی به استقبالش بیاید (ریکمن[17]، 2008).

 

 بندورا (1989) اظهار می‌دارد که افراد از طریق ترغیب و تشویق دیگران نیز می‌توانند متقاعد شوند که دارای مهارت‌ها و قابلیت‌های لازم برای موفقیت می‌باشند. تشویق کلامی دیگران به فرد کمک می‌کند تا تلاش بیشتری به‌کار ببرد و پشتکار مورد نیاز برای موفقیت را تداوم بخشد و این امر به رشد پیوسته مهارت­ها و کارآمدی شخصی منجر می‌شود (پاجاریس، 2002؛ برویرز و تومیک، 2000؛ کراین[18]، 2000).

واکنش‌های هیجانی و روانی و حالات فیزیولوژیکی نسبت به شرایط و وضعیت‌های مختلف، نیز نقش مهمی در خودکارآمدی فرد ایفا می­کند. بندورا (1994) اذعان می‌دارد که نه‌ تنها شدت واکنش‌های هیجانی و فیزیولوژیکی، بلکه چگونگی درک و تفسیر آن نیز اهمیت دارد. با یادگیری به حداقل رساندن میزان استرس به ‌هنگام مواجهه با وظایف دشوار و چالش‌برانگیز، می‌توان حس خودکارآمدی را تقویت کرد (زیگلر[19]، 2005).

   به­ طور خلاصه، به ­منظور دستیابی به احساس کارآمد بودن، یک فرد می­تواند مهارت یا عملی را به­ طرز موفقیت­آمیزی به انجام برساند، شخص دیگری را مشاهده کند که در انجام تکلیف موفق بوده است، بازخوردی مثبت از انجام یک عمل کسب کند یا به نشانه­ها و علائم فیزیولوژیکی اعتماد کند (زولکاسکی[20]، 2009).

 

2-1-2- رضایت از زندگی

ابرهام مازلو[21] به عنوان یک روان­شناس، نیازهای انسانی را از غرائزی می‌داند که در حیوانات یافت نمی‌شود. اغلب علمای روان‌شناس درباره نیازها سخن گفته‌اند، اما نظریه مازلو درباره نیازها و سلسله مراتب نیازها[22] در انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. بر اساس این نظریه نیازهای انسانی به پنج دسته به این ترتیب تقسیم می‌شوند: 1. نیازهای فیزیولوژیک 2. نیاز به امنیت 3. نیازهای اجتماعی 4. نیازهای من یا صیانت ذات، نیاز به احترام 5. نیازهای به خودیابی و تحقق خویشتن. مازلو در نظریه سلسله مراتب نیازها، مفهوم رضایت را مترادف با ارضاء و تأمین نیازها می‌داند. ارضای نیاز شامل حالاتی مانند نیرومندی، چالاکی، لذت و پاداش است . پس از ارضای یک سطح از نیازها، نیازهای سایر سطوح، اهمیت پیدا می کنند و آنها خواهند بود که بر رفتا ر شخص تسلط خواهند یافت تا به پایین ترین سلسله مراتب برسیم (مندوزا و ناپولی[23]، 1995).

به طور عادی و معمولی در جامعه پاره ای از نیازهای اساسی افراد ارضا می شود و پاره ای دیگر ارضا نشده باقی می‌ماند. به زعم مازلو درصد رضایت افراد در برآوردن نیازها به تدریج افزایش پیدا می کند و با گذشت زمان درصد ارضای نیاز بیشتر می‌شود و این امر با انتظارات افراد رابطه مستقیم دارد (مازلو، 1995).

در این راستا اوزر و کاربولوت[24] (2003)، اظهار می‌دارند رضایت از زندگی از طریق مقایسه نیازهای افراد با دارایی‌هایشان کسب می‌گردد. هرچه این نیازها با داشته‌ها تطبیق بیشتری داشته باشد، رضایت افراد از زندگی نیز در سطح بالاتری قرار می‌گیرد.  

نظریه­ی مهم دیگری که در خصوص رضایت از زندگی مطرح است، نظریه کنش متقابل[25] پارسونز است. اساس چارچوب نظری بر این ایده است که اجتماع نظام یافته یا جمعی شده اعضای جامعه را گرد هم آورده و از طریق این تجمیع به آنها توانایی می­دهد تا از منافع مشترک خود در مراحل مختلف (از انطباق تا حفظ الگو ) دفاع کنند و به تأمین نیازها و تحقق اهداف و در نهایت رضایت از زندگی بپردازند (ریتزر، 2004).

از جمله نظریه های مطرح دیگر در حوزه روان شناسی اجتماعی، نظریه های بیگانگی اجتماعی[26] است . باید خاطر نشان ساخت که نظریه های اجتماعی که دربارة بیگانگی مطرح شده اند تلویحاً در برگیرنده مقوله رضایت از زندگی هم هستند . به عبارت دیگر، می توان احساس بیگانگی اجتماعی را تلویحاً به معنای تبیین نارضایتی و عدم بهروزی به شمار آورد . به عبارت دیگر، بیگانگی اجتماعی به طور کلی به معنای بیگانگی فرد از جنبه های اصلی وجود اجتماعی اش بوده و به طور ضمنی، مبین نارضایتی ناخرسندی است (محسنی تبریزی، 1973، به نقل از گودرزی 1378).

 

لوئیس کریزبرگ (1973 به نقل از نوغانی، 1389)، با استفاده از نظریه‌های متعدد، سه منشاء اساسی را برای نارضایتی تعیین می‌نماید. این سه منشاء اجمالأ بر یک نکته توافق دارند؛ که منشاء نارضایتی را باید در نابرابری و ارزیابی ناشی از آن جستجو کرد. این سه نگرش متفاوت را می‌توان به این گونه دسته‌بندی کرد: نگاه اول بر اهمیت محرومیت مطلق در افراد تأکید می‌کند. نگاه دوم بر ناسازگاری بین موقعیت‌های متفاوتی که افراد در زندگی اجتماعی خود با آن مواجه‌اند تأکید می‌کند و نگاه سوم به تغییراتی که در طول زمان در آنچه مردم دارند و آنچه تصور می‌کنند باید داشته باشند، اشاره دارد. رضایت از زندگی، ‌نگرش فرد، ارزیابی عمومی،‌ نسبت به کلیت زندگی خود،‌ یا برخی از جنبه‌های زندگی هم‌چون زندگی خانوادگی،‌ و تجربه‌ی آموزشی است (دینر و همکاران‌ 1999).

تجربه شادکامی و رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار می‌رود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف فرد شمرده می‌شوند (آناس[27]، 1993، به نقل از بیانی،1386). رضایتمندی نوجوانان و جوانان از زندگی زمینه‌ساز گسترش رضایت آنان به حوضه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. پژوهش‌های انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشانگر آن است که رضایت از زندگی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنی دانش‌آموزان کاملأ متفاوت از بزرگسالان است و مستلزم مؤلفه‌های ویژه این گروه سنی است (زکی،1386). در تحقیقاتی که در خارج از کشور و هم‌چنین در ایران انجام شده است رضایت از زندگی در بین این گروه سنی را شامل پنج مؤلفه رضایت از خود، خانواده، دوستان، مدرسه و محیط زندگی دانسته‌اند (شیخ الاسلامی و احمدی، 1389).


2-1-3- سرمایه فرهنگی

مفهوم سرمایه فرهنگی را برای اولین بار پیر بوردیو[28]، برای تحلیل این‌که چگونه فرهنگ و تحصیلات تعامل دارند و در بازتولید اجتماعی سهیم هستند، به‌کار برده است (بوردیو، 1984). بوردیو در اوایل دهه­ی 1960 مفهوم سرمایه فرهنگی را به کار برد تا نشان دهد که برای تبیین نابرابری­های آموزشی تنها استفاده از سرمایه اقتصادی کافی نیست بلکه بیشتر از عوامل اقتصادی، عادت­واره­های فرهنگی و خصلت­های به ارث برده شده از خانواده هستند که نقش بسیار مهمی در موفقیت­های مدرسه دارند (بوردیو و پسرون، 1979). بوردیو برداشتی از طبقه را ارائه می‌دهد که فراتر از مفهوم طبقه از دیدگاه مارکس است. وی بر خلاف مارکس، که طبقه را نظامی از حقوق مادی می‌داند، برداشت پیچیده‌ای از طبقه مطرح می‌کند که انواع سرمایه، یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی را در بر می‌گیرد. از نظر بوردیو سرمایه فرهنگی قابل تفکیک به سه مقوله‌ی، سرمایه فرهنگی لحاظ شده، سرمایه فرهنگی عینی و سرمایه فرهنگی نهادینه شده است (نوغانی، 1386). ویژگی بارز نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، تحلیل ساز و کار موفقیت‌های تحصیلی با عنایت به میزان برخورداری گروه‌ها و طبقات اجتماعی از این سرمایه می‌باشد. دانش‌آموزانی که سرمایه فرهنگی بیش‌تری دارند­ دانش‌آموزان خانواده‌هایی که مهارت و برتری‌های فرهنگی مسلط را در اختیار دارند بهتر می‌توانند قواعد بازی را رمزگشایی کنند و مهارت‌ها و برتری‌های فرهنگی را که در مدارس پاداش می‌گیرند در خود پرورش دهند، بنابراین بهتر می‌توانند به سطوح بالای تحصیلی برسند (اشافنبرگ و مس[29]،1997). از نظر بوردیو (1977) سرمایه‌ی فرهنگی، گرایش‌ها و عادات دیرپا است که در طی فرایند جامعه‌پذیری حاصل می‌شوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند مانند صلاحیت‌های تحصیلی و فرهیختگی را شامل می‌شود (آنهیر و همکاران 1993). بوردیو سرمایه‌ی فرهنگی را دارای سه مؤلفه می‌داند؛ این مؤلفه‌ها عبارتند از الف( سرمایه فرهنگی محاط شده: نشان‌دهنده‌ی چیزهایی است که افراد می‌دانند و می‌توانند انجام دهند. توانایی‌های بالقوه که به تدریج بخشی از وجود افراد شده‌اند. ب( سرمایه فرهنگی عینی: مثل کالاهای فرهنگی و اشیای مادی از قبیل کتاب، نقاشی و آثار هنری. پ( سرمایه‌ی فرهنگی نهادینه‌ شده: مانند صلاحیت‌های تحصیلی که در قالب مدارک و مدارج تحصیلی نمود عینی پیدا می‌کنند و به آن‌ها از نظر قانونی و عرفی ارزش اجتماعی و تعریف شده می‌دهد (نوغانی، 1386).

بوردیو نیز همچون برنشتاین دیدگاهی دورکیمی در فرهنگ دارد. به اعتقاد آن­ها، منبع نابرابری در جامعه بیشتر ماهیت فرهنگی دارد تا اقتصادی و فاصله بین فرهنگ مدرسه و خاستگاه اجتماعی_اقتصادی کودک، عامل مهمی در تعیین موفقیت کودک در نظام آموزشی محسوب می­شود. اما برنشتاین، بیشتر به مسئله­ی قدرت و شیوه­های انتقال آن توجه دارد و بوردیو بیشتر به شرایط ساختاری که انتقال قدرت در چارچوب آن صورت می­گیرد (شارع­پور و خوش­فر، 1381).

مفهوم سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو را تنها زمانی می­توان به خوبی درک کرد که آن را در دستگاه نظری وی در نظر بگیریم. محرک اصلی نظریه بوردیو، علاقه­اش به از میان برداشتن آن چیزی است که خودش ضدیت کاذب میان عینیت­گرایی و ذهنیت­گرایی و یا به تعبیر او ضدیت بیهوده میان فرد و جامعه می­انگارد. وی به جای مفاهیم سنتی جامعه­شناسی مثل ساختار و عاملیت مفاهیم میدان و عادت­واره را به کار می­برد. به عقیده وی میان میدان و عادت­واره رابطه دیالکتیکی وجود دارد و در حالی که عادت­واره در ذهن کنشگر وجود دارد، میدان در خارج از ذهن آن­ها جای دارد (ریتزر، 1381). مفهوم سرمایه و مخصوصأ سرمایه فرهنگی تنها در کنار مفهوم میدان معنی می­یابد. میدان عرصه­ای اجتماعی است که مبارزه­ها با تکاپوها بر سر منابع و منافع و دسترسی به آنها در آن صورت می­پذیرد. میدان نظام ساخت­یافته موقعیت­هایی است که توسط افراد یا نهادها اشغال می­شود که ماهیت آن تعریف کننده­ی وضعیت برای دارندگان این موقعیت­هاست (جنکیز، 1385). میدان­ها بازارهایی برای سرمایه­های خاص هستند که در آن­ها عاملان اجتماعی بنا بر استعدادهای خاص خود در انواع سرمایه­ها می­اندیشند و عمل می­کنند (شویره و فونتن، 1385). سرمایه فرهنگی به عنوان صلاحیت در فرهنگ پایگاه­ها، ایده­ها و گرایش­ها تعریف می­شود و اغلب مکانیسم مهمی در بازتولید سلسله ­مراتب اجتماعی در نظر گرفته می­شود (روح­الامینی، 1374). این سرمایه نقش بسیار مهمی در اندیشه­های بوردیو ایفا می­کند. سرمایه فرهنگی شامل: سلیقه­های خوب، شیوه و راه و رسم پسندیده، پیچیدگی شناختی و شناختن و توانایی پذیرش محصولات مشروع از قبیل هنر، موسیقی کلاسیک، تئاتر و ادبیات و تسلط یافتن بر هر نوع از نظام نمادین است (فاضلی، 1382: 38). بوردیو تأثیر سرمایه فرهنگی بر مصرف، فعالیت و سبک زندگی فرهنگی افراد را با توسل به نظریه­ی تمایز بیان می­کند. مطابق این نظریه دارندگان سرمایه فرهنگی زیاد، خود را با فرهنگ و هنر متعالی از بقیه جدا می­کنند. داشتن سرمایه فرهنگی بیشتر، به معنای داشتن توان شناختی بالاتر است و چنان­که ورفهوست نشان داده است گرایش به فرهنگ و هنر متعالی ناشی از شایستگی ارتباطی بیشتر دارندگان این ظرفیت شناختی و کنجکاوی بیشتر ایشان برای رمزگشایی از محصولات فرهنگی است. بدین ترتیب سرمایه فرهنگی، از مسیری فردی- ذهنی و نه بر اساس راهبردهای اجتماعی- مبارزه­جویانه سبب گرایش افراد به سبک زندگی خاص می­شود (فاضلی، 1382: 39-38).

سه منبع سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو عبارتند از: خانواده، طبقات اجتماعی و آموزش و پرورش. انباشت سرمایه فرهنگی در افراد از طریق این سه منبع سبب بروز تفاوت­هایی در دارندگان سرمایه فرهنگی و کسانی که فاقد آن هستند، می­شود. بحث اصلی بوردیو در مورد سرمایه فرهنگی، در ارتباط با طبقات اجتماعی است. به عقیده بوردیو این طبقات اجتماعی بالا هستند که سرمایه فرهنگی خاصی را در سلسله مراتب قشربندی اقتصادی به خود اختصاص داده­اند، به­ نحوی که افرادی که در سلسله مراتب اجتماعی و اقتصادی بالاتر قرار دارند، نوع مصرف کالاهای فرهنگی، ارائه روش­ها، منش­ها و الگوهای متفاوتی دارند و از نظر تحصیلی نیز، فرزندان طبقات بالا هستند که بیشتر به سرمایه فرهنگی دست می­یابند. افراد این طبقات به واسطه­ی برخورداری از امکانات بیشتر، نوع سلیقه و ذائقه­های متفاوت در بازدید از نمایشگاه­های فرهنگی، خرید کتاب، مسافرت­ها، و به طور کلی، دستیابی به امکانات و لوازم فرهنگی، از منزلت برتری برخوردارند. بوردیو معتقد است که طبقه و فرهنگ، به صورت عمودی رتبه­بندی شده و یکدیگر را تقویت می­نماید. فرهنگ طبقات بالا، در ظاهر، به خاطر برتری خود و در واقع به خاطر تسلط طبقه حاکم، فرهنگی متمایز و قابل تشخیص می­گردد. از طرف دیگر، فرهنگ به ایفای تمایزات طبقاتی کمک کرده و همانند سرمایه­های مادی و اقتصادی، به فرصت­های زندگی افراد شکل می­دهد (سمیعی، 1379).      

به اعتقاد اریکسون تحلیلی که بوردیو درباره فرهنگ و طبقه انجام داده است تحلیل کاملی نیست، چون وی به دو بعد مهم ساختار اجتماعی یعنی شبکه اجتماعی و ارتباطات اجتماعی موجود در محیط­­های کار توجه نکرده است (اریکسون، 1996: 217). اریکسون معتقد است بوردیو در مدلی که درباره­ی طبقه در کتاب تمایز ارائه داده است تنها از سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی استفاده کرده است و شکل سوم سرمایه یعنی سرمایه اجتماعی را از قلم انداخته است. اریکسون برای سرمایه اجتماعی ارزش زیادی قائل است، از نظر وی این سرمایه، سرمایه­ای است راجع به اعتبار، احترام و پیوندهای اجتماعی. وی با اشاره به تحقیقات قبلی نشان می­دهد که شبکه­های اجتماعی در مقایسه با طبقه تأثیر بیشتری بر فرهنگ دارند (اریکسون، 1996: 218). علاوه بر این به نظر اریکسون، مسئله دیگری که در کار بوردیو وجود دارد مربوط به سرمایه فرهنگی است. بوردیو استدلال کرده است که ژانرهای (دسته­های) فرهنگی و محتوایشان از نظر منزلت دارای تمایز سلسله مراتبی هستند و افراد طبقه بالا، فرهنگ طبقاتی بالاتری دارند. اما اریکسون با مثال آوردن از کارهایی که در آمریکای شمالی توسط پژوهشگران مختلف از جمله لامونت (1992)، انجام شده است، نشان داده است که بدون شک افراد دارای منزلت بالا نسبت به افراد دارای منزلت پایین از فرهنگ متعالی بیشتری استفاده می­کنند، اما واقعیت این است که این افراد ذائقه­هایشان را تنها به فرهنگ متعالی محدود نمی­کنند، بلکه از ژانرهای فرهنگی متنوعی استفاده می­کنند. به عبارت دیگر، نوع ژانرها و تمایز دقیق میان ذائقه­ها نیست که ذائقه­های طبقات بالا و پایین را از هم جدا می­کند بلکه تنوع و تعداد ذائقه­هاست که چنین می­کند. با الهام از این کارهای انجام شده، اریکسون معتقد است که نابرابری فرهنگی بیش از آن که به شکل سلسله مراتبی باشد، داشتن آگاهی درباره­ی ژانرهای فرهنگی است. در واقع کسانی که از نظر فرهنگی در سطح بالایی هستند از آگاهی مناسبی درباره­ی ژانرهای گوناگون برخوردارند (اریکسون، 1996).  

هایس، اصطلاح سرمایه­ی فرهنگی را بازنمای جمع نیروهای غیر اقتصادی مانند زمینه­ خانوادگی، طبقه اجتماعی سرمایه­گذاری­های گوناگون و تعهدات نسبت به تعلیم و تربیت، منابع مختلف و مانند آنها دانسته که بر موفقیت آکادمیک (علمی یا تحصیلی) تأثیر می­گذارد. تمرکز اصلی تئوری سرمایه فرهنگی این است که فرهنگ از طریق سیستم آموزشی که بازتاب فرهنگ طبقه حاکم است، انتقال می­یابد و تشویق می­شود و در نهایت موجب بازتولید همان فرهنگ خواهد شد (روحانی، 1388).

به اعتقاد تراسبی یکی از ابزارهای پرکردن شکاف میان علم اقتصاد و فرهنگ، مطرح نمودن رهیافتی برای بازنمایی پدیده­های فرهنگی است که ویژگی­های ذاتی این پدیده­ها را طوری در بر می­گیرد که هم در گفتمان اقتصادی و هم در گفتمان گسترده فرهنگی قابل درک است. وی معتقد است که چنین ابزاری به وسیله مفهوم سرمایه­ی فرهنگی فراهم می­شود. وی سرمایه­ی فرهنگی را نوعی دارایی تعریف کرده است که مجسم کننده، ذخیره کننده یا تأمین کننده­ی ارزش فرهنگی علاوه بر هرگونه ارزش اقتصادی است که می­تواند داشته باشد (تراسبی، 1382). تراسبی میان سرمایه فرهنگی و سرمایه معمولی تمایز قایل می­شود و معتقد است که سرمایه فرهنگی، هم ارزش فرهنگی می­آفریند و هم ارزش اقتصادی، اما سرمایه معمولی تنها ارزش اقتصادی می­آفریند. از سوی دیگر وی معتقد است که سرمایه فرهنگی می­تواند به دو شکل وجود داشته باشد:

الف) سرمایه فرهنگی ملموس: چنین سرمایه­ای شاید واجد همان ویژگی­های ظاهری سرمایه مادی یا انسانی باشد. مثل سرمایه فیزیکی (مادی) که به وسیله فعالیت­ انسانی به وجود می­آید، در دوره­ای از زمان می­پاید، اگر دوام نیابد می­تواند از بین برود، به مرور زمان موجب جریانی از خدمات شود، می­تواند از طریق سرمایه­گذاری منابع جاری در تولید آن افزایش یابد، معمولأ می­تواند خرید و فروش شود و دارای ارزش مالی قابل اندازه­گیری است. ارزش فرهنگی آن خواه به صورت موجودی، یا جریان را می­توان نیز با استفاده از انواع شاخص­ها یا ضابطه­های ارزش فرهنگی تعیین کرد. سرمایه فرهنگی در این شکل می­تواند به صورت بناها، مکان­ها، مناطق، آثار هنری مثل نقاشی­ها و مجسمه­ها، مصنوعات و نظایر آن باشد.

ب) سرمایه فرهنگی ناملموس: این نوع از سرمایه به صورت سرمایه معنوی و به شکل ایده­ها، اعمال، عقاید و ارزش­هایی است که در یک گروه مشترک است. این صورت از سرمایه فرهنگی به شکل آثار هنری از قبیل موسیقی و ادبیات نیز وجود دارد که کالاهای عمومی هستند. در این معنا موجودی سرمایه معنوی می­تواند بر اثر بی­توجهی از بین برود یا از طریق سرمایه­گذاری جدید افزایش یابد. این موجودی هم به مرور زمان موجب پیدایش جریانی از خدمات می­شود، و هم حفظ سرمایه معنوی موجود و هم آفرینش سرمایه جدیدی از این نوع، نیازمند منابع است (تراسبی، 1382). تراسبی سعی دارد که با ارائه مثال­های مختلفی به ارزش اقتصادی و فرهنگی و رابطه میان آنها در زمینه­ی سرمایه­های ملموس و ناملموس بپردازد. یکی از مثال­هایی که در زمینه­ی رابطه­ی ارزش اقتصادی و فرهنگی ارائه می­دهد، مثال یک بنای تاریخی است. به نظر وی یک بنای تاریخی می­تواند دارای ارزش اقتصادی باشد که وجود فیزیکی آن به عنوان یک بنا، صرفأ از ارزش فرهنگی آن ناشی می­شود. ولی ارزش اقتصادی این دارایی می­تواند تا حد زیادی، به دلیل ارزش فرهنگی آن افزایش یابد. بنابراین میان این­دو یک رابطه علی برقرار است. ممکن است ارزش فرهنگی موجب ارزش اقتصادی شود. بنابراین، ممکن است یک بنای تاریخی ارزش فرهنگی را مطابق یک یا تعداد بیشتری از معیارهای پیشنهادی قبلی مجسم کند و در عین حال به عنوان یک دارایی واجد ارزش اقتصادی باشد که هم از محتوای فیزیکی آن ناشی می­شود و هم از محتوای فرهنگی آن. از طرف دیگر سرمایه فرهنگی ناملموس، رابطه­ی متفاوتی میان ارزش فرهنگی و اقتصادی دارد. برای مثال موجودی موسیقی و ادبیات، یا موجودی اداب و رسوم و عقاید، یا موجودی زبان، ارزش فرهنگی زیادی دارند ولی هیچ­گونه ارزش اقتصادی ندارند، زیرا نمی­توانند به عنوان دارایی داد و ستد شوند، مگر زمانی که حقوق مربوط به عایدات آتی (برای مثال حق امتیاز ادبی یا موسیقیایی) خرید و فروش شود. در عوض، این موجودی­ها موجب پیدایش جریان­های خدمات می­شوند که هم ارزش اقتصادی و هم ارزش فرهنگی دارایی­ها را به وجود می­آورند. در اینجا هم، بخشی از ارزش اقتصادی چنین جریان­هایی در چارچوب­هایی کاملأ فیزیکی یا مکانیکی وجود دارد، یعنی در قالب کالاهای عمومی که بنا به دلایل کاملأ اقتصادی تقاضا می‌شوند.

به نظر تراسبی سرمایه فرهنگی در جاهایی دیگر نیز کاربرد دارد: مثلأ در زبان عامیانه، این مفهوم عبارت است از اشاره به ادعاهای شهرهای گوناگون درباره­ی برتری در جایگاه فرهنگی عام یا خاص. به نظر وی تثبیت شده­ترین کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی به احتمال زیاد در جامعه­شناسی و مطالعات فرهنگی متأثر از بردیو است که بعدأ ایده­هایش به حوزه­های دیگری مثل نقد ادبی، اقتصاد سیاسی و مردم­شناسی و آموزش و پرورش گسترش یافته است. هنگام استفاده از سرمایه فرهنگی در آموزش و پرورش این مفهوم با مفهوم سرمایه اجتماعی در هم تنیده می­شود که کسانی مثل خود بوردیو، کلمن و پاتنام به آن پرداخته­اند. تراسبی کاملأ معتقد است که هم مفهوم بردیو راجع به سرمایه فرهنگی و هم حداقل برخی تصاویر سرمایه اجتماعی، به ویژگی­های افراد مربوط می­شوند و به معنای دقیق کلمه به ایده­ی سرمایه­ی انسانی که در علم اقتصاد به کار می­رود، نزدیک می­شوند (تراسبی، 1382).

نظریه­پرداز دیگری به نام استونز معتقد است که سرمایه فرهنگی، شامل انباشت ارزش­ها و نمودهای فرهنگی و هنری ارزش­مند، صلاحیت­های تحصیلی و آموزش رسمی، تمایلات و عادات دیرینی است که در فرآیند جامعه­پذیری و فرهنگ­پذیری حاصل می­شوند. در مواردی نیز، سرمایه فرهنگی را مجموعه نمادها، منشأها و شیوه­های زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقه­ها تعریف کرده­اند. علاوه بر این سرمایه فرهنگی به شیوه­های زندگی خاصی که در روند آموزش­های رسمی و خانوادگی در افراد تثبیت می­یابد، اشاره دارد. همچنین، ظرفیت شناخت افراد در کاربرد لوازم فرهنگی را در بر می­گیرد. کاربرد ابعاد گوناگون سرمایه فرهنگی موجب تفاوت در نحوه زندگی و بروز سلیقه­های گوناگون می­شود و به تبع آن تفاوت در کسب موقعیت­های برتر اجتماعی و استفاده از انواع امکانات از قبیل کتاب، روزنامه، سینما و انواع ورزش­های خاص طبقات بالای اجتماعی مانند اسب­سواری، گلف و مانند آن را موجب می­شود. در واقع، استفاده کنندگان از سرمایه­ی فرهنگی در قشربندی اجتماعی، در طبقه­ی بالای اجتماع قرار می­گیرند و دارندگان امتیازات اقتصادی که در طبقه­ی بالای جامعه قرار دارند، به راحتی به ابعاد گوناگون سرمایه­ی فرهنگی دسترسی دارند (استونز، 1379).



[1] Anheir, Jorgen & Frank

[2] Muris

[3] Brief Multidimensional Students’ Life Satisfaction Scale

[4] Huebner, Suldo & Valois

[5] Schunk

[6] Zeldin

[7] Fall & McLeod

[8] -Zimmerman

[9] -Valois, Umstattd, Zullig & Paxton

[10] Savolainen

[11]- Maddux

[12] Performance accomplishments

[13] Verbal persuasion

[14] Vicarious experiences

[15] Physiological states

[16] Lane, Lane & Kypriano

[17] Ryckman

[18] Crain

[19] Ziegler

[20] Ziolkowski

[21] Maslow

[22] Hierarchy of needs

[23] Mendoza & Napoli

[24]- Ozer & Karabulut

[25] Interaction theory

[26] Theory of social alienation

[27] Annas

[28] Bourdieu

[29]- Aschaffenburg & Mass

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

...

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

5-2- جمع بندی یافته ها و نتایج پژوهش

پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایت از زندگی و عوامل موثر برآن در دوازده ناحیه شهر ایلام در سال 1391 و به روش نمونه گیری خوشه­ای اجرا گردیده است. بدین منظور پس از بررسی اجمالی مطالب و نظریه های مختلف موجود در سه حوزه روانشناسی،روانشناسی اجتماعی و جامعه شناختی و با استفاده از روش پیمایش و تدوین پرسشنامه در نمونه ای به حجم 383 نفراز زنان ومردان 20 سال به بالای شهر ایلام،  اقدام به جمع آوری اطلاعات گردید.پس از استخراج وپردازش داده های جمع آوری شده و تهیه شاخص های آماری مناسب برای متغیر های مستقل­و وابسته­، پنج روش تحلیل رگرسیون، ضریب همبستگی، آزمونt ،آزمون تحلیل واریانس وآزمون تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفت.نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون چند متغیره، حاکی از آن است که پنج متغیر مثبت نگری، احساس محرومیت نسبی، رضایت از خود،  دینداری (بعد عاطفی)و رضایت زناشویی، 44 درصد از واریانس متغیر وابسته (رضایت از زندگی)  را تبیین کردند. متغیر­های مستقل آنومی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و بیگانگی اجتماعی (بعد بی­قدرتی)رابطه معنادار واثر کاهشی بر رضایت از زندگی را نشان دادند. از میان متغیر های زمینه­ای سه متغیر:  میزان درآمد، وضعیت تاهل وجنسیت رابطه معناداری با متغیروابسته داشتند و در مقابل دو متغیر میزان تحصیلات و سن رابطه معناداری با رضایت از زندگی نداشتند.


جدول ذیل به ارائة نتایج کلی متغیرهای پژوهش می پردازد:

جدول 5-1 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش

انحراف معیار

میانگین

تعداد پاسخگویان

تعداد گویه

نوع متغیر

عنوان متغیر

94/

03/3

381

8

وابسته

رضایت از زندگی

04/

39/3

381

5

مستقل

احساس محرومیت نسبی

83/

89/3

381

13

مستقل

آنومی اجتماعی

08/

37/4

381

4

مستقل

دینداری(بعد احساسی)

87/

76/2

381

4

مستقل

احساس بیگانگی اجتماعی(بعد بی قدرتی)

84/

16/2

381

4

مستقل

مثبت نگری

74/

76/3

381

6

مستقل

رضایت از خود

01/1

50/3

245

8

مستقل

رضایت زناشویی

56/5

5

284

-

مستقل

میزان درآمد(میلیون ریال)

81/3

12

373

-

مستقل

میزان تحصیلات(سال)

-

-

375

-

مستقل

وضعیت تاهل

17/9

85/29

374

-

مستقل

سن

-

-

376

-

مستقل

جنسیت

 

در جدول ذیل به مقایسه میزان اثر بخشی متغیرهای مستقل بر اساس تحلیل رگرسیون می پردازیم. و از جهت اینکه خواستار مقایسه متغیرها هستیم از ضریب استاندارد شده  Beta  استفاده می نماییم.


جدول شماره 5-2 مقایسه اثربخشی متغیر های مستقل بر متغیر وابسته با سطح معناداری

 

فرضیه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Sig.

Beta

000/

395/-

احساس محرومیت نسبی بر رضایت از زندگی

000/

403/-

آنومی اجتماعی بر رضایت از زندگی

000/

332/

دینداری(بعد احساسی) بر رضایت از زندگی

000/

373/-

احساس بیگانگی اجتماعی(بعد بی قدرتی) بر رضایت از زندگی

000/

467/

مثبت نگری بر رضایت از زندگی

000/

484/

رضایت از خود بر رضایت از زندگی

000/

405/

رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی

001/

19/

میزان درآمد بر رضایت از زندگی

829/

-

میزان تحصیلات بر رضایت از زندگی

003/

-

وضعیت تاهل

667/

-

سن

000/

-

جنسیت

009/

13/-

میزان تحصیلات بر دینداری

000/

23/

مثبت نگری بر رضایت از خود

05/

05/

دینداری بر مثبت نگری

 

در این پژوهش ابتدا رابطة بین تک تک متغیرهای پژوهش و رضایت از زندگی مورد آزمون قرار گرفت که در بخش آزمون فرضیات به تفصیل تشریح شد. جدول ذیل به میزان همبستگی وسطح معنی داری اشاره دارد.

جدول 5-3 خلاصه نتایج فرضیات پژوهش

سطح معناداری

 

میزان همبستگی

 

فرضیه

000/

395/-

احساس محرومیت نسبی و رضایت از زندگی

000/

403/-

آنومی اجتماعی و رضایت از زندگی

000/

332/

دینداری(بعد احساسی) و رضایت از زندگی

000/

373/-

احساس بیگانگی اجتماعی(بعد بی قدرتی)

و رضایت از زندگی

000/

467/

مثبت نگری و رضایت از زندگی

000/

484/

رضایت از خود و رضایت از زندگی

000/

405/

رضایت زناشویی و رضایت از زندگی

001/

190/

میزان درآمد و رضایت از زندگی

829/

013/-

میزان تحصیلات و رضایت از زندگی

003/

-

وضعیت تاهل و رضایت از زندگی

667/

026/

سن و رضایت از زندگی

000/

-

جنسیت و رضایت از زندگی

05/

098/

دینداری(بعد احساسی) ومثبت نگری

009/

13/-

تحصیلات و دینداری

000/

23/

مثبت نگری و رضایت از خود

 

برای بررسی دقیق تاُثیر متغیرهای اصلی و به منظور کنترل متغیرها توسط یکدیگر از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد.

 Y= 0.322 + 0.333x1 + 0.255x2 – 0.149x3 + 0.166x4 + 0.123x5

a= 0.322 ) )

(x1 = optimism)  

 (x2 = self satisfaction)

 (x3 = Relative deprivation)

(x4 = emotional religious)

  (x5 = sexual satisfaction)

5-3- تفسیر نتایج

5-3-1-میانگین رضایت از زندگی شهر ایلام در این تحقیق1/60 درصد نشان داده شده است. با مقایسه «رضایت از زندگی» در کشور در سال های 1353 و1374مشخص می شود که  رضایت از زندگی در فاصله سال‌های 1374-1353 از 46 درصد به 7/65 درصد رسیده است.در سال 1353 زنان به‌طور متوسط از زندگی خود ناراضی‌تر از مردان بوده‌اند. در سال 1374 این رابطه دگرگون شده و مردان، ناراضی‌تر از زنان بوده‌اند.و به استناد این تحقیق میزان رضایت از زندگی در شهر ایلام نسبت به میانگین کشوری در سال 1374 مقدار6/4 درصد کاهش نشان می دهد. در این تحقیق مشخص شده که زنان از مردان راضی تر به نظر می رسند.

5-3-2-بر اساس فرضیه یکم،  تاثیر احساس محرومیت نسبی بر رضایت از زندگی در بین شهروندان ایلامی تایید شده واحساس محرومیت نسبی به عنوان یکی از اثربخش ترین متغیرهای مستقل برکاهش رضایت از زندگی مردم ایلام مشخص شده است. مطابق نظریه‌ی محرومیت نسبی انسان‌ها عموماً به مقایسه خود با دیگران می‌پردازند و در این رابطه وقتی احساس فقر و بی‌عدالتی می‌کنند واکنش‌های شدید عاطفی (مانند کارشکنی و خودکشی و ...) انجام می‌دهند و وقتی این احساس به اعلی درجه خود برسد به احساس تضاد اجتماعی می‌انجامد و تعارض‌های شدیدی را در پی دارد . به طور کلی، براساس دیدگاه محرومیت نسبی، فرد به مقایسه خود با افراد دیگر و گروه مرجع دست می‌زند و دوست دارد که شرایط مشابه با آنها را داشته باشد و اگر در نتیجه مقایسه برای فرد چنین پنداشتی بروز نماید که براساس میزان سرمایه‌گذاری و تلاش، پاداش و نتیجه‌ای که عایدش شده در مقایسه با دیگران عادالانه و منصفانه نیست دچار احساس محرومیت نسبی شده و این امر باعث بروز نارضایتی در دو سطح فردی و اجتماعی می‌شود.

5-3-3-بر اساس فرضیه دوم، آنومی اجتماعی به عنوان یکی از متغیرهای اجتماعی موثر بر کاهش رضایت از زندگی شهروندان ایلامی تایید شده است. مطابق نظریه آنومی دورکیم، زندگی بدون وجود الزام های اخلاقی یا ضرورت های اجتماعی، تحمل ناپذیر می شود، ودر نهایت نیز، به شکل گیری پدیده آنومی، یعنی نوعی احساس بی هنجاری می انجامد که اغلب مقدمه ای برای بروز کجروی وخودکشی است. وبه نظر می رسد آمار بالای خودکشی در شهر ایلام بی­ربط به این موضوع نباشد. علت آشکار تحقق آنومی نیز به نظر دورکیم، تحولات شتابان اقتصادی است. چرا که این تحولات نوعی بحران را در نظام ارزشی وهنجارهای جامعه به دنبال می آورد، و نه به این دلیل که تولید فقر می­کند، چه به نظر او پدیده فقر بدون دخالت متغیرهای دیگر، بیشتر نقش نوعی محافظ وعامل ثبات بخش را در جامعه ایفا می کند. اما در این شرایط پیامدهای تحقق این تحولات شتاب زده، عناصری مانند ثروت های ناگهانی رادر مقابل آن قرار می دهد، عناصری که وجود فقر را تحمل ناپذیر می کند، سپس هنگامی که در کنار این فقر غیرقابل تحمل عناصری مانند آرزوهای بلند پرواز به تصور در می آید، ساختار پایدار نیازهای افرادرا در هم می ریزد وشکل گیری آرزوهای بی حدوحصر، توان کنترل ساختار را از نظام هنجاری سنتی می گیرد. در همین اوضاع واحوال، نیازها هم ارضا نمی شود

  5-3-4-مطابق فرضیه سوم، بعد احساسی دینداری بر افزایش رضایت از زندگی شهروندان ایلامی تائید شده است وتحقیقات گذشته نیز موید این نظر است که افراد ی که گرایش به معنویت دارند در مقایسه با افراد دیگر رضایت از زندگی بیشتری دارند درتفسیر این نظر می توان گفت افراد دین دار به علت اعتقاد به تقدیر در مشکلات کمتر دچار ناکامی می شوند.

5-3-5- مطابق فرضیه چهارم، اثر احساس بیگانگی اجتماعی(بعد بی قدرتی) بر کاهش رضایت از زندگی تائید شده است، می‌توان احساس بیگانگی اجتماعی را تلویحاً به معنای تبیین نارضایتی و عدم بهروزی به شمار آورد. به عبارت دیگر،احساس بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان ایلامی، به طور کلی به معنای بیگانگی آنان از جنبه‌های اصلی وجود اجتماعی شان است . و به طور ضمنی، مبین نارضایتی و ناخرسندی است. فردینبرگ رضایت اجتماعی رابا احساس بیگانگی در افراد ارتباط داده است ومثبت نبودن نتیجه یک عمل را به عنوان نارضایتی اجتماعی تلقی می کند.و بر این اساس می توان نتیجه گرفت رضایت اجتماعی در بین شهروندان ایلامی پایین است.

5-3-6-متغیرهای مثبت نگری، رضایت از خود و رضایت زناشویی که بعد فردی رضایت از زندگی را نشان می دهند تاثیر قابل ملاحظه ای بر افزایش رضایت از زندگی در بین شهروندان ایلامی را نشان می دهند. ودر این تحقیق مشخص گردید که رضایت فردی بالاتر از رضایت اجتماعی قرار گرفته است. مقایسه این تحقیق با پژوهشی که توسط هزارجریبی وصفری شالی در سال 1388 انجام گرفته است، در مجموع مقایسه داده‌ها نشان می‌دهد که میزان رضایت فردی بیشتر از رضایت در حوزه اجتماعی بوده ونتایج آن را تایید می کند.

مازلو در نظریه سلسله مراتب نیازها، مفهوم «رضایت» را مترادف با «ارضای نیاز، تأمین نیاز و رفع نیاز» می‌داند. ارضای نیاز شامل حالاتی مانند نیرومندی، چالاکی، لذت و پاداش است. پس از ارضای یک سطح از نیازها، نیازهای سایر سطوح، اهمیت پیدا می‌کنند و آنها خواهند بود که بر رفتار شخص تسلط خواهند یافت تا به بالا ‌ترین سلسله مراتب برسیم. 

5-3-7- مطابق فرضیه هشتم متغیر میزان درآمد رابطه معنادار و مستقیمی  با میزان  رضایت از زندگی در بین شهروندان ایلامی داشته است ونتایج پژوهش نشان داده، هرچه میزان درآمد پاسخگویان با لاتر بوده رضایت از زندگی بیشتری داشته اند. تحقیقات بیکر نیز  نشان داده است، رضایت از زندگی با توسعه اجتماعی - اقتصادی همبستگی دارد (بیکر،1990 نقل از نایبی، 1374: 13). رونالد اینگلهارت تحقیقی درمورد رضایت از زندگی و توسعه دارد، نتایجی که او از اطلاعات مربوط به رضایت از زندگی می‌گیرد را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد.

رضایت از زندگی و خوشبختی با سطوح نسبتاً بالای توسعه اقتصادی متناسب است. در این میان امنیت اقتصادی باعث سطح بالای رضایت از زندگی می‌شود، از این رو باید انتظار داشته باشیم ملل مرفه سطوح نسبتاً بالاتر رضایت از زندگی را نسبت به ملل فقیر نشان دهند(اینگلهارت، 1998: 33).

5-3-8- مطابق فرضیه نهم  نتایج این تحقیق  نشان داد بین  میزان تحصیلات و رضایت از زندگی در بین شهروندان ایلامی رابطه معناداری وجود  نداشته است. نتایج پژوهش( سلامت، 1391) تحت عنوان «بررسی سلسله مراتب نظام ارزشی دانشجویان دانشگاه های ایلام » نیز حکایت از آن دارد که ارزش های علمی در بین  ارزش های شش

گانه(اقتصادی، اجتماعی، زیبایی شناختی، علمی، دینی وسیاسی) نظام شخصیتی آلپورت، در جایگاه ششم قرار گرفته است.

5-3-8-مطابق فرضیه های یازدهم ودوازدهم متغیرهای زمینه ای جنس و تاهل  رابطه معنادار با میزان رضایت از زندگی داشته اند.  زنان بیشتر از مردان و افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد از زندگی خود ابراز رضایت کرده اند. ومتغیر سن با رضایت از زندگی رابطه معناداری نشان نداده است. بر اساس پژوهش کوشا ومحسنی تحت عنوان « رضایت از زندگی در میان شهروندان زن ایرانی: یک تحلیل اکتشافی»، به رضایت از زندگی زنان ایرانی ـ اعم از آنان که متأهل یا غیر متأهل هستند ـ می‌‌پردازد. نتایج داده ها حکایت از آن دارد که رضایت از زندگی زنان متأهل مستقیماً با رضایت از ازدواج، اشتغال و اوقات فراغت مرتبط است.

5-4-  پاسخ به سوالات اصلی پژوهش

اینک سعی داریم به سؤالات اصلی پژوهش پاسخ دهیم. در واقع پاسخ به این سؤالات چکیده و محصول نهایی این پژوهش است.

1- میزان رضایت از زندگی در بین شهروندان ایلامی در سال 1391 چقدر است؟

 هم چنان که در فصل چهارم (بخش توصیفی) آمده، نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که میزان رضایت از زندگی در شهر ایلام در بازة ]5-1[ رقمی برابر01/3 می باشد که اگر آن را به درصد بیان کنیم، میزان رضایت از زندگی در شهر ایلام برابر 1/60% است.

2-کدام عوامل منبع بیشترین رضایتمندی از زندگی در بین جامعه آماری هستند؟

در بررسی اثر افزایشی متغیر های مستقل بر متغیر وابسته(رضایت از زندگی)، متغیرهای مستقل: مثبت نگری، رضایت از خود، دینداری(بعد عاطفی) و رضایت زناشویی بر اساس تحلیل رگرسیون و مشاهده ضریب استاندارد شده رگرسیونی(Beta) مشخص گردید که این متغیرها به ترتیب بیشترین اثر در افزایش  رضایت از زندگی در بین جامعه آماری داشته اند.

3-کدام عوامل منبع کاهش  رضایتمندی از زندگی در بین جامعه آماری هستند؟

در بررسی اثر کاهشی متغیر های مستقل بر متغیر وابسته(رضایت از زندگی)، مشخص گردید، متغیرهای مستقل: آنومی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و احساس بیگانگی اجتماعی(بعد بی قدرتی) بر اساس تحلیل رگرسیون و مشاهده ضریب استاندارد شده رگرسیونی(Beta)، بیشترین اثر در کاهش رضایت از زندگی در بین جامعه آماری داشته اند. البته لازم به ذکر است در تحلیل رگرسیونی چند متغیره، فقط متغیر مستقل احساس محرومیت نسبی در مدل باقی ماند که حاکی از بیشترین تاثیر آن در بین سه متغیر مزکور است.

5-5- پیشنهادها و محدودیت های تحقیق

 در زیر پیشنهاداتی را ارائه می دهیم که در واقع، پیشنهاد به پژوهشگران و کسانی است که قصد دارند در حوزة رضایت از زندگی  مطالعه و پژوهش نمایند، این نوع پیشنهادها عمدتاً معطوف به  محدودیت های این پژوهش است ومی تواند به عنوان راهکارهایی برای پژوهشگران بعدی مفید واقع شود.

1-در حوزة رضایت از زندگی دو رویکرد نظری وجود دارد-رویکرد کل گرایانه(بدون بعد) و رویکرد سازه گرایانه،  یکی از دلایل اتخاذ رویکرد کل گرایانه،  انتزاعی بودن و کلی بودن مفهوم « رضایت از زندگی» است.به عنوان مثال افرادی هستند که در ابعاد مختلف زندگی از قبیل تحصیلات، رفاه مادی، ازدواج و...رضایت بالائی دارند ولی در حالت کلی، رضایت از زندگی آنها بالا نیست مانند اندیشمندی که به بن بست فکری می رسد یا نویسنده ای که علیرغم یک زندگی خوب، اقدام به خود کشی می کند، بنابراین  به پژوهشگران بعدی توصیه می شود از طریق مصاحبه با اعضایی از جامعة آماری پژوهش خود،  به کاوش درباره مفهوم «زندگی» در نظر کنشگران جامعة آماری بپردازند تا از این طریق بتوانند به تعریفی تحلیلی از مفهوم «رضایت از زندگی» دست یابند. تا گویه های پرسشنامه معطوف به حیطه های غالب کنش کنشگران باشد و به این ترتیب سنجش رضایت از زندگی دقیق تر صورت پذیرد.

2- نظر به میان رشته ای بودن «رضایت از زندگی» در حوزه های جامعه شناسی، روان شناسی و روان شناسی اجتماعی، تلاش در جهت تفکیک تعریف نظری  « رضایت از زندگی» در هر کدام از حوزه های مذکور به منظور استقلال محتوایی از مفاهیمی مانند احساس خوشبختی[1], خرسندی[2], شادی[3] و کیفیت زندگی[4]  مناسب به نظر می رسد.

3-نظر به اینکه «مثبت نگری» و «رضایت از خود» در زمرة مهم ترین متغیرهای پیش بینی کنندة رضایت از زندگی است؛ اهتمام به تعریف نظری دقیق «مثبت نگری» و «خود» توصیه می شود.و دقت در تعریف «خود» از این جهت واجد اهمیت است که گاهی «رضایت ازخود» را « رضایت از زندگی خود» می دانند و حوزه های مفهومی این دو را تا حدی در هم فرو رفته می دانند.

4-همچنان که ملاحظه شد در این تحقیق به بررسی میزان رضایت از زندگی وعوامل موثر برآن، در سطح یک کار تبیینی پرداخته شد. در کار تبیینی لازم است محقق هدف خود را بر متغیرهایی که قابلیت تبیین وپیش بینی متغیر وابسته را دارند متمرکز کند. از آن جائیکه یکی از لوازم ساختن شاخص های دقیق، تعدد گویه ها است؛ و با توجه به اینکه تحقیق حاضر در گستره سه حوزه، جامعه شناختی، روان شناختی و روان شناسی اجتماعی انجام گردید، باعث افزایش متغیر های مستقل گردید که این مسئله باعث شد به خاطر حجیم نشدن پرسشنامه، هر متغیر با چند گویه محدود اندازه گیری شود  این امر سبب می شود که از دقت لازم و ظرافت کار کاسته می شود. بنابراین بهترین خط مشی برای محققان علاقمند به این حوزه این است که موضوع رضایت از زندگی را در یک حوزه وتعداد متغیر مستقل محدود بررسی نمایند.


فهرست منابع

منابع فارسی

- اباذری، یوسف علی  و دیگران .(1383)، رضایت از زندگی و  ارزیابی اجتماعی ( کارگاه تحلیل یافته های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان) . تهران، انتشارات طرح های ملی.

- ازکمپ، استوارت.(1370)، روان شناسی اجتماعی کاربردی، مترجم فرهاد ماهر، تهران، انتشارات آستان قدس رضوی،چاپ دوم.

- اینگلهارت، رونالد.(1390)، تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، چاپ اول، تهران،  انتشارات کویر.

-بنی فاطمه، حسین وزهره رسولی.(1390)،  بررسی میزان بیگانگی اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز وعوامل مرتبط با آن، فصلنامه جامعه شناسی کاربردی، تهران،  سال بیست ودوم، شماره اول.

- ترنر، جاناتان، اچ وبیگلی، ال...(1371)،  پیدایش نظریه جامعه شناسی، مترجم عبدالعلی لهسائی زاده، شیراز، نشر دانشگاهی،  چاپ اول.

-حبیب پور، کرم و رضا صفری شالی.(1390)، راهنمای جامع کاربردSPSS  در تحقیقات پیمایشی، تهران، نشر لویه.

- دواس، دی، ای.(1368)،  پیمایش در تحقیقات اجتماعی، مترجم هوشنگ نایبی، تهران،  نشر نی.

- دورکیم، امیل.(1369)، در باره تقسیم کار اجتماعی، مترجم باقر پرهام، کتاب سرای بابل.

- رفیع‌پور، فرامرز.(1374)، کند و کاو‌ها و پنداشته‌ها، چاپ هفتم، تهرانف،  شرکت سهامی انتشار.

- رفیع پور، فرامرز. توسعه و تضاد.(1377)،  چاپ سوم، تهران،  شرکت سهامی انتشار.

- رفیع پور، فرامرز.(1378)،(الف)،  آناتومی جامعه، تهران، شرکت سهامی انتشار.

- رفیع پور، فرامرز.(1378)، (ب)،  آنومی یا آشفتگی اجتماعی( پژوهشی در زمینة پتانسیل آنومی در شهر تهران.)، تهران، انتشارات سروش.

- ریتزر، جورج. نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی فرهنگی،

تهران،1383.

- زیمل، گئورگ.(1366)،  کلان شهر وحیات ذهنی، مترجم مصطفی ازکیا، انتشارات کیهان، چاپ اول.

- ساروخانی، باقر.(1375)،  روش های تحقیق در علوم اجتماعی..، تهران،  پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. چاپ سوم.

- ساعی، علی.(1381)،  تحلیل آماری در علوم اجتماعی(درآمدی بر روش تحقیق اجتماعیچاپ سوم، تهران،  انتشارات کیان مهر.

- ساعی، علی. (1377)، آمار در علوم اجتماعی ، چاپ اول . موسسه نشر جهاد.

- سروش، عبدالکریم. درس هایی در فلسفه علم الاجتماع، تهران،  نشر نی.

- سلامت، فرشید.(1391)، بررسی سلسله مراتب نظام ارزشی دانشجویان دانشگاه های ایلام، پایان نامه ارشد دانشگاه آزاد تهران جنوب.

- سلیمانیان، ع، ا.(1373)،  بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی با رضامندی زناشوئی در دانشجویان متاهل، پایان نامه کارشناسی ارشدمشاوره، تهران، دانشگاه تربیت معلم،  دانشکده علوم تربیتی.

- شورای علمی پژوهشگران.(1380)،  ارزش ها و نگرش های ایرانیان . یافته های پیمایش در 28 استان کشور. تهران، دفتر انتشارات طرح پیمایش ملی ارزشها و نگرش ها.

- شورای علمی پژوهشگران.(1381)،  ارزش ها و نگرش های ایرانیان . یافته های پیمایش در مشهد، تهران، دفتر انتشارات طرح پیمایش ملی ارزشها و نگرش ها.

- صفدری، سلمان.(1374)،  رضایت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن، پایان نامه کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی. گروه جامعه شناسی.

- گودرزی، محسن.(1378)،  رضایت از زندگی، کتاب تحولات فرهنگی در ایران، تهران انتشارات روش.

- عبدی، عباس ومحسن گودرزی. (1388)، تحولات فرهنگی در ایران. چاپ اول، تهران، نشر علم.

- عظیمی، مژگان.(1382)،  رابطه رضایت از زندگی و دینداری در بین دانش‌آموزان، مشهد،  اداره تحقیقات آموزش و پروش خراسان.

- عسکری، پرویز ودیگران.(1390)،  مقایسه تعهد زناشوئی، رضایت جنسی ورضایت از زندگی زنان شاغل وخانه دار، رودهن، فصلنامه اندیشه ورفتار در روان شناسی بالینی، دوره ششم، شماره21..

- علیخواه،  فریدون.(بی تا)،  سنجش مفاهیم اساسی علوم اجتماعی، جلد(1). چاپ اول. انتشارات طرح های  ملی.

- قاضی طباطبایی، محمود.(بی تا)،   بررسی خشونت خانگی علیه زنان. طرح ملی.

- قهرمان، آرش.(1384)،  بررسی تطبیقی رضایت از زندگی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهرانف  دانشگاه شهید بهشتی.

- کرلینجر، فرد، ان، مبانی پژوهش در علوم رفتاری، مترجم حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند. آوای نور، تهران.1374.

- گودرزی، سعید.(1388)،  کاربرد آمار در علوم اجتماعی، تهران،  انتشارات جامعه شناسان.

- گیدنز، آنتونی.(1373)،  جامعه شناسی، مترجم منوچهر صبوری، تهران،  نشر نی، چاپ اول.

- لاور، رابرت اچ.(1373)،  دیدگاه هایی در باره دگرگونی اجتماعی، مترجم کاووس سید امامی، نشر دانشگاهی.

- محسنی تبریزی، علیرضا.(1375)،  بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی: بررسی رابطه میان بیگانگی ومشارکت اجتماعی-سیاسی، نامه پژوهش، شماره 1، تهران،  مرکز پژوهش های بنیادی.

- محسنی، منوچهر.(1379)،  بررسی آگاهی‌ها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی ـ فرهنگی در ایران، تهران،  دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی، چاپ اول.

- منصورفر، کریم.(1385)،  روش های پیشرفته آماری همراه با برنامه های کامپیوتری، انتشارات دانشگاه تهران.

- منصورفر، کریم. (1374)، روشهای آماری، انتشارات دانشگاه تهران.

-میراحمدی زاده، ع، ر ودیگران.(بی تا)،  رضامندی زناشویی وتعیین عوامل تاثیرگذار بر آن در شیراز، اندیشه و رفتار، سال هشتم، شماره 4.

- نایبی، هوشنگ.(1375)،  سنجش میزان احساس خوشبختی سرپرستان خانوارهای تهرانی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی، تهران، مرکز پژوهش های بنیادی وزارت ارشاد.

- نظری، جواد.(1386)،  بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر برمساله نزاع جمعی(مطالعه موردی استان ایلام). پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه اصفهان.

- نیکجو، علی. رضایت از زندگی، روزنامه اطلاعات واقع در نمایه،4/7/1377.

- هزارجریبی ،جعفر و رضا صفری شالی.(1388)،  بررسی رضایت از زندگی وجایگاه احساس امنیت در آن(مطالعه در بین شهروندان تهرانی)، تهران، فصلنامه علمی-پژوهشی انتظام اجتماعی،سال اول،شماره سوم.

- بی نا.(1381)،  وضعیت نگرش جوانان ایران . گزارش نهایی نتایج پژوهش مشاوره ملی جوانان . سازمان ملی جوانان،.

 

منابع لاتین

David Lackland ,SAM .2001. Satisfaction With Life Among International Students :An Exploratory Study . social Indicators Research . 53 :315-33

Kousha . Mahnaz. & Mohseni. Nahid. 1997. Predictors Of  Life Satisfaction Among Urban Iranian Women. An Exploratory Analysis. Social Indicators Research.40 :329-357

Mcintosh, Cameron N. 2001. R eport On The Construct Validity Of the Temporal Satisfaction With LifeScale . social Indicators Research . 54 :37-56

www.ensani.ir/fa

www.google/satisfaction with life scale

www.Dic.e-i-a.ir

 www. Spss. Com ( version 19- help


 



[1] - well- being

[2]- happines

[3]- enjoy

[4]- quality of life 


دانلود متن کامل پایان نامه با فرمت ورد

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی برق الکترونیک گرایش قدرت

با عنوان :آشکارسازی عیب سیستم¬های غیرخطی چندمتغیره با عدم قطعیت، با استفاده از رویتگرغیرخطی مقاوم و تخمینگر عیب عصبی

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

 

آشکارسازی عیب سیستم­های غیرخطی چندمتغیره با عدم قطعیت، با استفاده از رویتگرغیرخطی مقاوم و تخمینگر عیب عصبی

 

 

 

اساتید راهنما

مهدی علیاری شوره­دلی

محمدعلی نکویی

 

زمستان 1393

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

چکیده

در این نوشتار تشخیص، بازسازی و پیش‌بینی عیب سیستم‌های غیرخطی همراه با عدم قطعیت مورد بررسی قرار می‌گیرد. معیار عیب‌یابی سیگنال باقیمانده‌ای است که از اختلاف خروجی سیستم و یک رویتگر مود لغزشی محاسبه می‌شود. ایده‌ی مود لغزشی در راستای جبران اثر عدم قطعیت‌ها بر سیگنال باقیمانده می‌باشد. توانایی رویتگرلغزشی در رساندن سیگنال باقیمانده به سطح لغزشی صفر با حساسیت روش عیب‌یابی در تضاد است. این مشکل را با تطبیق بهره‌ی رویتگر لغزشی حل می‌کنیم. این الگوریتم تطبیق، بهره‌ها را تا حد نیاز مسئله برای جبران نامعینی‌های مدل کاهش می‌دهد. خطای تخمین با بهره‌ی لغزشی کمینه به سطح صفر می‌رسد. با خروج خطای رویتگر از سطح لغزشی صفر رخداد عیب کشف و تطبیق بهره خاموش می‌گردد. بنابراین، اثر عیب در سیگنال باقیمانده بدون تضعیف توسط رویتگر لغزشی انتشار می‌یابد. به علاوه شبکه‌ی عصبی تخمینگر برای بازسازی دینامیک عیب در متن رویتگر فعال می‌شود. قوانین به‌روزرسانی وزن‌ها به بهبود پایداری روش و همگرایی خطای تخمین کمک می‌کند. با تعریف آستانه‌ی نابودی مناسب برای وزن‌های شبکه، الگوریتم پیش‌بینی عیب از قانون به‌روزرسانی وزن‌ها استخراج می‌شود. بررسی پایداری لیاپانوف روش آشکارساز عیب در هر دو حوزه‌ی پیوسته و گسسته زمان بررسی‌ می‌گردد. اثبات پایداری لیاپانوف در روش‌های عیب‌یابی گذشته به‌ندرت دیده می‌شود.

 

کلید واژه: عیب‌یابی، سیستم‌های غیرخطی، عدم قطعیت مدل، شبکه‌ی عصبی، اثبات پایداری.

 

فهرست مطالب

عنوان                                            صفحه

فصل 1-  مقدمه 1

1-1-     پیشگفتار 1

1-2- تاریخچه‌ی روش‌های تشخیص و پیش‌بینی عیب 9

1-2-1-   تاریخچه‌ی مطالعات روش‌های برپایه‌ی مدل 10

1-2-1-1-  تاریخچه‌ی مطالعات روش‌های عیب‌یابی با مدل کمی 10

1-2-1-2-  تاریخچه‌ی مطالعات روش‌های عیب‌یابی با مدل کیفی 12

1-2-2-   تاریخچه‌ی روش‌های برپایه‌ی حافظه‌ی فرآیند 17

1-2-2-1-  تاریخچه‌ی روش‌های کیفی برپایه‌ی حافظه‌ی فرآیند 17

1-2-2-2-  تاریخچه‌ی روش‌های کمی برپایه‌ی حافظه‌ی فرآیند 19

1-3- روش‌های نوین عیب‌یابی 23

1-3-1-   روش‌های نوین بر پایه‌ی داده‌ 23

1-3-1-1-  روش‌های نوین آنالیز حوزه‌ی زمان-فرکانس 23

1-3-1-2-  روش‌های نوین طبقه‌بندی‌کننده 25

1-3-1-3-  روش‌های نوین آماری 27

1-3-2-   روش‌های نوین بر پایه‌ی مدل 29

1-3-2-1-     روش‌های نوین برپایه‌ی مدل، سیستم‌های خطی 29

1-3-2-2-  روش‌های نوین برپایه‌ی مدل، سیستم‌های غیرخطی 31

1-4- هدف و مراحل گردآوری 34

فصل 2-  روش‌های برپایه‌ی مدل در سیستم‌های غیر خطی 37

2-1- مقدمه 37

2-2- دسته‌بندی روش‌های برپایه‌ی مدل عیب‌یابی سیستم‌های غیرخطی 38

2-2-1-   روش‌های هندسی 38

2-2-2-   رویتگر تطبیقی 41

2-2-3-   رویتگر مقاوم 44

2-2-3-1-  رویتگرهای مقاوم برپایه‌ی سیستم‌های فازی 44

2-2-3-2-  رویتگرهای مقاوم برپایه‌ی شبکه‌های عصبی 48

2-2-3-3-  اضافه کردن ترم مقاوم به رویتگر تطبیقی 57

2-2-4-   رویتگر مود لغزشی 64

2-3- جبران عیب در سیستم‌های غیرخطی 71

2-4- خلاصه‌ و نتیجه‌گیری از فصل 72

فصل 3-  جمع‌بندی 73

3-1- نتیجه گیری 73

3-2- پیشنهادات 74

فهرست مراجع 76

 

فصل 1-    مقدمه

1-1-             پیشگفتار

در صنایع ساخت و تولید، تلاش فراوانی در راستای تولید محصول با کیفیت بالا صرف می شود. تولید محصول با کیفیت مطلوب، متعاقبا بایستی ایمنی بالا و توجه به مقررات زیست محیطی را به دنبال داشته باشد. عملیاتی که زمانی برای ما قابل قبول بودند، با توجه به بالا رفتن انتظارات ما از صنایع، بیش از این مناسب به نظر نمی‌رسند. بنابراین، برای دستیابی به استاندارد های مطلوب تر، در فرآیندهای صنعتی مدرن، چندین متغیر سیستم تحت کنترل حلقه بسته عمل می‌کنند. کنترل‌‌کننده‌های استاندارد( همانند PID ها، کنترل کننده‌های پیش‌بین و….) به گونه‌ای طراحی می‌شوند که باکمرنگ کردن تاثیرات اغتشاش وارده به سیستم، عملکرد سیستم را در شرایط رضایت بخشی نگهدارند. گرچه این کنترل‌کننده ها می توانند، از عهده‌ی انواع مختلفی از اغتشاش برآیند، اما تغییراتی وجود دارند که کنترل‌کننده نمی‌تواند آن‌ها را ساماندهی کند. این تغییرات عیب[1] نامیده می‌شود[[i]]. به بیان دیگر می‌توان هرگونه انحراف غیرمجاز در حداقل یک رفتار و یا پارامتر مشخصه‌ی سیستم را عیب تعریف کرد[1].

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی برق الکترونیک گرایش کنترل

با عنوان :تحلیل زمانی  مخابره سیگنال‌های کنترلی  از طریق پیوندهای چند مرحله ای بر روی شبکه‌های صنعتی به منظور پیادهسازی حلقه‌های کنترل گسترده با انعطاف پذیری بالا

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

تحلیل زمانی مخابره سیگنال‌های کنترلی از طریق پیوندهای چند مرحله ای بر روی شبکه‌های صنعتی به منظور پیاده‌سازی حلقه‌های کنترل گسترده با انعطاف پذیری بالا

 

 

استاد راهنما

دکتر بابک توسلی

 

استاد مشاور

دکتر سیدعلی اکبر صفوی

 

شهریورماه 93

 

 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

چکیده


تحلیل زمانی مخابره سیگنال‌های کنترلی از طریق پیوندهای چند مرحله ای بر روی شبکه‌های صنعتی به منظور پیاده‌سازی حلقه‌های کنترل گسترده با انعطاف پذیری بالا


به کوشش

زینت صنیعی نیا


پیشرفت فن آوری‌های مرتبط با شبکه‌های ارتباطی در ده‌های اخیر و گسترش آن‌ها در لایه‌های بالایی صنعت نظیر لایه‌های مانیتورینگ و مدیریتی ایجاب نموده تا روش‌هایی برای بکارگیری این شبکه‌ها در سطوح پایین یعنی شبکه نمودن دستگاه‌ها و سنسورها ابداع و به کار گرفته شوند که هر یک نسبت به روش‌های سنتی دارای مزایا و معایبی می‌باشند.

در این پایاننامه نگاهی اجمالی به اتوماسیون صنعتی و نقش شبکه‌های ارتباطی در توسعه صنعت خواهیم داشت و با بیان تاریخچه شبکه‌های صنعتی از جمله اترنت و پروفیباس به ذکر اطلاعات پایه و سطوح سلسله مراتبی اتوماسیون صنعتی و پروتکل‌های آن میپردازیم. در ادامه ملزومات اساسی طراحی و ارتباطات قسمتهای مختلف شبکه اترنت و پروفیباس شرح داده می‌شود و با ذکر محاسن و معایب هریک نشان خواهیم داد که چگونه می‌توانیم شبکه‌های با سرعت بالا ولی غیر زمان حقیقی مانند اترنت را در پروسه‌های نیازمند داده زمان حقیقی استفاده نماییم و در انتها با ترکیب شبکه‌های سطح بالا (اترنت) با شبکه‌های سطح پایین‌تر (مانند پروفیباس) به بررسی تحلیل زمانی مخابره سیگنال‌های کنترلی از طریق پیوندهای چند مرحله ای می‌پردازیم.

با توجه به بکارگیری گسترده شبکه پروفیباس و شبکه اترنت صنعتی، در این رساله به طور خاص بر استفاده همزمان از این دو نوع شبکه برای تبادل سیگنال‌های کنترلی متمرکز خواهیم شد و رفتار تأخیر متغیر با زمان، خطا در ارسال و سایر موارد را در مخابره سیگنالها از طریق هر دو شبکه و تأثیری که می‍توانند بر عملکرد سیستم کنترل داشته باشند را مورد مطالعه قرار خواهیم داد با این هدف که با استفاده از نتایج تحلیل بتوان به طور مشخص برآورده شدن قیود زمان حقیقی را به ازای هر سیستم کنترل تعیین نمود. همچنین به دنبال آن خواهیم بود که راهکارهائی را برای کمک به برآورده شدن این قیود ارائه نمائیم.




فهرست مطالب


1-                 مقدمه. 2

1-1-           کلیات. 2

1-2-           جایگاه اترنت در هرم اتوماسیون. 3

1-3-           جایگاه فیلدباس در هرم اتوماسیون. 7

2-                 معرفی شبکه‌های صنعتی. 11

2-1-           مقدمه. 11

2-2-           معرفی شبکه اترنت. 12

2-2-1-      نگاهی به تاریخچه پیدایش اترنت. 13

2-2-2-      نگاهی به روند تکاملی اترنت. 15

2-2-3-      نگاهی به روند تکاملی اترنت زمان حقیقی. 17

2-2-3-1- On Top of TCP/IP. 20

2-2-3-1-1-…………………………………………………………………………… Modbus/TCP. 20

2-2-3-3-2-…………………………………………………………………………… Ethernet/IP. 20

2-2-3-1-3-………………………………………………………………………………………….. P-NET. 20

2-2-3-1-4-……………………………………………………………………………………… Vnet/IP. 20

2-2-3-2- On Top of Ethernet. 21

2-2-3-2-1-…………………………………………… Ethernet Power Link (EPL) 21

2-2-3-2-2-…………… Time-Critical Control Network (TCNET) 21

2-2-3-2-3-…………………………… Ethernet for Plant Automation.. 21

2-2-3-2-4-………………………………………………………………………… Profinet CBA.. 21

2-2-3-3- Modified Ethernet. 21

2-2-3-3-1- Serial Realtime Communication System …………………………….. 22

2-2-3-3-2-……………………………………………………………………………….. Ethercat. 22

2-2-3-3-3-…………………………………………………………………………….. Profinet IO.. 22

2-3-           شبکه پروفیباس. 22

2-3-1-      نگاهی به تاریخچه پیدایش شبکه پروفیباس. 23

2-4-           ارتباطات منطقی در شبکه‌های صنعتی (اترنت و پروفیباس)  24

2-5-           تکنولوژی ارتباطات در اترنت. 25

2-5-1-      لایه فیزیکی. 26

2-5-1-1- 10BASE 5. 27

2-5-1-2- 10 BASE 2. 27

2-5-1-3- 10 BASE-T. 28

2-5-1-4- 10 BASE-FL. 29

2-5-1-5- 100 BASE یا Fast Ethernet. 30

2-5-1-6- 1000 BASE یا اترنت گیگابیت. 31

2-5-2-      مقایسه کلی شبکه های اترنت مبتنی بر IEEE 802.3. 32

2-5-3-      لایه پیوند داده ای در اترنت. 32

2-5-3-1- فریم بندی داده در اترنت…………………… 33

2-5-3-2- روش دسترسی به باس در اترنت. 36

2-5-4-      لایه شبکه در اترنت. 39

2-5-4-1- IP Address در لایه Network.. 40

2-5-4-1-1-       آدرس IP-v4. 40

2-5-4-1-2-       آدرس IP-v6. 40

2-5-5-      لایه انتقال در اترنت. 41

2-6-           تکنولوژی ارتباطات در پروفیباس. 43

2-6-1-      لایه فیزیکی. 44

2-6-6-1- انتقال با کابل مسی. 44

2-6-1-2- انتقال با فیبر نوری. 48

2-6-2-      توپولوژی‌های شبکه پروفیباس. 50

2-6-2-1- توپولوژی باس با استفاده از ریپیتر. 50

2-6-2-2- توپولوژی درختی با استفاده از ریپیتر. 51

2-6-3-      لایه پیوند داده:. 52

2-6-3-1- فرمت انتقال دیتا و امنیت آن. 53

2-6-3-2- نحوه دسترسی به باس. 54

2-6-3-3- فریم Token.. 56

2-6-4-      پروفیباس FMS. 56

2-6-5-      پروفیباس PA.. 57

2-7-           جمع بندی. 60

3-                 تبادل داده بین PLC‌ ها با استفاده از شبکه‌های صنعتی  62

3-1-           مقدمه. 62

3-2-           طراحی شبکه. 63

3-2-1-      امکان سنجی. 64

3-2-2-      تجزیه و تحلیل. 65

3-2-3-      طراحی. 65

3-2-4-      اجرا. 66

3-2-5-      نگهداری و به روز رسانی. 66

3-3-           تکنیک‌های دسترسی به شبکه. 67

3-4-           شبکه کردن PLC‌ ها با استفاده از اترنت. 67

3-4-1-      ارتباطات Send / Receive   در شبکه اترنت. 68

3-4-2-      کارکردهای ارتباطی. 69

3-4-3-      پیکربندی و برنامه نویسی ارتباط S7 Connection.. 70

3-4-3-1- پیکر بندی سخت افزار. 70

3-4-3-2- پیکربندی ارتباط در Netpro.. 71

3-4-3-3- برنامه نویسی تبادل دیتا در اترنت. 72

3-5-           شبکه کردن PLC‌ها با استفاده از پروفیباس. 73

3-5-1-      تنظیمات شبکه پروفیباس. 75

3-5-1-1- پارامتر Highest Profibus Address. 76

3-5-1-2- پارامتر Transmission.. 76

3-5-1-3- پروفایل‌های پروفیباس. 77

3-5-2-      IntelLigent Slave. 77

3-5-3-      برنامه نویسی تبادل دیتا در پروفیباس. 77

3-6-           جمع بندی. 78

4-                 تحلیل تئوری و عملی شبکه‌های صنعتی. 80

4-1-           مقدمه. 80

4-2-           محاسبه زمانی ارتباط پروفیباس. 81

4-2-1-      محاسبه زمانی ارتباط یک Master و یک Slave به لحاظ تئوری  82

4-2-2-      محاسبه زمانی ارتباط یک Master و یک Slave به لحاظ عملی  85

4-2-3-      محاسبه زمانی ارتباط یک Master و دو Slave به لحاظ تئوری  88

4-2-4-      محاسبه زمانی ارتباط یک Master و دو Slave به لحاظ عملی  89

4-3-           محاسبه زمانی ارتباط اترنت. 91

4-4-           زمان حقیقی نمودن اترنت. 96

4-5-           سیستم‌های چند مرحله ای. 98

4-5-1-      حالت اول DP-LAN-DP. 99

4-5-2-      حالت دوم LAN-DP-DP. 102

4-5-3-      مقایسه دو سیستم. 104

4-6-           جمع بندی. 105

5-                 تاثیر شبکه‌های صنعتی بر روی حلقه کنترلی. 107

5-1-           مقدمه. 107

5-2-           مدل مورد بررسی بدون تاخیر زمانی. 108

5-3-           وارد نمودن تاخیر به سیستم (تاخیر ناشی از شبکه). 110

5-4-           مدل سازی با شبکه ترکیبی. 113

5-5-           نتیجه گیری:. 114

6-                 جمع بندی و پبشنهادات. 116

6-1-           جمع بندی. 116

6-2-           پیشنهادات. 119

                  










فهرست تصاویر

شکل ‏1‑1: هرم اتوماسیون[2] 4

شکل ‏1‑2: سطوح شبکه‌های صنعتی [4] 5

شکل ‏1‑3: کاربرد اترنت در سطوح مختلف اتوماسیون [6] 6

شکل ‏1‑4: جایگاه پروفیباس در هرم اتوماسیون [2] 8

شکل ‏1‑5: معماری اصلی سیستم متشکل از لینک‌های اترنت و پروفیباس   9

شکل ‏1‑6: معماری شبیه سازی شده متشکل از لینک‌های اترنت و پروفیباس   9

شکل ‏2‑1: روند تحول اتوماسیون.. 12

شکل ‏2‑2: برخورد در اترنت.. 15

شکل ‏2‑3: اترنت مبتنی بر هاب [8] 16

شکل ‏2‑4: اترنت مبتنی بر سوییچ [9] 17

شکل ‏2‑5: ساختارهای ممکن برای اترنت زمان حقیقی [11] 19

شکل ‏2‑6: لایه فیزیکی.. 26

شکل ‏2‑7: تصادم دیتا در اترنت [30] 38

شکل ‏2‑8: لایه شبکه.. 39

شکل ‏2‑9: لایه انتقال.. 42

شکل ‏2‑10: کابل مسی شیلددار.. 44

شکل ‏2‑11: ساختار RS485 [32] 44

شکل ‏2‑12: ساختار Star 45

شکل ‏2‑13: ساختار Tree. 46

شکل ‏2‑14: کابل و کانکتور پروفیباس [34] 47

شکل ‏2‑15: نحوه اتصال OLM به پروفیباس [36] 49

شکل ‏2‑16: نحوه اتصال OLP به پروفیباس[37] 50

شکل ‏2‑17: توپولوژی باس با استفاده از ریپیتر[39] 51

شکل ‏2‑18: موقعیت لایه‌های LLC و MAC در مدل OSI [2] 52

شکل ‏2‑19: بسته UART [40] 53

شکل ‏2‑20: بسته اطلاعاتی پروفیباس[41] 53

شکل ‏2‑21: نحوه ارسال دیتا در پروفیباس[2] 55

شکل ‏2‑22: ساختار Token در پروفیباس[41] 56

شکل ‏2‑23: لایه های مورد استفاده در پروفیباس FMS [2] 57

شکل ‏2‑24: پروفیباس PA/DP [2] 58

شکل ‏2‑25: انتقال دیتا در پروتکل H1 [2] 58

شکل ‏3‑1: چرخه زندگی یک سیستم.. 64

شکل ‏3‑6: شبکه کردن دو PLC 300 توسط اترنت.. 71

شکل ‏3‑7: Connection Table. 71

شکل ‏3‑8: مشخصات ارتباط برقرار شده.. 72

شکل ‏3‑9: شبکه کردن دو PLC 300 توسط پروفیباس.. 76

شکل ‏3‑10: SFC14 [61] 78

شکل ‏3‑11: SFC15 [62] 78

شکل ‏4‑1 : ساختار Bus Cycle. 82

شکل ‏4‑2: ساختار انتقال اطلاعات در پروفیباس.. 83

شکل ‏4‑3: فریم پروفیباس.. 84

شکل ‏4‑4: فریم تغییر یافته پروفیباس [41] 85

شکل ‏4‑5: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین یک Master و یک Slave. 87

شکل ‏4‑6: پراکندگی آماری زمان مبادله اطلاعات بین یک Master و یک Slave  87

شکل ‏4‑7: نمودار زمان بین دو ارسال متوالی اطلاعات یک Master و یک Slave. 88

شکل ‏4‑8: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین یک Master و دو Slave. 90

شکل ‏4‑9: پراکندگی آماری زمان مبادله اطلاعات بین یک Master و دو Slave  90

شکل ‏4‑10: فریم IEEE [5] 92

شکل ‏4‑11: فریم پروفینت [66] 92

شکل ‏4‑12: Network Utilization. 93

شکل ‏4‑13: Network Utilization با دو کامپیوتر.. 93

شکل ‏4‑14: تصادم در هاب.. 94

شکل ‏4‑15: Connection Statistic [68] 94

شکل ‏4‑16: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین دو CPU با اترنت.. 95

شکل ‏4‑17: پراکندگی آماری زمان مبادله اطلاعات بین دو CPU با اترنت   95

شکل ‏4‑18: پراکندگی آماری زمان مبادله اطلاعات بین دو CPU با یک CPU به صورت همزمان با اترنت.. 96

شکل ‏4‑19: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین CPU1 و CPU2 با اترنت در حالت زمان حقیقی.. 97

شکل ‏4‑20: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین CPU2 و CPU3 با اترنت در حالت زمان حقیقی.. 97

شکل ‏4‑21: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین دو CPU با اترنت در حالت زمان حقیقی و با یک لینک معیوب. 98

شکل ‏4‑22: شبکه ترکیبی با نقطه شروع از CPU 1. 99

شکل ‏4‑23: نمودار زمانی مبادله اطلاعات در حالت DP-LAN-DP با شرایط بد.. 101

شکل ‏4‑24: نمودار زمانی مبادله اطلاعات در حالت DP-LAN-DP با شرایط خوب.. 101

شکل ‏4‑25: پراکندگی آماری زمان مبادله اطلاعات در حالت DP-LAN-DP. 101

شکل ‏4‑26: شبکه ترکیبی با نقطه شروع از CPU 2. 102

شکل ‏4‑27: نمودار زمانی مبادله اطلاعات در حالت LAN-DP-DP با شرایط بد.. 103

شکل ‏4‑28: نمودار زمانی مبادله اطلاعات در حالت LAN-DP-DP با شرایط خوب.. 103

شکل ‏4‑29: پراکندگی آماری زمان مبادله اطلاعات در حالت LAN-DP-DP. 104

شکل ‏4‑30: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین دو CPU با اترنت همراه با دو کامپیوتر.. 105

شکل ‏5‑1: مدل مورد بررسی.. 107

شکل ‏5‑2: بلوک دیاگرام مدل به همراه PID.. 108

شکل ‏5‑3: سیگنال ورودی.. 108

شکل ‏5‑4: پارامترهای PID.. 109

شکل ‏5‑5: خروجی سیستم بدون تاخیر.. 110

شکل ‏5‑6: بلوک تاخیر.. 110

شکل ‏5‑7: بلوک دیاگرام مدل به همراه تاخیر 13ms. 111

شکل ‏5‑8: خروجی سیستم با تاخیر 13ms. 111

شکل ‏5‑9: پارامترهای PID با در نطر گرفتن تاخیر 13ms. 112

شکل ‏5‑10: خروجی سیستم با تاخیر 13ms و پایدارسازی مجدد.. 112

شکل ‏5‑11: بلوک دیاگرام مدل شامل شبکه پروفیباس و اترنت.. 113

شکل ‏5‑12: خروجی سیستم با تاخیر 26ms در شبکه اترنت.. 114


فهرست جداول

جدول 2-1: زیرکمیته 802 و استانداردهای مربوط به آن….. 13

جدول 2-2: سیر تحول اترنت………………………………………………………………………. 14

جدول2-3: مقایسه اترنت معمولی و سریع…………………………………………… 24

جدول2-4: انواع اترنت گیگابیت…………………………………………………………….. 25

جدول2-5: مقایسه کلی شبکه‌های اترنت………………………………………………… 26

جدول2-6: مشخصات کابل پروفیباس………………………………………………………….. 40

جدول2-7: ماکزیمم طول سگمنت پروفیباس بر اساس سرعت انتقال دیتا………………………………………………………………………………………………………………………………….. 41

جدول3-1: سرویس‌های ارتباطی زیمنس……………………………………………………… 64

جدول3-2: حجم دیتای قابل جابجایی مبنی بر سرویس‌های ارتباطی           65

جدول3-3: فانکشن‌های مورد استفاده مبنی بر سرویس‌های ارتباطی           66

جدول3-4: فانکشن‌های برنامه نویسی اترنت………………………………………. 69

جدول3-5: Slaves…………………………………………………………………………………………………… 71

جدول4-1: معرفی هر المان و وظیفه آن در پروفیباس………………… 80

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

  • admin admin
  • ۰
  • ۰

تکه هایی از پایان نامه حقوق خصوصی :

اصل سرعت در رسیدگی به دعاوی بازرگانی

2-2-4- گفتار چهارم- دعاوی ورشکستگی

 

اظهار ورشکستگی تاجر که ممکن است از سوی خود تاجر، بستانکاران وی یا دادستان صورت گیرد، به تنهائی برای قرار گرفتن تاجر در وضعیت ورشکستگی یا حتی بازسازی (در رژیم های حقوقی که نهاد بازسازی پیش بینی گشته است) و تاسیس موقعیت توقف برای وی کافی نبوده و باید این موقعیت با رسیدگی پیشین و صدور حکم دادگاه مبنی بر اعلام ورشکستگی صورت پذیرد.دعوای توقف از دیرباز دعوائی استثنائی بوده و از بیش ترین مزایای سرعت دهنده در رسیدگی برخوردار بوده است. از زمان تصویب قانون تجارت مصوب1311، ضرورت اجرای موقت بدون قید و شرط احکام آن پذیرفته شد. لزوم رسیدگی جمعی و یکجا و تاکید فراوان بر ضرورت اعمال سرعت در رسیدگی ها، از جمله مظاهر و راهکارهائی برای نمایاندن جنبه استثنائی احکام توقف بودند.

 

2-2-4-1-بند نخست- ضرورت رسیدگی فوق العاده یا خارج از نوبت

 

قانون پیشینآئین دادرسی مدنی دو شیوه ی جداگانه رسیدگی به دعاوی را پیش روی دادگاهها نهاد. دادرسی عادی که بصورت تبادل لوایح به عمل می آمد و به عنوان قاعده ی کلی و روش اولیّه شناخته می شد؛ دادرسی اختصاری که با تعیین جلسه بصورت محاکمه ی حضوری انجام می شد. این قانون در ماده 143خود مقرر داشت- «در موارد منصوصه زیر قواعد دادرسی اختصاری رعایت می شود-1-..،2 -..، 3- دعاوی بازرگانی و دعاوی راجعه به علایم صنعتی و اختراعات». از آن رو کهدعوای اعلام ورشکستگینیز از دعاوی بازرگانی محسوب می گشت، بایستی رسیدگی به آن مطابق قواعد اختصاری صورت می گرفت ولی باید توجه داشت کهوقت رسیدگی به دعوی در دادگاه ها معمولاً به نوبت چندین ماههمی باشد و اگر بنا شود که برای رسیدگی به دعاوی ورشکستگی تعیین وقت شود، هرگز موافق مصلحت ارگان اقتصادی نبوده و امکان اجرای ماده 50 ق. تص مبنی بر ختم عمل تصفیه در هشت ماه،پدیدار نخواهد گشت. از سوی دیگر با دقت در هدف مقنن از مقررات فصل دوم از باب یازدهم قانون تجارتمصوّب 1311 که تاجر را مکلّف نموده، طی سه روز از تاریخ توقف ضمن تسلیم دفاتر تجاری و صورت حساب دارائی، ورشکستگی خود را به دفتر دادگاه اظهار نماید و نیز اتخاذ تدابیر تامینی فوری مانند مهر و موم فوری اموال و صورت برداری از آنها را از وظائف عضو ناظر و مدیر تصفیه یا اداره تصفیه قرار داده است، مقصود قانونگذار جلوگیری سریع از حیف و میل اموال تاجر ورشکستهو حفظ حقوق بستانکاران بوده که مقتضای چنین هدفی رسیدگی به دعاوی ورشکسته در وقت فوق العاده و یا خارج از نوبت است[1].

لایحه آ.د.ت نیز از این ضرورت غافل نگشته و در ماده 102 آورده است- «رسیدگی به دعوای توقف، خارج از نوبت خواهد بود. در صورت فوریت، دادگاه می تواند با رعایت ماده (45) این قانون[2]رسیدگی کند.»[3]

 

 

2-2-4-2- بند دوم- امکان اجرای موقت حکم توقف

 

در احکام مدنی برای اجرای آن، اصل بر لزوم قطعی بودن حکم است ولی قانون در مواردی اجازه داده است که احکام غیر قطعی نیز اجرا گردد. اجرای موقت حکم عبارت است از اجرای حکمی که قطعی نگشته است. از این رو این پدیده حقوقی استثنائی بوده و به طور محدود بهره گیری می گردد. اجرای احکام غیر قطعی نیاز به تصریح قانون دارد. همان گونه که از عنوان آن نیز فهمیده می شود، فرآورده ی اجرای همیشگی را ندارد. البتّه این بدان معنا نیست که اجرای موقت لزوماً موقتی است و آثار آن پس از مدتی از بین می رود؛ بلکه ممکن است که اجرای موقت با قطعیت یافتن حکم به شکل اجرای دائم درآید[4].

برای اجرای موقت دو شرط لازم است. نخست پیش بینی اجرای موقت در قانون و دیگری صدور قرار اجرای موقت از دادگاه.

قانون اجرای احکام مدنی سال 1356 با وجودی که بسیاری از مقررات پیرامون اجرای احکام را به طور صریح و ضمنی نسخ نمود، به نهاد اجرای موقت توجه نموده و امکان توسل جستن به آن را در کنار اجرای قطعی احکام باز گذاشته است. با تصویب قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوّب 21/1/1379در حال حاضر اجرای موقت احکام جز در مورد ماده 175 قانون آئین دادرسی مدنی و سایر قوانین خاص امکان پذیر نیست.

باید توجه داشت که اجرای موقت احکام غیر از اجرای احکام قطعی است که پیش تر قابل تجدید نظر نبوده اند.

به موجب ماده 8 ق.تص همین که حکم ورشکستگی قابل اجرا شد، رونوشت حکم به اداره تصفیه و اداره ثبت محل فرستاده می شود. در حالی که بنابر ماده 417 ق.ت حکم ورشکستگی به طور موقت اجرا می شود. معلوم نیست فایده ی قید قابل اجرا شدن در ماده 8 ق.تص چیست. بنا بر یک برداشت در نقاطی که اداره ی تصفیه وجود دارد و موضوع تحت پوشش قانون اداره تصفیه امور ورشکستگی قرار می گیرد، حکم ورشکستگی قابل اجرای موقت نباشد. این برداشت مستلزم تبعیض بی جهت و نارواست. مطابق برداشتی دیگر، دادگاه می تواند در مواردی که اداره تصفیه جود دارد و موضوع زیر پوشش قانون یاد شده قرار می گیرد، امکان اجرای موقت را از حکم توقف بگیرد. برداشت اخیر موجّه تر به نظر می رسد.

مطابق ماده 112 لایحه آ.د.ت، احکام دادگاه تجاری به درخواست محکوم له و به شرط سپردن تامین مناسب قابل اجرای موقت است؛ مگر احکام توقف و تصمیم دادگاه در خصوص آراء داوری که اجرای موقت آنها منوط به سپردن تامین نیست.

ماده 191ق.پ مقرر می داشت- «اجرای موقت احکام به در خواست یکی از اصحاب دعوی و آن هم مخصوص به موارد ذیل است-1-..، 2-.. ، 3 -..، 4-..، 5- در کلّیه ی احکامی که  در دعاوی بازرگانی صادر می گردد. 6-.. .» و ماده ی 192 قانون یاد شده می آورد-«شخصی که درخواست اجرای موقت می نماید، باید تامین بدهد و تامینی که از او خواسته می شود بصورتی است که در موارد تامین خواسته مقرّر است».

به نظر برخی از حقوقدانان اجرای موقت احکام محدود به جمع آوری اوراق و اسناد و حفظ و نگهداری اموال ورشکسته است. (ر.ک- قائم مقام، ص70،  اعظمی زنگنه، ص 329.) برخی این تفکیک را مغایر اطلاق ماده 417 ق.ت دانسته و اجرای موقت را لازمه سرعت بخشیدن به دعاوی بازرگانی و از مصادیق بند 5 ماده 191 ق.پ می دانند. (اسکینی، صص 52 و 53)[5]

در این زمینه پرسشی که از اداره ی حقوقی وزارت دادگستری گردیده است، عیناً با پاسخ آن که در تاریخ 22/1/1350داده شده است، در زیر خواهد آمد.

پرسش- «آیا فروش اموال غیر منقول ورشکسته که به نام مشارالیه در دفتر املاک به ثبت رسیده، قبل از قطعیت حکم ورشکستگی وسیر مرحله ی فرجامی امکان پذیر می باشد یا خیر؟ چه به موجب  ماده 22 ق.ث تغییر مندرجات دفتر املاک منوط به صدور حکم نهائی است و به موجب ق.تص، حکم ورشکستگی موقتاً قابل اجرا بوده و اقدامات لازمه در ختم ورشکستگی باید به فوریت صورت گیرد. از طرفی در صورت نقض حکم ورشکستگی اعادهبه حال سابق خالی از اشکال نمی باشد.»

 پاسخ- «مستنبط از مجموع مقررات مربوط به اجرای حکم ورشکستگی چه در قانون تجارت و چه در قانون اداره تصفیه ی امور ورشکستگی این است که چون بر طبق ماده 418 حکم ورشکستگی به طور موقت اجرا میشود و لذا در اجرای موقت با توجه به مقررات مزبور، منحصر است به اقدامات تامینی و دعوت بستانکاران و اداره ی اموال و رسیدگی به مطالبات و سایر اقدامات ضروری برای حفظ حقوق دیّان وخود ورشکستهو نه فروش قطعی اموال غیر منقول یا منقول ورشکسته که در صورت بلا اثر شدن حکم ورشکستگی به موجب حکم قطعی،نتوان وضع را به حالت سابق اعاده کرد. بدیهی است قبل از قطعیت حکم ورشکستگی می توان  اموالی را که احتمال تضییع یا تلف یا تقلیل بهاء آنها می رود، طبق مقررات مربوطه با رعایت صرفه و غبطه ی ورشکسته و بستانکاران فروخت و همچنین قبل از قطعیت حکم ورشکستگی، در صورتی که ورشکسته با فروش اموال خود موافق باشد می توان آنها را فروخت و این معنی در مورد اموال غیر منقول به هیچ وجه با ماده 22 ق.ث منافات ندارد.»[6].  

حکم ورشکستگی بدون تودیع تامین، با صدور قرار اجرای موقت به حیطه ی اجرادر می آید. ماده نخست قانون اجرای احکام مدنیمصوب1/8/1355مقرر می دارد- «هیچ حکمی از احکام دادگستری به موقع اجرا گذارده نمی شود مگر اینکه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین می کند، صادر شده باشد.»

صدور قرار اجرای موقت حکم اعلام ورشکستگی، صلاحیت اختیاری دادرس نبوده و دادرس ناگزیر است که در هر حال اقدام به صدور قرار نماید. این معنا از لحن و مفاد مواد 417 و 418 قانون تجارت بر می آید.به موجب ماده 417 ق.ت حکم ورشکستگی بطور موقت اجرا می شود. لحن آمرانه و عدم تقیید به دستور دادرس حتی گمان این را به ذهن متبادر می سازد که در اجرای حکم توقف نیازی به صدور قرار اجرای موقت نباشد. ماده 418 ق.ت پا را از این فراتر می نهد و به خودی خود اثر اجرای موقت را بر حکم ورشکستگی بار می نماید. به موجب این ماده که مقرر می دارد- «تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گردد ممنوع است...» معیار زمانی برای توقف، زمان صدور حکم بدوی است. بجز اجرای ماده 418 که در محتوای خود صراحت دارد؛ از آنجا که صراحتی بر عدم لزوم صدور قرار اجرای موقت دیده نمی شود،عموم و اطلاق ماده 1 ق.ا.ا.م که گذشت، برقرار بوده و دادرس مکلّف به صدور قرار اجرای موقت ضمن حکم اعلام توقف می باشد.

برای اجرای موقت حکم توقف صدور اجرائیه لازم نیست زیرا نخست مطابق ذیل ماده 4 ق.ا.ا.م در مواردی که حکم دادگاه جنبه اعلامی داشته باشد و مستلزم انجام عملی از سوی محکوم علیه نیست از قبیل اعلام اصالت یا بطلان سند، اجرائیه صادر نمی شود. دوم، اجرای موقت قراری مستقل از حکم استو بدون صدور اجرائیه که در ماده مزبور بدان تصریح شده «اجرای حکم با صدوراجرائیه به عمل می آید مگر اینکه در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد..» به حیطه ی اجرا در می آید. مانند قرار تامین خواسته که در آن مورد نیز اجرائیه صادر نمی گردد[7].

در پایان یادآور می گردد که لزوم رعایت سرعت بیش تر در رسیدگی به دعوای اعلام ورشکستگی به معنی فشار بر دادرس در اعلام نسنجیده و هر چه سریع تر تحقق ورشکستگی نیست. بر عکس امروزه با پیش بینی نهادهائی چون امکان بازسازی ورشکسته تلاش می شود تا برای رعایت پاره ای از مصالح اقتصادی جامعه از صدور شتابزده حکم اعلام ورشکستگی گریخت. این موضوع منافاتی با لزوم اعمال سرعت در رهاندن بازرگانان بستانکار از بلا تکلیفی ندارد. نگاهی به لایحه قانون تجارت دولت اصلاحات که نهاد بازسازی بازرگان ورشکسته را برای نخستین بار به قانونگذار پیشنهاد نمود و مقرراتی که درپافشاری بر لزوم سرعت بخشیدن به جریان کار پیش بینی گشته است، تائیدی بر درستی ادعاست.

به موجب ماده 836 لایحه یاد شده، مشمولان ماده 835 مکلف اند طی سی روز از تاریخ شروع توقف در پرداخت دیون، درخواست رسیدگی را به سازمان بازسازی بدهند. پس از آن ماده 837 مقرر می دارد تا گروه تشخیص با درخواست یکی از اشخاص آورده شده، درباره ناتوانی تاجر از پرداخت دیون، توقف و تاریخ آن و همچنین شمول بازسازی یا ورشکستگی، از تاریخ رسیدن درخواست، طی یک ماه تصمیم بگیرد. این مهلت ممکن است تا یک ماه تمدید شود. به موجب ماده 842 تاجری که هیئت تشخیص، وی را مشمول بازسازی دانسته است باید طی سه ماه از تاریخ اعلام، طرح بازسازی را با نظارت کمیته ای از بستانکاران تهیه و برای بررسی و تصویب به هیئت ارائه نماید. این مدت یک بار قابل تمدید است. مطابق ماده 843 هیئت تشخیص موظف است طی یک ماه آن را بررسی کند. مدت مذکور پانزده روز دیگر قابل تمدید است. در صورت عدم ارائه طرح بازسازی طی مدت مقرر، هیئت با صدور سند عدم امکان بازسازی پرونده امر را برای رسیدگی به ورشکستگی به دادگاه تجارتی می فرستد. به موجب ماده 848 لایحه یاد شده، دوره ی بازسازی نباید از سه سال تجاوز نماید.

گفتنی است اکنون در لایحه ی قانون تجارت تصویبی کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس شورای اسلامی بحث بازسازی تاجر ورشکسته بکلّی حذف شده است.

 

 

2-2-5- گفتارپنجم- دعاوی برخاسته از رسیدگی به امور ورشکسته

 

 

برخلاف گفتار پیش که به لزوم رعایت سرعت در رسیدگی به وضعیت شخص حقیقی یا حقوقی که خود یا دیگری برایش اظهار توقف نموده، می پرداخت، این گفتار به لزوم رعایت سرعت در رسیدگی به دعاوی و ادعاهائی که در طی رسیدگی به امور ورشکسته ممکن است مطرح گردد، می پردازد.

 

2-2-5-1- بند نخست- قاعده ی کلی

 

پیرو تصویب قانون اداره تصفیه ی امور ورشکستگی 14/4/1318، که در ماده 50 آن آمده بود- «ورشکستگی باید از تاریخ وصول حکم آن به اداره ی تصفیه در ظرف هشت ماه تصفیه گردد. هنگام ضرورت رئیس دادگاه استان می تواند این مدت را تمدید نماید»، وزارت دادگستریبخشنامه ای به شماره 402/5511 - 21/2/1319در زمینه تاکید بر سرعت در رسیدگی به دعاوی ورشکستگی برای همه ی دادگاهها و دادسراهای مرکز و شهرستان، صادر کرد که- «طبق ماده 50 قانون، تصفیه باید در ظرف هشت ماه از تاریخ اعلام ورشکستگی خاتمه یابد. برای اینکه امر تصفیه بیش از هشت ماه از تاریخ اعلام حکم ورشکستگی طول نکشد و متصدیان کار در اجرای قانون نامبرده، مواجه با اشکال نگردند، لازم است مراقبت نمائید که به دعاوی مربوط به ورشکستگان «خارج از نوبت»، رسیدگی شده و اقدامات مربوط به آن، به فوریت انجام پذیرد». این قاعده کلی را با گرفتن وحدت ملاک و تنقیح مناط و در نظر گرفتن این نکته که نباید بین دعاوی ورشکستگی که جریان تصفیه آن در دادگاه رسیدگی می گردد و آن دسته که جریان ورشکستگی آن در اداره تصفیه رسیدگی می گردد، تبعیض بی جهت قائل گشت، می توان به کلّیه دعاوی ورشکستگی سرایت داد.

منظور از دعاوی ورشکستگی، آن دسته از دعاوی است که در فرایند ورشکستگی ممکن است مطرح شوند. بابررسی میدانی معلوم شد دعوای رایج درباره ورشکستگی اعتراض به آگهی طبقه بندی بستانکاران از حیث امتیاز و رجحان طلب است. قانونگذار نیز گوئی این را پیش بینی می نموده است و در ماده 36 ق.تص آورده است که «هرکس نسبت به این صورت اعتراض داشته باشد در ظرف بیست روز از انتشار آگهی حق دارد در دادگاه صادرکننده حکم توقف اقامه دعوی کند. اگر معترض ادعا کند که  طلب او بی مورد رد شده یا کسر گردیده و یا حق رهن و یا رجحان او منظور نشده دعوی بر علیه اداره اقامه می شود و اگر طلب یا حق رجحان کسی که قبول شده مورد اعتراض باشد، دعوی بر علیه بستانکار اقامه خواهد شد. در مورد این ماده دادرسی به طریق اختصاری و فوری به عمل خواهد آمد.»

بحث پیرامون این موضوع در دو شِقّ «رسیدگی زیر نظر دادگاه» و «رسیدگی در اداره تصفیه» که دو کانال واقعی جاری در اداره ی امر تصفیه می باشند، دنباله می یابد.

هدف، بررسی مظاهر تاکید قانونگذار بر لزوم سرعت در رسیدگی به امر تصفیه می باشد. باید توجه داشت که اگرچه رسیدگی به امر تصفیه به ظاهر یک جریان اداری به نظر می رسد، بیش تر این امور بدل از یک یا چند رسیدگی قضائی می باشند.

 

 

2-2-5-2- بند دوم- رسیدگی زیر نظر دادگاه

 

به موجب ماده 413 ق.ت، بازرگان، با درماندن از پرداخت بدهی، تا سه روز باید ورشکستگی خود را همراه با حساب دارائی و دفترهای خود، به دادگاه عمومی حقوقی برساند. اگر جز این عمل نماید، افزون بر آن که مطابق ماده 542 ق.ت ورشکسته به تقصیر شناخته خواهد شد که جرم انگاری نیز گشته است، مطابق ماده 435 ق.ت، محکمه در حکم ورشکستگی قرار توقیف تاجر را خواهد داد. قرار توقیف تاجر در مواقعی نیز داده خواهد شد که معلوم گردد ورشکسته درصدد جلوگیری از انجام تصفیه می باشد. (ماده 436ق.ت)

دادگاه باید در حکم ورشکستگی، امر به مهر و موم اموال داده، عضو ناظر را برگزیند و در صورت امکان مدیر تصفیه نیزبگذارد؛ در غیر این صورت طی پنج روز پس از صدور حکم، مدیر تصفیه را برگزیند. (مواد 433، 427، 440 ق.ت)

عضو ناظر باید فوری اموال بازرگان را مهر و موم نماید؛ مگر در صورتی که به عقیده ی خویش، برداشتن صورت دارائی در یک روز ممکن باشد که در این صورت باید فوری شروع به صورت برداری نماید. (ماده 434ق.ت) در صورتی که بازرگان فرار نموده باشد، یا همه یا بخشی از دارائی خود را پنهان نموده باشد، می توان پیش از همه مهر و موم فوری اموال وی را از کوچک ترین مقام قضائی محل[8] خواست. (ماده 43ق.ت) مدیر تصفیه چنانچه پس از عضو ناظر برگزیده شود و پیش از آن، عضو ناظر انجام نداده باشد، وی مهر موم اموال را انجام می دهد. (ماده 443 ق.ت) مدیر تصفیه باید در ظرف پانزده روز از تاریخ ماموریت خود، صورت کوتاهی از وضعیت ورشکستگی، علل و اوضاعی که موجب آن گشته است و نوع ورشکستگی که ظاهراً به نظر می آید، ترتیب داده به عضو ناظر بدهد. عضو ناظر باید فوری صورت یاد شده را به دادستان بدهد. (ماده 454ق.ت) نظارت ماموران دادسرا نباید جریان رسیدگی را قطع کند. (ماده 455 ق.ت)

بستانکاران نیز باید در مهلتی که اخطاریه مدیرتصفیه می گذارد، اسناد بستانکاری خود یا رونوشت گواهی شده آن ها را به پیوست لیست همه ی مطالبات خود به مدیر دفتر دادگاه بدهند و رسید بگیرند. (ماده 462 ق.ت) ضمانت اجرای این مقرره در ماده 473 ق.ت آمده است که نسبت به عملیات، تشخیصات و تصمیماتی که راجع به تقسیم وجوه پیش از آمدن آن ها انجام شده حق هیچ گونه اعتراضی ندارند ولی در تقسیماتی که ممکن است پس از آن انجام گردد جزء بستانکاران دانسته می شوند.

مطابق ماده 4 نظامنامه راجع بهموادی از قانون تجارت درخصوص تصفیه امور ورشکستگان مصوّب 16/3/1311 وزارت عدلیه، «همین که صورت طلبکاران احتمالی موافق ماده فوق[9] تنظیم گردید، مدیر به وسیله اعلان در مجله رسمی و لااقل یک روزنامه دیگر به طلبکاران احتمالی اخطار می نماید که در مدت های ذیل خود را معرفی کرده و اسناد طلب خود یا سواد مصدق آن را به انضمام فهرستی که کلّیه مطالبات آن ها را معین می نماید به دفتر دار محکمه تسلیم کرده قبض دریافت دارند. اعلان مزبور باید دو دفعه و به فاصله ی پنج روز منتشر شود.

مدت های مذکور از این قرار است-

برای طلبکاران مقیم در مقر محکمه، یک ماه از تاریخ نشر آخرین اعلان.

برای طلبکاران مقیم در سایر نقاط ایران، دو ماه از تاریخ نشر آخرین اعلان.»

تشخیص بستانکاری ها از تاریخ پایان یافتن مهلت یاد شده، در روز و ساعت و محلی که عضو ناظر می گذارد، در طی سه روز به ترتیبی که آئین نامه وزارت دادگستری می گذارد، انجام می گردد. (ماده 463ق.ت) اگر طلب مورد اختلاف قرارگرفت، عضو ناظر کشمکش را به دادگاه گزارش داده و دادگاه باید از روی گزارش عضو ناظر، فوری رسیدگی نموده یا که دستور دهد با حضور عضو ناظر تحقیق انجام شود و نیز اشخاصی را که عضو ناظر آگاه می داند، فرا بخواند. (ماده 468 ق.ت). در موقعی که اختلاف راجع به تشخیص طلبی به دادگاه واگذار شده باشد و به گونه ای باشد که دادگاه نتواند در پانزده روز حکم بدهد، باید مطابق شرایط، مشخص کند که آیا باید بستن قرارداد سازشی را با ورشکسته عقب انداخت یا منتظر ننشست. در حالت دوم، دادگاه مشخص می سازد که آیا مقداری طلب فرضی برای وی لحاظ بگردد یا خیر. (مواد 469 و 470 ق.ت)

عضو ناظر مکلف به نظارت در اداره ی امور ورشکستگی و سرعت جریان آن است و همه ی دعاوی را که در طی رسیدگی به امور ورشکسته رخ می دهد به دادگاه گزارش خواهد کرد. شکایت از تصمیمات عضو ناظر تنها در موارد معین شده ی قانونی امکان پذیر است. (مواد 428، 429 و 430ق.ت)

مطابق ماده 2 نظامنامه ای که گذشت-«شکایت از عملیات مدیر تصفیه به عضو ناظر محکمه می شود و عضو ناظر باید در ظرف سه روز به شکایات واصله رسیدگی نموده تکلیف شکایت را معلوم کند. از تصمیم عضو ناظر ممکن است به محکمه شکایت نمود. عضو ناظر می تواند بر حسب شکایت موجه تاجر ورشکسته یا طلبکارهای او و یا به نظر خود تغییر مدیر تصفیه را از محکمه بخواهد. در صورتی که عضو ناظر در ظرف ده روز به شکایات واصله رسیدگی نکند. شاکی می تواند به محکمهمراجعه نماید. محکمه در جلسه اداری[10] راپرت عضو ناظر و توضیحات مدیر تصفیه را استماع نموده در موضوع تبدیل، رای می دهد و این رای قابل شکایت نیست.»عضو ناظر باید طی هشت روز پس از مهلت سپردن التزام مبنی بر راستگوئیاز سوی بستانکاران (موضوع ماده 467 ق.ت)، با همراهی دفتردار همه بستانکارانی را که طلب آنها پذیرفته شده است، در نشستی برای بستن قرارداد ارفاقی فرا بخواند. (ماده 476 ق.ت) این قرارداد با یک شرایط و اکثریت عددی و سرمایه ای ویژه بسته می شود[11]؛ وگرنه دارائی تقسیم می شود. همه بستانکارها که حق شرکت در بستن قرارداد سازشی داشته اند، می توانند به این قرارداد اعتراض نمایند که این اعتراض باید موجه بوده و طی یک هفته از تاریخ قرارداد به مدیر تصفیه و خود تاجر ورشکسته رسانده شود؛ وگرنه بی ارزش است. پیرو آن، مدیر تصفیه به نخستین جلسه ی دادگاهی که رسیدگی می نماید، فراخوان می گردد. (ماده 485 ق.ت) قرارداد ارفاقی باید به تائید دادگاه برسد که هریک از کسان درگیر، می تواند از دادگاه تائید قرارداد را بخواهد. این رسیدگی باید پس از گذشت یک هفته ی مهلت اعتراض و رسیدگی یکجا به همه ی اعتراضها و نیز شنیدن گزارش مثبت عضو ناظر[12] باشد. (ماده 486 ق.ت)

اگر قرارداد ارفاقی بسته نشد، مدیر تصفیه، فوری به عملیات تصفیه و تفریغ عمل ورشکستگی، شروع خواهد نمود. (ماده 504 ق.ت)

 به موجب ماده 7 نظامنامه پیش گفته، مدیر تصفیه در آخرین جلسه مجمع عمومی طلبکارها که برای تصفیه عمل ورشکستگی یا قرارداد ارفاقی منعقد می شود، صورت مخارج و حق الزحمه خود و متصدیان امر تصفیه را که از طرف عضو ناظر معین می شود به اطلاع طلبکارها می رساند. صورت مخارج حق الزحمه در دفتر محکمه تودیع می شود و تاجر ورشکسته و طلبکارها می توانند اعتراضاتی که نسبت به آن دارند، کتباً به مدیر دفتر در ظرف یک هفته تقدیم دارند و محکمه در جلسه اداری پس از رسیدگی به اعتراضات وارده میزان قطعی آن را معین خواهد نمود.



[1]افتخاری؛ جواد؛ حقوق تجارت؛ ورشکستگی و تصفیه امور ورشکستگی؛ جلد 4؛ ققنوس؛ چ1؛ تهران؛1379؛ ص58.

[2]رسیدگی فوری؛ ن.ک- فصل سوم از همین پژوهش؛ ص 96.

[3]دیدگاه غلط شایان توجهی در این رابطه وجود دارد که معتقداست هم اکنون نیز برای لزوم رسیدگی خاص به دعوای راجع به اصل توقف نص قانونی وجود دارد با این استدلال که باتوجه به مقررات ابلاغ دادخواست در دعاوی ورشکستگی که در ماده 102 و تبصره های سه گانه آن مصوّب 1349به شرح آتی مقرر داشته بود- «در عاوی راجع به سایر اشخاص حقوقی، دادخواست و ضمائم آن به مدیر یا قائم مقام او ابلاغ خواهد شد و هرگاه مامور نتواند دادخواست را به شخص مدیر یا قائم مقام او یا دارنده ی حق امضاء برساند، آن را به مسئول دفتر موسسه، ابلاغ می نماید.مقررات مواد 90، 93، 94 در ابلاغ به این اشخاص رعایت خواهد شد. تبصره 2 - در دعاوی مربوط به ورشکسته دادخواست و ضمائم آن به اداره ی تصفیه یا مدیر تصفیه ابلاغ می شود.»، مفاد تبصره ی دو ماده 102مبیّن رسیدگی به دعوای ورشکسته بدون تعیین وقت پیشین رسیدگی است. مقرر داشتن این که در دعاوی ورشکستگی دادخواست و ضمائم آن به اداره ی تصفیه یا مدیر تصفیه ابلاغ گردد بدین معناست که دادخواست وپیوست های آن در نقاطی که اداره تصفیه تشکیل شده به اداره ی تصفیه ابلاغ گردد و در مواردی که اداره تشکیل نشده دادگاه باید ضمن حکم اعلام ورشکستگی طبق ماده 440 قانون تجارت اقدام به تعیین مدیر تصفیه نماید و یا به موجب حکم جداگانه حداکثر ظرف پنج روز از تاریخ صدور حکم اعلام ورشکستگی اقدام به تعیین مدیر تصفیه نماید.

اجرای تبصره ی 2 ماده 102 ق.پ هنگامی امکان پذیر بود که مدیر تصفیه از طرف دادگاه مشخص شده باشد وگرنه پیش از تعیین مدیر تصفیه از طرف دادگاه عملاً و عقلاً امکان ابلاغ دادخواست و ضمائم آن به مدیرتصفیه ای که هنوز برگزیده نشده است، وجود ندارد به ویژه که قانونگذار دادگاه را مکلّف نموده بود که مدیر تصفیه را ضمن حکم اعلام ورشکستگی یا تا پنج روز پس از آن معین نماید تا بتوان چنین توجیه نمود که دادگاه پیش از رسیدگی و صدور حکم، اقدام به تعیین مدیر تصفیه می نماید و پس از ابلاغ دادخواست و ضمائم آن اقدام به رسیدگی و صدور حکم می نماید.

تبصره 2 ماده 102 ق.پ هنگامی معنا پیدا می کند که دادگاه پس از رسیدگی به دادخواستِ اظهارِ ورشکستگی، در جلسه فوق العاده و بدون تعیین وقت پیشین که با حضور دادستان تشکیل می گردد، در صورت صدور حکم اعلام ورشکستگی از سوی دادگاه، پس از آن که طی همان حکم یا حکم جداگانه ای که بیش از پنج روز فاصله نداشته باشد، مدیر تصفیه تعیین نماید؛ دستور ابلاغ دادخواست و ضمائم آن، بسته به مورد به اداره ی تصفیه یا مدیر تصفیه را صادر می نماید که معمولاً حکم و دادخواست با هم و یکجا ابلاغ می گردد. (همان.)

ولی باید این تصور باطل را از ذهن زدود؛ زیرا نخست آنکه چنانچه حقیقت می داشت، بهتر بود قانونگذار حکیم با صراحت این مطلب را عنوان کرده و نوع رسیدگی ویژه (خارج از نوبت، فوق العاده، در وقت اداری) را تصریح می داشت؛ آنگاه ابلاغ دادخواست پس از صدور حکم توقف به مدیر تصفیه چه فایده ای می تواند داشته باشد؟ چرا این سیاق ابهام آلود باید در قانون کنونی آئین دادرسی مدنی تکرار شود؟ به نظر می رسد مرور دوباره ای بر ماده بتواند به سادگی مشکل را حل و بی اساسی ادعا را نشان دهد. قانونگذار دادخواست راجع به دعاوی «مربوط به» ورشکسته را منظور داشته است و از این مفهوم هیچ صرافتی به دعوای راجع به اصل توقف حاصل نمی شود.

[4]مدنی کرمانی؛ عارفه؛ اجرای احکام مدنی؛ مجد؛ چ1؛ تهران؛ 1385؛ ص 22.

[5]دمرچیلی؛ محمد و دیگران؛ قانون تجارت در نظم کنونی، کتاب آوا؛ چ 9؛ تهران؛ 1388 ص 749.

[6]سلجوقی؛ محمود و یدالله امینی؛ مجوعه نظر های مشورتی اداره ی حقوقی وزارت دادگستری در زمینه ی مسائل مدنی؛ انتشارات دفتر تحقیقات و مطالعات قوه ی قضائیه؛ چ1؛ تهران؛ بی تا؛ صص 34 و 35؛ ش27.

[7]افتخاری؛ جواد؛ حقوق تجارت؛ پیشین؛ ص 68؛ ش36.                             

[8]ماده437 قانون تجارت ازآن به امین صلح یاد کرده است، اکنون معادل این مقام اعضاء عادی شورای حل اختلاف می باشند. ن.ک- قانون شوراهای حل اختلاف. مواد 2 و3.

[9]ماده 3 نظامنامه یاد شده که شیوه ی ترتیب دادن صورت مالی است و به پژوهش پیش رو مربوط نمی شود.

[10]منظور جلسه ای است که بدون تعیین وقت پیشین رسیدگی برگزار شود. ن.ک- مردانی؛ نادر؛ آئین دادرسی مدنی؛ ج1؛ میزان؛ چ1؛ 1387؛ تهران؛ ص 122.

[11]ن.ک- ماده 480 ق.ت.

[12]ن.ک- ماده 487 ق.ت.

در این پست فقط تکه ای از این پایان نامه درج شده

برای متن کامل می توانید به سایت ارشدها مراجعه کنید

دانلود متن کامل پایان نامه با فرمت ورد

  • admin admin
Cryptography Entrepreneurs Centralbanks Symbol
 از کرم گریم سفید کننده صورت چگونه استفاده کنیم
 راهنمای خرید لباس عروس
   

با این حال، بازده استیبل کوین بستگی داردروی سکه انتخابی و نوع سپرده شما.

Mortgagefraud HMTreasury Venturecapital Ethereum MXC 価格 ( MXC ) Contagion PieterWuille Relativevalue What Is a DAO? Gas Price Metatransaction John Adler BitcoinETF Deflation Token Swap 1hr Accounting Token SHIB CAD Requests jackmallers AdairTurner   The MBOX Token SaudiArabia CaitlinLong Winding Down How-to Guides arkinvestmentmanagment Basisrisk Algorithmics FTSE100   JayClayton Raiden Network HI Price ( HI ) Exchanges Mining Rewards BitcoinMiner ConsenSys Ledger ALGO EUR Basistrading Digitalassets International Protiviti Blockchain SpeedyTrial Giá NEM ( XEM ) Composable Token BTC CNY ETH USD IceClearCredit MartyBent BitcoinATM Fueloil DBSBank Crypto Casey Regulation ManGroup Conferences BGCPartners Pricerisk California Mining Rig هدایای تبلیغاتی Tier1capital ETH NZD Metatransaction ErisExchange Swedbank Relativevalue Keylogger   Euroclear Investmentbanks SLP GBP Lido Finance Unchainedcapital Terrorism What Is Web 3.0? SKILL CHF ERC-721 Secure Element LTC ZAR Venture Capital MonetaryPolicy SHIB BCH SouthAfrica

RiskMetrics Recession Investing XMR RUB Cryptoasset GoldmanSachs Relativevalue

SLP PHP Spot Trading

 

FTSERussell

آلیاژ های پلیمری مفهوم اعتماد اجتماعی دعوی تصرف عدوانی مقدار مدعی به افزایش محافظه کاری سود بازارگرایی حقوق موضوعه ایران ارزیابی مالی غیرسندرمی تاپسیس تفکر انتقادی عدم تقارن زمانی سود اسید پاشی حقوق بین الملل محیط زیست چک تضمین شده آموزش گروهی فرهنگ اشتغال بانوان رادیولوژی سیستم دسته‌بند فازی کانون بانکها ضابطان دادگستری کمبود توجه مسئولیت اجتماعی فریقین از هم گسیختگی خانوادگی نشانگان روانشناختی منابع سازمان روان شناسی تمرین مقاومتی جو سازمانی سیاست جنائی تقویت روحیه کارآفرینی تغییر جنسیت بیزین دینامیک چرخش اجباری یاد داری اختلال سلو پروانه کسب چرخه عمر شرکت­ها والدین معتاد شرط صفت مصارف روستایی تجارت الکترونیکی ارزش کالا جنس مخالف عروق کرونری ورشکستگی مالی خلاقیت کارکنان دانش بومی Fair Ness توسعه انسانی معیارهای ریسک نقدینگی توسعه سیاسی برائت از جرایم اراضی بایر مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی صادرات مصنوعات بازار‌گرائی دلالت های اخلاق نوسانات سود شرکت ها جبران خسارت ناشی از جرم قاعده احسان جریانات نقدی سب رهبری کشف دانش افزوده اقتصادی نرخ موثر مالیات سند رسمی مالکیت ضریب واکنش سود کیفر حبس رسالت مطبوعات اجتماع مدار هالت وینترز محل سکونت تحقیق رشته کامپیوتر ریزماهواره ادراک زمان مدیریت پروژه قوانین حضانت قوانین فعلی بافت های شهری یکپارچه سازی اعتماد فعل زیانبار تعقیب اثر بخشی مدارس آزادی عمل مدل EFQM تقوای خدمت تحلیل رفتار خرید مشتری رافع وصف متخلفانه AHP- TOPSIS مدت عده طلاق مسئولیت کیفری غذادهی مجدد نیازمندی‌های عملیاتی نادر خاکی جرایم خانوادگی بهره هوشی پرچم رسمی ایران روش TOPSIS عملکرد سازمانهای خصوصی ژن هورمون خالص دارایی منابع زغال سنگ مزایده ژیروسکوپ علل عدم توسعه بیمه های اشخاص صادق هدایت زنان شاغل نظریه عقل عملیات مالی درشت دانه سینمای ایران اسناد خزانه آموزش علمی شیوه های جبران خسارت درآمد کافی خوداتکایی علل سرقت جذب دانش خواص اپتیکی حقوق اشخاص گزینش گری در دین تصمیمگیری تعهدسازمانی رژیم تحریم دادرسی افتراقی ژئوفیزیک مؤلفه های انگیزش تحصیلی کمیسیون نظارت ارشد ها استرس زدایی ریسک های زنجیره سیستمهای چند عامله مدیریت صنعتی پایانه های تحریر ترکه مؤسسات فرهنگی جایگاه بورس کرامت انسانی متغیرهای زیست شناختی کیفر تکمیلی تحلیل پایداری تونل وثیقه های مدنی اوراق بهادار توانمندسازی اقتصادی سیل مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش مدل سروکوال مطالعه تطبیقی حقوق داده کاوی شیوه شناختی- رفتاری خودکنترلی تعیین مجازات سود مشمول مالیات بیوتکنولوژی کشاورزی خودمدیریتی شرکت مختلط سهامی زندگی روستاییان شیلات ایستگاه‌های آتش‌نشانی ویل دعاوی سرمایه شرکت های پذیرفته شده تنش شوری مجرمین خطرناک ملاک تعیین قیمت سازه چوب افزایش بهره‌وری تحقیق رشته مدیریت ارتکاب جـرم اعتبار رشد چند حسگری درآمد اختصاصی بررسی تجربی DEMATEL رشد عملکرد سیستم بانکی سازمان دامپزشکی تحجیر شرایط احساسی تصویر برند حسین کرد سوانح طبیعی بانکداری آنلاین مدیریت کلاس عملکردنواوری تقارن اطلاعاتی توسعه گردشگری شرکت های سهامی عام تفاله انگور مواد اپیوئیدی ارشد نرم افزار مرتع داری قراردادهای بیمه کالای امانی مزیت رقابتی جذب مشتریان حق مرغوبیت سطوح دانشی نوع قلمه استراتژی های بازاریابی فسخ تکرار جرم زندگی کاری شخصیت بزهکار روش بدیعه پردازی ضمان درک رفتارهای شهروندی محصورسازی مستخدم رسمی احیای زمین مدلول عقد قرار موقوفی سیاست تقسیم سود نسبت پرداخت سود حفظ مشتری بازاریابی ارتباطی مدیریت مسکن رویکرد ارتباطی ستیر حکم نهایی مدیریت تجارت عوامل گذار آمیخته سطح بلوغ الکترونیک علوفه‏ ای موانع خلاقیت فردی فرض ثلث ترکه نانو کامپوزیت ها اضطراب سلامت تورم قوانین کیفری مولفه‌های خلاقیت سازگاری عاطفی ارزیابی توانها عزل وکیل تنوع فرهنگی سازمان دولتی دینامیکی دیوان بین المللی بارگیری و تخلیه آموزش مدارا ارشد حقوق انتظارات جنسی ریسک قابل پذیرش وسواس مذهبی سود سهام نقدی بانک مسکن سازمان ذوب آهن اختلال هویت جنسی ارشد کامپیوتر نگرش والدین تلفن همراه سازمانهای ایرانی آدیپوکاین مددکاری فزون‌کنشی بزرگ‌سال BMI افشای اطلاعات مالی دندانپزشکی رفتار مصرف کنندگان اختلافات گروه های تکفیری پروژه های تحقیق ارشد فیزیک تاخیرات پروژه فرصت های کارآفرینانه نسب وارث نقش جنسی تحصیلات کلاسیک سود بازرگانی ارائه مدل عملکرد برند بیوفیزیک ساختار های مالکیت کارخانجات ریسندگی و بافندگی جوجه های نر مدل سازی مدیریت متن کامل کامپیوتر عوارض نوسازی استراتژیهای لان سنجش و آموزش موانع اداری کودکان مبتلا سندرم داون تحلیل رفتار ژئوپولیتیکی رشد اجتماعی بیمه تامین اجتماعی مشکلات تحصیلی حرکت نیترات انعطاف پذیری شناختی روانپزشکی هیدروپونیک مردسالاری مواد مخدر توابع شکافت ورزش شهروندی رضایت جنسی اهدای جنین نکاح منقطع رفتارمسالمت آمیز تدریس اثربخش سودآوری شعب بانک انسان شناسی عدالت توزیعی رتباطات سازمانی عدم قطعیت اطلاعات سرمایه روانشناختی تنگدستی مالی سبک مشارکتی آنالیز اجزای اصلی(PCA)